زنان و سیاست
۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۵, شنبهایساموئل جانسون، یکی از متفکران روشنگر انگلیس در سال ۱۷۶۳ گفته است: «وقتی زنی موعظه میکند، مثل سگی میماند که روی پاهای عقبیاش راه برود. این چندان خوشآیند نیست. تنها آدم، وقتی چنین چیزی را تجربه کند، شگفتزده میشود.» آقای جانسون هیچ وقت به کسب مدرک دکتری نايل نیامد، ولی همیشه به خاطر فضايل عدیدهاش "دکتر جانسون" نامیده میشد.
در سالهای ۹۰ قرن بیستم، در یکی از دانشگاههای کنار رود راین، خانمی سخنرانی کوتاهی کرد که می بایست جمعیت را به خنده بیندازد. همینطور هم شد. در پایان یک متخصص مشهور ادبیات آلمانی ، به شیوهی دکتر جانسون از او ستایش کرد و گفت که: او تا به حال اعتقاد راسخ داشت که زنان نمیتوانند شوخ طبع باشند. ولی حالا این تجربه را به دست آورد که حداقل یک استثنا در این زمینه وجود دارد....
زنان احساساتی
ورای این تفسیرهای دکتر جانسونی و ادیبانه، به طور ضمنی این تصور وجود دارد که زنها برای انجام برخی از کارهای جدی آفریده نشده اند. این ادعا از تصور دیگری ناشی میشود که زنان نمیتوانند از خود و از دور و بر نزدیک به خود فراتر روند، چون زیادی احساساتی اند. این یک پیش داوری است که تا به امروز دردسرهای زیادی برای زنان سیاستمدار فراهم کرده است. فیلسوف آمریکایی مارتا نوسبام ( Martha Nussbaum) بر این باور است که هیچ یک از فیلسوفان جهان به این پیش داوری استناد نکردهاند، بجز فیلسوفان غربی: نوسبام، این شیوهی تفکر را بیان بیمارگونهی مکتب امپریسم (تجربهگرایی) می داند که در قرن هجدهم در جزیره انگلستان پا گرفت. همین جا گزینهگویی دکتر جانسون به عنوان طرفدار بانام تجربهگرایان توضیح داده میشود.
امروزه با این که تساوی جنسیتی با این و آن ماده به صورت قانونی درآمده، سیاستمداران زن فمینیست هنوز هم باید حساب کنند که به آنها کم بها داده شود. وقتی کارگران یا کارفرمایان از منافع خود دفاع میکنند، کاملا به رسمیت شناخته میشوند. ولی وقتی زنان، سیاستی موافق خواستهای زنان در پیش میگیرند، آن وقت به عنوان شاهدی بر این اصل قلمداد میشود که جنسیت نمیتواند از محدوده خود فراتر رود. خانم سوسموت Süssmuth، رییس سابق پارلمان آلمان هنوز هم سپاسگزار صدراعظم سابق آلمان، گرهارد شرودر است که با این عبارت، همه چیز را به روشنی بیان کرد: "زنها و از این چیزهای بیاهمیت!"
جنگجویی نشانهی قدرت
یک زن سیاستمدار، اگر میخواهد جدی گرفته شود، همه کارمیتواند انجام دهد به جز پیاده کردن سیاستی برای زنان. از همه بهتر این است که جنگی راه بیندازد و قاطعیت مردانه از خود نشان دهد: خانم تاچر نه با کیف دستیاش، بلکه با به راه انداختن جنگ جزیره فالکند احترام کسب کرد. از وقتی جنگ در افغانستان و عراق با شکست روبرو شده، کوندالیزا رایس به عنوان جنگجویی خونسرد آمادهی خدمت است...
در اروپای مسالمتجو وضع طور دیگری است.آنگلا مرکل بر آلمان حکومت میکند. روزنامهنگارانی که در این باره چیزی مینویسند، دستاوردهایی که هنوز به دست نیامدهاند و معلوم هم نیست که به دست بیایند میستایند. همه فرانسویهای تحصیل کرده، معتقدند که اسم کوچک او طنین نام آنجلا دیویس را دارد. در فرانسه سگولن رویال میخواهد رئیس جمهور شود. اگر این طور نشود، به خاطر جنسیتش نیست. نشان این است که فرانسویها اکثرا محافظهکارند.
اگر رویال کاندیدای دست راستیها بود، احتمالا می توانست انتخابات را هم ببرد. شاید با آرای کمتری از نیکلاس سرکوزی.... در حال حاضر سرکوزی بر اکثر روزنامه نگارانی که در روزنامههای "دست راستی"ها کار می کنند، فشار وارد میآورد. ولی کسانی که بهر حال او را انتخاب میکنند، بر این واقعیت چشم میپوشند.
یک بام و دو هوا
در مورد رویال وضع فرق میکند. مثلا اگر او به چین سفر کند و از سیستم حقوقی چینیها تعریف کند، به او خرده میگیرند که "فاقد اطلاعات" است، چیزی که ممکن است درست هم باشد. تنها شوهر ملکه انگلیس، پرنس فیلیپ، چنین حرفهای ابلهانهای زده است! خانم رویال ولی به ریاست جمهوری انتخاب نخواهد شد. با این حال، خود تصور زوج آنگلا ـ سگولن آدم را سر حال میآورد!...
ورای جهان غرب، مسئله جنسیت اهمیت چندانی ندارد. آنجا که خاندانها حکومت میکنند، بدیهی است که زنان هم باید تحمل شوند. در غیر این صورت، بینظیر بوتو نمیتوانست در پاکستان در سال ۱۹۸۸ پا جای پی پدرش بگذارد. در غیر این صورت سونیا گاندی، زن ایتالیایی راجیو گاندی، پس از مرگ او به دبیر اولی حزب کنگرهی هند انتخاب نمیشد. از سال ۲۰۰۱ گلوریا مارکارا آرویو( Gloria Macaraeg Arroyo )رییس جمهور فیلیپین است، چون پیشتر پدرش در این سمت خدمت کرده بوده است.
کابوی اسب سوار به عنوان رییس جمهور
ایالت متحدهی آمریکا در آن سالهایی بنا گذاشته شد که آقای دکتر جانسون در اروپا گزینهگویی میکرد. تا همین امروز از دید بسیاری از رای دهندگان آمریکایی، یک رییس جمهور خوب آمریکایی، باید کابویی بالقوه باشد. در ایالت ـ شهر نیویورک، هلاری کلینتون توانست محبوبیتی کسب کند. هلاری کلینتون اگر به خود زحمت بدهد، می تواند کاندیدای خوبی هم برای ریاست جمهوری باشد. ولی بنا به پیشبینی کسانی که در شناخت روح جمعی آمریکاییها تخصص دارند او بیش از این پیش نخواهد رفت!
از روی عادت، رسانهها سیاستمداران زن را با اسم کوچکشان مینامند. در حالیکه مردان با نام فامیلشان خوانده میشوند. در انتخابات فرانسه، به این ترتیب، نبرد انتخاباتی بین "سگو" و "سرکو" صورت میگیرد. همین امر شاهدی گویا بر وجود تساوی بین سیاستمداران زن و مرد در اروپاست.
کوتاه شده از مقاله فرانسیسکا آگشتاین در روزنامه زوددویچه سایتونگ، 5 مه 2007
- بر گردان: امید