درسدن آلمان میزبان پدران ایرانی و دخترانشان
۱۳۹۴ بهمن ۱۷, شنبهپدران ایرانی و دخترانشان در قاب تصاویر یک عکاس ایرانی این روزها مهمان شهر درسدن آلمان هستند. مجموعه عکس "پدران و دختران" که پیش از این توانسته جوایز و تقدیرهای بینالمللی مختلفی را نصیب عکاس خود کند و در شهرهای مختلف دنیا به نمایش درآید، حالا در سالن شهرداری درسدن برای چند هفته به نمایش گذاشته شده است.
نفیسه مطلق٬ ۳۵ ساله٬ عکاس مجموعه "پدران و دختران"٬ ساکن کوالالامپور مالزی است که برای نمایش عکسهای خود هماینک در آلمان به سر میبرد. مطلق میگوید مجموعه عکس "پدران و دختران" حاصل تلاش او برای نشان دادن تنوع فرهنگی و سبک زندگی در ایران است.
او در گفتوگو با دویچه وله فارسی میگوید: «در خانواده خودم همیشه فامیلهای خیلی خیلی مذهبی داشتهایم٬فامیلهای غیر مذهبی هم داشتهایم. روستاییها بودهاند٬ شهریها هم بودهاند. وقتی از ایران بیرون آمدم بیشتر متوجه این تنوع شدم.»
او میگوید که «این پروژه را هم ابتدا صرفا برای اینکه به دوستان صمیمی غیر ایرانیام نشان دهم خانوادهها در ایران چقدر متنوعاند شروع کردم اما بعد خیلی بزرگ شد.»
مجموعه "پدران و دختران" در دو نوبت عکاسی شده است؛ نوبت اول بهار ۲۰۱۴ و نوبت دوم ژانویه ۲۰۱۵ پس از بازگشت عکاس به ایران انجام شد. در مجموع ۳۰ عکس به نمایشگذاشته شده است.
نفیسه مطلق در این باره میگوید: «در نوبت دوم سعی کردم تا جایی که میتوانستم از همه گروهها و طبقات اجتماعی مثلا کارگران یا روستاییان یا اقلیتها مانند مسیحیان در عکسها باشند. یا یک روحانی همراه با دخترش در مجموعهام باشد.»
مجموعه "پدران و دختران" یکی از منتخبهای شبکه عکاسی معتبر "لنز کالچر" (Lens Culture) است و عنوان یکی از ۲۵ عکاس زن برجسته آسیا در سال ۲۰۱۵ را برای عکاس خود به ارمغان آورد.
«پدرها در سکوت تغییر کردهاند»
نفیسه مطلق که در پی نمایش تنوع در خانواده ایرانی بوده است، میگوید کنارهم قرار دادن پدران و دختران تصویر متنوعتری را به نمایش درمیآورد که لزوما در تصویر مادر و دختر ایرانی یا مادر و پسر ایرانی ممکن است به خوبی قابل دید نباشد.
این عکاس ۳۵ ساله ایرانی که سابقه کار در نشریات مختلف ایران را نیز دارد از زاویه دیگری نیز به موضوع نگاه میکند: «وقتی به خانواده متوسط شهری نگاه میکنم فکر میکنم بخشی از فعال بودن زنان ایرانی٬ البته به نسبت کشورهای دیگر خاورمیانه٬ و پیشرفتی که در جامعه کردهاند و در دانشگاهها تحصیل میکنند یا به خارج از کشور میآیند بخاطر این است که در این سالها پدرها هم تغییر کردهاند.»
او میگوید: «پانزده سال پیش اگر یک دختری بخصوص از شهری غیر از تهران میخواست به خارج از کشور برود درس بخواند امکان نداشت بتواند. اما الان مالزی پر از دخترهای مجرد ایرانی است که با حمایت مالی خانواده برای تحصیل به آنجا میآیند.»
عکاس مجموعه "پدران و دختران" تاکید میکند که "من فکر میکنم یک علتش این است که پدرها تغییر کردهاند. ولی در سکوت. چون هنوز به علت وجود قضاوتهای اجتماعی نمیخواهند تغییرشان را خیلی نمایش نمیدهند."
مطلق تجربه سفر و کار در افغانستان٬ عراق٬ مالزی و اندونزی را دارد و هماینک در کوآلالامپور به عنوان استاد دانشگاه مشغول به کار است و دانشجویانی از ملیتهای مختلف داردز او میگوید مطمئن است اگر شانس این را داشت که در کشورهای اسلامی دیگر سوژه مشابهی را کار کند همچنان عکسهای ایران از نظر تنوع با همه آنها متفاوت میبود.
تجربهای شخصی که تاثیرگذار شد
اما گاهی صرفا این اتفاقهای اجتماعی یا کنجکاویهای حرفهای نیستند که در جهتدادن به نگاه هنرمند روایتگر نقش دارند. یک حادثه و اتفاق شخصی خوب یا بد نیز گاه میتواند موثر باشد. نفیسه مطلق تعریف میکند: «یک اتفاق شخصی در زندگی من افتاد که شاید آن هم خیلی مهم بود. پدر من چند سال پیش در کما رفت و دکترها هم از او قطع امید کردند اما خوشبختانه به طور معجزهآسایی به زندگی بازگشت. بعد از این ماجرا پدرم خیلی در ارتباط گرفتن با من متحول شد. البته هیچ وقت مشکل جدی نداشتیم ولی خیلی هم به هم نزدیک نبودیم. مثلا خبری از اینکه بداند دقیقا دارم چه کار میکنم یا چه دوست دارم نبود. بعد از بازگشتش به زندگی رابطهمان خیلی نزدیک شد و شاید این ناخودآگاه باعث شد خیلی وقتها بدون اینکه قصدی داشته باشم از پدرها و دخترها عکاسی کنم. مثلا در فامیل به دختر فامیل میگفتم برو کنار پدرت بایست یک عکس از شما بگیرم.»
او میگوید جمعآوری این مجموعه باعث شد نگاهش به الگوی خانواده در ایران دقیقتر شود: «دیدم اینکه میگویند الگوی خانواده ایران مردسالار است و مرد تصمیم میگیرد خیلی هم اینطوری نیست. وگرنه دخترها شبیه پدرشان میشدند. شاید پدرها نتوانستند. اما باید بپذیریم که پدرها هم تغییر کردهاند وگرنه مثل پدرها یا پدربزرگهایشان رفتار میکردند.»
این عکاس اجتماعی ایران میگوید: «ما معمولا حرکت دخترها را خیلی واضح میبینیم که دیگر خیلی حرف گوش نمیکنند و کار خودشان را میکنند ولی آن تغییری را که در ذهن پدرها ایجاد شده که جلوی دختران را نگیرند نمیبینیم چون پدرها هنوز فقط سکوت میکنند و با سکوتشان میخواهند نشان دهند نمیدانند چه خبر است."
از روستایی دور افتاده تا "شاه عبدالعظیم"
پدران و دخترانی که مقابل دوربین نفیسه مطلق قرار گرفتهاند لبخندی بر لب ندارند. البته اخم هم نکردهاند. حالت صورت آنها کاملا خنثی است. این همان چیزی است که عکاس از آنها درخواست میکرده است تا "تظاهری" در حالت آنها دیده نشود. با اینهمه میشود در عکسها به روابط پدرها و دخترها پی برد. مثلا میشود در یک عکس صمیمت پدر و دختر را و در عکسی دیگر فاصله بین آنها را حس کرد.
خانم مطلق به تجربه عکاسی از یک پدر و دختر در روستایی در حوالی شهرستان کوهرنگ استان چهار محال و بختیاری اشاره میکند و میگوید: «توی کوهها که داشتیم میرفتیم یکدفعه یکسری زن به طرف ماشین آمدند. گفتند تو رو خدا ما را به روستایمان برسان. چون از ترسشان سوار هر ماشینی نمیشدند خیلی منتظر مانده بودند و از سرما کبود شده بودند. سوارشان کردیم. همان جا یکی از دخترها را برای عکاسی انتخاب کردم. وقتی به خانهشان رفتم متوجه شدم جنگ اساسی با پدر دارند چون کار نمیکند و این دختر و مادر و مادربزرگ هستند که میروند گیاههای کوهی جمع میکنند و میفروشند و از این طریق زندگی خانواده را میگذرانند. این دختر به سختی راضی شد با پدرش در یک قاب بایستد.»
مطلق همچنین تجربه عکاسی از یک مرد روحانی و دخترش را توضیح میدهد: «دنبال روحانی غیر سیاسی میگشتم و در نهایت به فکرم رسید به شاه عبدالعظیم بروم. وقتی رفتم آنجا دیدم یک اتاقی در حرم وجود دارد که مردم میآیند مشکلاتشان را میگویند و با نذر برنج و آرد خاتمه مییابد. از قضا آخوند جوانی که آنجا بود خیلی علاقه به عکاسی داشت. گوشی هوشمندش را درآورد و عکسهای خودش از گل و گیاه و غذا را به من نشان داد. بعد زنگ زد به دخترش و دخترش قبول نکرد. پس به یک روحانی دیگر زنگ زد و چون ظاهرا مقامش بالاتر بود٬ به نوعی به آن یکی دستور داد که با دخترش برای عکاسی بیاید.»
در نهایت مطلق موفق میشود دو عکس از روحانی و دخترش بگیرد. دختر مرد روحانی جملهای در این دیدار درباره رابطهاش با پدرش گفته است که از همان به عنوان توضیح عکس استفاده شده است. جملهای که او گفت این بود که "همه فکر میکنند چون من دختر روحانی هستم آزادی ندارم ولی پدرم وقتی من ۱۵ ساله بودم اجازه داد من تنها با دوستانم به نمایشگاه کتاب بروم."
نبود تصویری کلی از تنوع در جامعه ایران
نه تشویقهای بینالمللی و نه اعتماد بیچالش پدرها و دخترهایی که به راحتی جلوی دوربین نفیسه مطلق قرار میگرفتهاند هیچ کدام برای این عکاس شگفتیانگیز نبوده است. او میگوید که پس از انتشار عکسها آنچه برایش جالب بوده است نظر ایرانیانی بوده که به سختی باور میکردهاند عکسها در ایران گرفته شدهاند.
مطلق در این باره میگوید: «ما رسانهای نداریم که همهمان را با هم یک جا نشان دهد. بنابراین خودمان هم تصویری از ایران به صورت کل نداریم. در نتیجه وقتی با هم مواجه میشویم شوکه میشویم چون اصلا همدیگر را ندیدهایم و طبیعی است همدیگر را نشناسیم.»
نفیسه مطلق اخیرا دو مجموعه عکس با موضوعیت کودکان در افغانستان کار کرده است. هماینک نیز نمایشگاهی از عکسهای او با موضوع ماساژورهای نابینای مالزیایی در کوآلالامپور برقرار است.
نمایش عکسهای "پدران و دختران" در شهر درسدن آلمان بخشی از پروژهای بزرگتر درباره ایران و ارتباط بین دو کشور ایران و آلمان است. این پروژه شامل برگزاری چهار نمایشگاه متوالی میشود که از اکتبر ۲۰۱۵ آغاز شده و تا سپتامبر ۲۰۱۶ ادامه دارد.
نمایشگاه عکسهای "پدران و دختران" همراه با عکسهای ویرجینیا توتیلا٬ هنرمند آلمانی٬ از ایران به نمایش در آمده است. ویرجینیا توتیلا بنیانگذار انجمن "دوستان شرق مدرن" در درسدن است که برای آگاهیرسانی درباره فرهنگ مردم خاورمیانه فعالیت میکند و این نمایشگاهها نیز به همت موسسه او برگزار شده است.