سونامی انتخابات در میان وبلاگهای فارسی
۱۳۸۸ خرداد ۲۰, چهارشنبهالتهاب روزهای پیش از رایگیری برای دهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری تنها محدود به کوچهها و خیابانهای ایران نشده و ردپای آن را میتوان در وبلاگهای فارسی هم دید. اگر چهار سال پیش عدهی زیادی از وبلاگنویسها جزو "تحریمیها" به شمار میرفتند و عملا رأی دادن را بیهوده میدیدند، در این دوره هر کدام نه تنها در حمایت از نامزد مورد علاقهی خود مینویسند که به نوعی سعی در تشویق کردن خوانندگان به شرکت در رأیگیری نیز دارند.
"سرزمین رویایی" یکی از آن وبلاگهایی بود که تا دوهفته مانده به انتخابات این دوره همچنان به دستهی تحریمکنندگان تعلق داشت و در پستی اختصاصی به نام "بالماسکه برای گربهی خوابیده" ده دلیل عدم شرکتش در انتخابات را ذکر کرده بود؛ انتخاباتی که در نظر وی میشد آن را بیشتر "انتصابات" نامید.
اما در چرخشی ناگهانی، آن هم تنها چند روز مانده به موعد رأیگیری، نویسندهی این وبلاگ به جرگهی رأیدهندگان وارد شد و نوشت: «به آنها که نمیخواهند رای بدهند باید بگویم تمام دلایلتان را میدانم. خودم تا هفتهی پیش آنها را برای دوستانم از بالا تا پایین نقل میکردم. اما باید عادت کنیم کمی دینامیک باشیم. قابلیت تغییر فکر و تصمیم داشته باشیم. دگم و لجوج، روی حرفی که شاید در دل از آن پشیمان هم باشیم، نایستیم. این ویژگی بارز محافظهکاران است. آنها همه چیز را همانطوری میخواهند که قبلا بوده است. ببینید اطراف را. بخوانید این همه خبر و سایت و تحلیل و مناظره و باز کنید چشمانتان را که نتیجهی تحریم در شرایط کنونی به نفع فقط احمدینژاد است. یعنی شما با تحریمتان غیرمستقیم به احمدینژاد رای میدهید. پس گرچه شاید هیچ کدام از این دو کاندیدای اصلاحطلب آن چیزی نباشد که من و شما میخواهیم اما بدانیم حداقل قدمی به جلو خواهیم رفت. تحریم در شرایط فعلی کارساز نیست.»
سرزمین رویایی طرفدار میر حسین موسوی است. او در پستهای دیگرش از شلوغی این روزهای شبهای تهران و تلاشهایش برای راضی کردن تحریمیهای دیگر برای شرکت در انتخابات مینویسد: «به جز جمعه سه روز دیگر باقی است. سه روز سرنوشت ساز. امشب من در چهارراهها در ترافیکها حتی با ماشین کناری صحبت میکردم تا اگر تحریمی بودند بتوانم از همان فرصت کم استفاده کنم و یک جای خالی را به یک رای سبز تبدیل کنم. اگر هر کدام از ما در سه روز باقیمانده، هر روز دو نفر از دوستان ناامید تحریمی را به رای سبز تبدیل کنیم، هر کدام شش رای در روز جمعه خواهیم ساخت. شاید دوستان ما قلبا تحریمی باشند، اما با اصرار، با خواهش و درخواست ما قبول کنند به رسم دوستی فقط، جمعه رایشان را سبز بیاندازند. برای اطمینان دوستانمان میتوانیم قول دهیم اگر با ریاست جمهوری موسوی اوضاع بدتر شد تقصیر ما باشد و اگر بهتر شد به کام خودشان. از امروز شروع کنیم.»
"قدم برداشتن در راه دوم خرداد"
عطا صادقی، نویسندهی وبلاگ "یک پنجره" به بررسی مناظرهی انتخاباتی میر حسین موسوی و محمود احمدینژاد پرداخته است. او مینویسد: «رفتار احمدینژاد مثل بازی تیم فوتبالی شده که پنج دقیقه مانده بهپایان زمان بازی نهایی، سه هیچ عقب است و میخواهد به هر وسیلهای که شده جلوی شکستش را بگیرد. به وضوح و وقیحانه دروغ میگوید، تهمت میزند، افترا میبندد و هیچ حریمی را رعایت نمیکند.» شکستن تحریم و شرکت در انتخابات از دید نویسندهی این وبلاگ هم پنهان نمانده است: «موسوی یا کروبی رای بیاورند یا نیاورند آنقدرها هم مهم نیست. من فکر میکنم مهمتر آن است که امروز به جایی رسیدهایم که درصد قابلتوجهی از مردم، دارند آگاهانه رای میدهند، میدانند برای چه رای میدهند و از این رایدادنشان نه انتظار معجزه دارند، نه آن را به حساب مشروعیت نظام میگذارند و نه اگر کاندیدای موردنظرشان انتخاب نشد، احساس شکست میکنند. واقعیت را خاتمی در مراسم دوم خرداد درستتر از همه گفت: دوم خرداد يك راه است، نه يك مقصد.»
نقش فعال علیشمس و ساسی مانکن
دوستت داریم، از بس خوبی، مهربونی، محبوبی،
رأی ما، رأی به شما، وای وای مهدی کروبی!
اینابیات ترجیعبند ترانهای است که این روزها در اینترنت دست به دست میچرخد و خوانندهی آن کسی نیست جز"ساسی مانکن". مدتی پیش خبر دیدار مهدی کروبی با ساسی مانکن منتشر شد و بازتابهای فراوانی را نیز به همراه داشت. معصومه ناصری، نویسندهی وبلاگ "کافه ناصری" با ذکر این دیدار، در پستی با قلم طنزآمیز به نقش ساسی مانکن در انتخابات اشاره میکند: «اگر به خاطر وعدهی پنجاه هزار تومان به شیخ رأی ندهم، به این خاطر حتما به او رأی خواهد داد. آدمی که ساسی مانکن را به رسمیت بشناسد، میتواند آدم باحالی باشد، هرچند این کار را برای انتخابات کرده باشد، بعد هم گفته باشد، اصلا این ساسی کی هست؟ اگر معلوم شود که پیشنهاد این دیدار کار کدامیک از مشاوران کروبی باشد، پیشنهاد میکنم، بشود معاون اول ایشان در دولت آینده. ایول آقای کروبی، خیلی خفنی، ایول!»
نویسندهی وبلاگ "گوشزد"، یکی از پزشکان فعال وبلاگستان فارسی که تجربهی خوبی نیز در برگزارکردن نظرسنجیهای اینترنتی دارد، از طرفداران مهدی کروبی است. او در یکی از پستهای انتخاباتی خودش، ضمن قرار دادن لینک ترانهی ساسی مانکن برای کروبی، مینویسد: «نکاتی که به نظرم برای رییس جمهور مهم است در بین این چهار کاندیدا، بیش از همه در کروبی دیده میشود. شجاعت، صراحت، شفافیت، اعتقاد به مشورت، پیگیری حقوق بشر، قدرت چانه زنی و پایداری بر سر مواضع از جمله برتریهای شخصی مهدی کروبی بر رقبا است... مطمئنا اگر صیانت از حقوق شهروندی، حقوق زنان و اقوام، مخالفت با نظارت استصوابی و سانسور و حمایت از اقوام و اقلیتها در بیانیههای کروبی مطرح نمیشد، سایرین اصلا اسمی از آنها به میان نمیآوردند....تغییر قانون اساسی که حتی مورد اشاره شان قرار نگرفت. من در دور اول از مهدی کروبی دفاع می کنم و اگر به دور دوم نرسید، آنگاه با وجود انتقادات اصولی و اساسی که به میرحسین دارم و مخصوصا سیاستهای اقتصادی او را مخدوش و خطرناک میدانم، اما به میرحسین رای خواهم داد. من از کروبی توقع بهبود وضع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاست های داخلی و خارجی را دارم اما از میرحسین چنین توقعی ندارم...رای من به او فقط جهت جلوگیری از گسترش و رشد روشهای مخرب احمدی نژادی در زمینه های فوق است!»
ارائهی نمودار محبوبیت
محمود احمدینژاد، رییسجهور کنونی ایران نیز در وبلاگستان فارسی طرفدراران خود را دارد. وبلاگ گروهی "سکسکه" در زمرهی طرفداران احمدینژاد به شمار میآید و مدیر وبلاگ در پستی مینویسد: «درسته نمک بخوریم، نمکدون بشکنیم؟ درسته بعد از این همه زحمتی که کشید بهش رأی ندیم؟ شناخت شما از دیگران چقدره؟» سپس در ادامه نمودارهایی را تحت عنوان "مهمترین رییسجمهوران در جهان" و "بهترین رییسجمهور در ایران" ارائه میکند که در هر دوی آنها محمود احمدینژاد بالاترین جایگاه را دارد. البته برای مستند کردن این اطلاعات منبع آن را سایت روسی " Election.com" میداند. هرچند این سایت را نمیتوان باز کرد و تنها با پیغام "خطا" روبرو میشوید.
طرفداران محسن رضایی، دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری هم از فضای وبلاگستان بهره بردهاند و وبلاگی را در حمایت از او درست کردهاند. نویسندهی یکی از این وبلاگها، به برنامههای اقتصادی محسن رضایی اشاره میکند و در یکی از پستهایش ویژگیهای تبلیغاتی او میپردازد: «در تبلیغات ایشان ما نه تهمتی دیدیم که به کسی زده شود و نه فحشی به کسی دادند. تنها و تنها حقایق را گفتند. حتی در مقابل هجومهای نامردانه محمود احمدی نژاد با منطق وارد شدند و در مقابل صحبتهای رییسجمهور سابق حتی صدایی را هم بالا نبردند. از پسرهایی با موهای فشن و از دخترهایی با لباسهای باز و جذاب و موهای رنگ شده برای تبلیغات بهره نگرفتند. (قابل توجه هر سه کاندیدای دیگر) تنها اتکای ایشان بر برنامههای سازندهای بود که ارائه دادند.»
از سوی دیگر، کیوان، نویسندهی وبلاگ ۳۵ درجه نیز در تازهترین پست خود، ضمن نوشتن از کارناوالهای شادی در خیابانهای تهران، محسن رضایی را تنها کاندیدایی میداند که در مناظرهی تلویزیونی توان مقابله با "قدرت کلام و تسلط احمدینژاد" را داشته است: « (محسن رضایی) تنها كسی بود كه موقع عصبانيت نهايتا دو و نيم سانتیمتر به چپ و راست منحرف میشد و تنها كسی بود كه تمام تيكهای عصبی ال-نون (احمدینژاد) را با لبخند و آرامش فعال كرد. تنها كسی بود كه با لبخند قبولاند كه تورم ۲۵ درصد را رد كرده و تنها كسی بود كه الف-نون نتوانست از آن شارلاتانيسم فعالش در مقابل او بهرهی مناسب ببرد. احترام من به محسن رضايی ضرب در ده!»
در مجموع، نکتهی بارز دهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری در ایران را صرفنظر از عملکرد نامزدها، میتوان توجه آنان به فناوریهای جدید برای جلب آرا دانست. استفاده از پیامهای کوتاه تلفنی، ایمیل و همچنین شبکههای اینترنتی، ویژگی خاص تبلیغاتی این دوران به شمار میآیند؛ امری که در دورههای پیش، چه در انتخابات شوراها و چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی نقش چندان پررنگی را ایفا نمیکرد. شاید این رویکرد جدید را بتوان آگاهی تمامی نامزدها از اهمیت دادن به جامعهی جوان ایران دانست. نسلی که این روزها فرصت آن را پیدا کرده تا به خیابانهای تبزده پایتخت بیاید و در قالب کارناوالهای شادی و ماشینگردیهای شبانه، بدون نگرانی از پلیسهای گشت ارشاد، کمی جوانی کند، هر چند آمیخته به سیاست.
نویسنده: سمیرا نیکآیین
تحریریه: شیرین جزایری