درویشزاده فرانسویدان
۱۳۹۹ دی ۲, سهشنبهپدر شمسالضحی نشاط اصفهانی صفیعلیشاه سردودمان درویشان صفیعلیشاهی بود.
او هنوز یک سال نداشت که پدر را از دست داد.
ادبیات فارسی و عربی و سپس فرانسه را نزد آموزگاران سرخانه آموخت و هر هفته به کلاسهای نگارگری کمالالملک میرفت و در آنجا با شاهزاده خانمهای قاجاری همکلاس بود.
نوجوان بود که به سرودن شعر میپرداخت و شیفته سبک سعدی بود و چندین شعر او را تضمین کرد که یکی از ماندگارترین آنها "مثنوی اتفاق" است. در این مثنوی کوشیده سرودهای مانند قطعه "بنیآدم اعضای یک پیکرند" بسراید:
"چون بشر در اصل از یک ریشه است
شعبهها زآن ریشه بیاندیشه است
اختلاف رنگ و روی و خلق و خوی
فرع بر اصل است، گمراهی مجوی
کهربا و کاه و جذب یکدگر
پند مطبوعیست از بهر بشر
عقل و فهم و ذوق و ادراک و وداد
جمله را حق در وجود ما نهاد
تا بدانیم اینکه اندر زندگی
دوستی باشد ره بالندگی".
۱۶ ساله بود که با یکی از نوادگان سراینده "سبک بازگشت"، نشاط اصفهانی پیوند زناشویی بست و نام خانوادگی او را برگزید و بخت با او یار بود که همسرش به او اجازه ادامه تحصیل داد.
او با اینکه چهار فرزند داشت، داستانهایی از فرانسه و انگلیسی ترجمه میکرد و در نشریات ویژه زنان به چاپ میرساند، شعر میگفت و در شاخه مینیاتور و ابریشمدوزی و خامهدوزی چنان برجسته شد که در ۱۸ سالگی دبیر نقاشی دبیرستانهای تهران و هنرستان شد.
۲۶ ساله بود که یکی از آثارش در آمریکا جایزه "گولد" دانشگاه هاروارد را گرفت که پیش از او تنها کمالالملک برای نقاشی و خاتمکاری دریافت کرده بود.
انجمن صنایع زیبایی آمریکا نیز از آثار او تقدیر کرد.
دیوان شعر او شامل دو هزار بیت است:
"با هیچ منطق و سخن و ذکر و مبحثی
نتوان نمود قصه حال خراب را".
با درگذشت پدرش تنها پس از شکایت حقوقی توانست بخشی از خانقاه او را از جانشینان پدر بگیرد.
شمسالضحی نشاط اصفهانی در ۷۵ سالگی در زادگاهش درگذشت.