«سخنرانی احمدینژاد نمیتواند در راستای منافع ملی ایران باشد»
۱۳۸۹ مهر ۴, یکشنبهدویچه وله: در ایران ضربالمثلی برای تحلیل مسائل سیاسی وجود دارد و آن اینکه «توپ را به زمین حریف بیانداز». مثلاً در داخل ایران میگفتند که صحبتهای آقای احمدینژاد در بارهی نفی هولوکاست، انداختن توپ به زمین حریف بود. اینکه بحثها و جدلها را از داخل ایران به بیرون از مرزها پرتاب کرد. در همین رابطه، عدهای معقتدند که آقای احمدینژاد در بازی با افکار عمومی، مشغول کردن رسانهها و انداختن توپ مشکلات به بیرون از مرزهای ایران، دستکم در کوتاه مدت، موفق عمل میکند. با توجه به سفر آقای احمدینژاد به نیویورک و صحبتهای ایشان در بارهی حادثهی ۱۱ سپتامبر، تحلیل شما در این باره چیست؟
محمد بهزادی: صحبتهای آقای احمدینژاد حرفهای تازهای نبود. تنها مورد خاص سخنرانی اینبار آقای احمدینژاد تشکیک در قرائت رسمی ماجرای ۱۱ سپتامبر بود. بهنظر میآید که آقای احمدینژاد برای تأثیربخشی بیشتر حرفهایش بین مخاطبانی که او در نظر دارد، یعنی مخاطبان داخلی در ایران و مخاطبان منطقهای خود، مقداری صحبتهایش را تندتر کرد و به حوزههای جدیدی وارد شد. اوج این تند کردن هم زیر سؤال بردن قرائت رسمی ماجرای ۱۱ سپتامبر بود.
البته این به معنای آن نیست که آقای احمدینژاد موفق شده توپ را در زمین حکومتهای غربی قرار دهد. بهخاطر اینکه طرح این مسئله حساسیتبرانگیز است. افکار عمومی غرب روی این مسئله بسیار حساس است و دقیقاً مانند یک شمشیر دو دم میماند. اگر آقای احمدینژاد با طرح این تشکیک، بعضی از مخاطبان داخلی و منطقهای خود را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد، از آنسو این خطر وجود دارد که رسانههای غربی و حکومتهای غربی با طرح آن، افکار عمومی غرب را بیشتر تحریک کنند و در سایهی این تحریکات، بتوانند تصمیمات خطرناکتری را در مورد حکومت جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کنند.
به نظر من نمیتوان گفت که این توپ انداختن به زمین غربیها است، بلکه میشود گفت که نوعی فیل هوا کردن آقای احمدینژاد بود که ممکن است عواقب خوبی هم برای حکومت جمهوری اسلامی ایران نداشته باشد.
به نظر شما، چرا بعد از این همه سال، یعنی با گذشت نه سال از حادثهی یازده سپتامبر و پنجمین سفر آقای احمدینژاد به سازمان ملل، در حالی که دو سال پیش آقای احمدینژاد درخواست بازدید از خرابیهای برجهای دوقلو را مطرح کرده بود (که البته از سوی مقامات آمریکایی رد شد)، این موضوع مطرح میشود؟ فکر میکنید هدف از طرح این موضوع در چنین شرایطی چیست؟
هدف آقای احمدینژاد از سخنرانی، بهطور کلی، مشخص است، اما طرح مسئلهی ۱۱ سپتامبر حالت ویژهای دارد. سخنرانی آقای احمدینژاد قطعاً در تیم ایشان مورد بررسی قرار گرفته و اولین سخنرانیاش هم نیست که در این حال و هوا بیان میشود. هدف این سخنرانیها دیگر تقریباً مشخص است؛ یکی حفظ روحیهی تهاجمی حکومت جمهوری اسلامی ایران است در برابر تهاجماتی که حکومتهای غربی در زمینههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میکنند، و دیگری عمق بخشیدن به مبارزهی استراتژیکی است که جمهوری اسلامی در برابر حکومتهای غربی برای خود قائل میشود.
اما اینکه اینبار یازده سپتامبر به این قضیه اضافه شده است، برخی میگویند زمزمههایی وجود دارد که ممکن است در آینده، از طرف محافلی اعلام شود که برخی از محافل جمهوری اسلامی هم در این ماجرا دست داشتهاند و شاید طرح این مسئله، پیشگیری از آن قضیه است. اما بهنظر من، این نمیتواند صددرصد و قطعی، دلیل آوردن این مطلب در سخنرانی آقای احمدینژاد باشد. فکر میکنم هدف از این کار تأثیرگذاری بیشتر و تدافعی کردن موضوع غربیها باشد.
از دید منافع ملی ایران چگونه به این قضیه نگاه میکنید؟ ممکن است یک تحلیل این باشد که منافع ملی ایرانیها چنین موضعی را حکم میکند. ارزیابی شما چیست؟
اگر بخواهیم این سخنرانیها را در رابطه با منافع ملی ایرانیها بررسی کنیم، به اعتقاد من نه؛ این نوع سخنرانیها نمیتواند در راستای منافع ملی ایران باشد. اما تصور این جناح حکومتی آن است که در رویارویی با حکومتهای غربی باید ابزاری را در دست داشته باشد. یکی از ابزارهایی که از آن استفاده میکند، همین تریبون است.
حسین کرمانی
تحریریه: بابک بهمنش