«رهبری صدای اعتراضات مردم را شنیده است!»
۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبهمرتضی کاظمیان روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی همزمانی سخنان آیتالله خامنهای با اظهارات دادستان کل کشور را نشانه افزایش فشار بر معترضان میداند. وی در عین حالی معتقد است رأس نظام از عمومی شدن اعتراضات به شدت نگران است.
دویچهوله: آقای کاظمیان به نظر می رسد آقای خامنهای قصد دارد همچنان به حمایتهای مستقیم خودش از دولت که با انتقادات زیادی هم روبرو شد ادامه دهد. سخنان روز گذشته ایشان چهار ماه پس از انتخابات به نظر شما چه مفهومی میتواند داشته باشد؟
مرتضی کاظمیان: طبیعی و بدیهی است که مقام رهبری از آن موضعی که به خصوص به طور خیلی علنی بعد از انتخابات با تایید کلیت انتخابات و مهر تایید گذاشتن روی صحت و سلامت آن ابراز کرده بودند و بعد اظهاراتشان در نماز جمعه و به خصوص حوادث بعد از آن، تغییر موضعی ندهند و این مواضع را ادامه دهند. همانطور که اشاره کردید در صحبتهای دیروز هم موکدا بر همان مواضع قبلی تاکید شد. البته بحثهای دیروز ایشان واجد نکتههای شاید مهمتری بود از جمله انتقاد به برخی از برنامههای صدا و سیما که به نظر میرسید آن بخشی مورد انتقاد ایشان هست که ناظر به تحریک مردم یا وارد کردن یکسری بحثهای سیاسی در فضای عمومی جامعه است.
ایشان معتقد بودند اینها باید در دانشگاهها یا در محافل علمی و به طور محدودتر مطرح میشد و یا اینکه طرح بحثهای مربوط به انتخابات از چند ماه قبل از آن در صدا و سیما به نظر میرسد که به طور صریح مورد انتقاد ایشان بود و بعد شاید مهمتر از این اجتماعیشدن و عمومیشدن این اعتراضات که ایشان تاکید کردند من به طور خصوصی به کسانی که به تعبیر ایشان صحنهگردان این برنامهها بودند پیغام دادم و بعد این را عمومیاش کردم و در نماز جمعه ابراز کردم. به هر حال من فکر میکنم با توجه به در پیش بودن ۱۳ آبان و همینطور با توجه به اتفاقاتی که در چند هفته اخیر در برخی از دانشگاههای کشور شاهدش بودیم مجموعه صحبتهای ایشان به هر حال معنیدار است.
این چیزهایی که شما فرمودید کاملا درست است. ولی هیچکدامشان چیز جدیدی در صحبتهای ایشان نبود. ولی اتفاقی که افتاد این بود که بعد از صحبتهای ایشان، دادستان کل کشور آقای اژهای اعلام کردند که شکوائیهای از موسوی به امضای ۱۰۰ نفراز نمایندگان مجلس تقدیم دادستانی شده. این در حالی است که یکی از نمایندهها قبلا گفته بود این شکایت قدیمی است و مربوط به چهار ماه پیش است و اگر ما میخواستیم از موسوی شکایت کنیم همان چهار ماه پیش این کار را میکردیم. همزمانی صحبتهای آقای خامنهای و اعلام وصول شکایت از موسوی به نظر شما چه مفهومی میتواند داشته باشد؟
من خیلی مایل نیستم که الزاما در یک چارچوب از پیش طراحی و تدوینشدهای صحبتهای آقای محسنی اژهای را به صحبتهای مقام رهبری متصل کنم اما از منظر یک ناظر بیرونی و کسی که این اتفاقات را تحلیل میکند طبیعی است که آنچه که آقای اژهای گفته ذیل یک مجموعهای قابل تحلیل هست که این مجموعه دایر بر افزایش فشار بر آقایان موسوی و کروبی و همینطور اصلاحطلبانی هست که معترض به نتایج انتخابات هستند.
اما اینکه من در مورد صحبتهای مقام رهبری اشاره کردم و شما گفتید که واجد نکته جدیدی نیست در حقیقت صحبتهای دیروز را باید در ظرف زمانی و مکانی امروز تحلیل کنیم، شاید واجد هیچ خبر یا نکته جدید نباشد اما اینکه به طور تلویحی ابراز میشود که یک اتفاقی اجتماعی افتاده و معترضانی وجود دارند و این بازی ممکن است از دست گردانندگان آن هم خارج شود با توجه به بازگشایی دانشگاهها و همینطور در پیش بودن ۱۳ آبان معنیدار هست. ضمن اینکه صحبتهای آقای محسنی اژهای مبنی بر دریافت شکایت از آقای موسوی همزمان شده با برخی از صحبتهای مستقیم و غیرمستقیم تهدیدآمیز علیه شخص موسوی و کروبی و همینطور معترضان به نتایجه انتخابات به صورت عام از جمله آن چیزی که سردار جعفری فرمانده سپاه ابراز کرده یا در لایههای پایینتر مثلا دبیرکل موتلفه گفته است.
اگر صحبتهای سردار جعفری، سخنان آقای خامنهای و اظهارات محسنی اژهای را کنار هم بگذاریم، فرمانده سپاه گفته ما نمیتوانیم بگوییم فتنهها کاملا سرکوب شده و شعلههای آتش این فتنه خاموش شده و بعد از شکوائیه علیه موسوی صحبت میشود. آیا به نظر شما اگر مجموعه این قطعات پازل کنار هم چیده شود به مفهوم این نیست که قرار است موج سرکوبها شدت بگیرد و احیانا شاید این بار دامن سران جنبش سبز را بگیرد؟
همینطور که شما هم به صحبتهای آقای جعفری اشاره کردید و تاکید ایشان روی بحث براندازی نرم و نقطه نظرات مشابه توسط مقامهای رسمی و نزدیک به نظام، همه اینها به نظر من واجد یک تحلیل غیرمستقیم هست، اینکه به هر حال یک ارزیابی وجود دارد که معترضان همچنان پیگیر هستند. معترضان به معنای هم شخص موسوی و کروبی و خاتمی به عنوان نمادهای راهبری این جنبش سبز و هم خود بدنه اجتماعی معترض به انتخابات.
این ارزیابی عمومی در این بخش مسلط بر حکومت وجود دارد که معترضان همچنان مصر بر پیگیری اعتراضات خودشان هستند و این معترضان یک بخش قابل توجهی از جامعه را نمایندگی میکنند و این حجم قابل توجه از جمعیت معترضان در جامعه ممکن است که بتواند رویدادها یا تحولات جدیدی را ایجاد کند و به همین خاطر هست که هشدارها، تهدیدها و اظهارات مختلف از طرف مراجع قدرت ابراز میشود تا به نوعی معترضان یا نمادهای رهبری آنها پس بکشند. یعنی یک جور توازن قوا در حال رخنمایی و جلوهگری است برای اینکه معترضان به خصوص در مقطع ۱۳ آبان تحولی را مشابه آن چیزی که در روز قدس شاهد بودیم ایجاد نکنند و تا حد امکان از این اتفاق جلوگیری کنند و مانع بروز و ظهورش بشنوند.
در کنار این صحبتها ما اظهارات آقای عسگراولادی را داریم که گفتند نباید حیثیت موسوی و کروبی از بین برود و از برخورد خشن با این افراد انتقاد کردند. آقای عسگراولادی و جمعیت موتلفه تا به حال بخش تندروی جناح اصولگرا بودهاند و همیشه تندترین اظهارات را در مقابل مخالفان میکردند. الان چه اتفاق افتاده؟ به نظر شما این جناح راهش را از حتی رهبری هم جدا میکند؟
اجازه بدهید من کاملا با این نگاه شما مخالفت کنم به خاطر اینکه جمعیت موتلفه و جناح آقای عسگراولادی هرچند که بخش میانه و بخش سنتی جریان راست را نمایندگی میکند اما در حال حاضر میشود ادعا کرد که بازی از دست این بخش از جریان راست و محافظهکاران خارج شده و در اختیار بخش رادیکال و افراطی جریان راست قرار گرفته. نکته دوم این که به هر حال مجموعه اظهارنظرهای حزب موتلفه که میتوانیم بگوییم نماد این جریان فکری سیاسی هست خارج از چارچوبهای کلی تعریفشده در نظام سیاسی و در راس هرم قدرت ایران ابراز نمیشود و قابل تحلیل نیست.
من شما را ارجاع میدهم به دو اظهارنظر از دبیرکل موتلفه بعد از این صحبتی که شما اشاره کردید. در سفر ایشان به شمال ایشان تاکید کردند که امریکا با تقویت تجدیدنظرطلبان ایران، در برابر اسلام ایستاده یا گفتهاند که امریکا ۱۹۸ طرح و فرمول براندازی نوشته. بنابراین صحبتهای ایشان ناظر بر این است که این روند اعتراض به انتخابات تفکر ولایت فقیه و دیدگاه حکومت دینی در ایران را مورد خطاب و عتاب قرار داده است.
ولی لااقل در مقابل آن جناحی که الان معتقد به محاکمه موسوی هستند ظاهرا حداقل این جناح معتقد به محاکمه این دو تن نیست.
من این اظهارنظری که شما به آن استناد کردید را نفی نمیکنم اما عرض کردم این جناح در میانه قرار دارد و همینطور که در برخی اظهارنظرهای قبلی هم از طرف آقای عسگراولادی اظهار شده بود اینها تلاش میکنند در چارچوب همان طرح آشتی ملی، راست میانه به چپ میانه نزدیک بشود و آن بخشی که آقای هاشمی هم در آن قرار دارد در داخل نظام سیاسی ایران بتوانند این اعتراضات را جمع کنند. شاید مایل به برخورد صریح یا محاکمه آقای کروبی یا موسوی نباشند اما در مجموع ارزیابی اینها از این اعتراض اجتماعی این است که یک براندازی نرم دارد صورت میگیرد همان چیزی که سردار جعفری هم مورد تاکید قرار میدهد یعنی میگوید این براندازی از حالتهای سخت افزاری و عریان، حالت نرم پیدا کرده و در لایههای زیرین جامعه قابل تحلیل هست.
همین را ما با شکل دیگری در ادبیات آقای حبیبی به عنوان دبیرکل حزب موتلفه شاهد هستیم. من تاکید میکنم که در این بخش با شما همعقیده هستم. در این موضوع که لایههای مختلف قدرت رویکرودها و سیاستهای مختلفی دارند هیچ تردیدی نیست یعنی الان جریان راست افراطی تلاش میکند که کروبی و موسوی را به محاکمه بکشد و تا حد امکان فعالیتهای معترضان و این جنبش سبز را تهدید کند اما از سوی دیگر، جریان میانه تا این حد مایل نیست اما همچنان نسبت به اعتراض جنبش سبز و فعالیتهای آن رویکردی کاملا منفی دارد و تلاش میکند تا حد امکان باز هم جلوی این روندی را که ما ذیل جنبشهای اجتماعی تحلیلش میکنیم گرفته بشود یا حداقل متوقفش کند.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: مصطفی ملکان