داستان زندگى رى چارلز خواننده و آهنگساز اسطوره اى بر پرده سينما
۱۳۸۳ دی ۲۹, سهشنبهفيلم ۱۵۲ دقيقه اى رى، فيلمى است درباره سكس، مواد مخدر و راك اند رول، و زندگى جوانى كه در دهه سى ميلادى با اتوبوس از فلوريدا راهى سياتل ميشود و سعى ميكند در كافه ها و بارهاى درب و داغان به عنوان نوازنده و خواننده، خرج زندگيش را دربياورد. در همان اولين بارى كه رى چارلز بر سر دستمزد با صاحب بار چانه ميزند، سرش كلاه ميگذارند، دخترهاى جوان در بار هم با مردان ديگر خوشگذرانى ميكنند و مواد مخدر هم تنها مرهم اين تجربه هاى تلخ است.
رى به سرعت ياد ميگيرد كه چطور از تكرار اشتباهات گذشته جلوگيرى كند. وى از اين بعد هميشه از صاحبان بار و كافه هاى ميخواهد كه دستمزدش را با اسكناسنهاى يك دلارى پرداخت كنند و او هم به اين ترتيب ميتواند باوجود نابينا بودن، اسكناسها را بشمرد. چيزى نميگذرد كه استعداد و خلاقيت رى چارلز او را به ستاره اى بزرگ بدل ميكند.
فيلم Ray مهمترين مراحل زندگى اين خواننده و آهنگساز استثنايى را ترسيم ميكند و در آن سعى شده كه حال و هواى مستند بودن هم حفظ گردد. در اين فيلم رى چارلز به عنوان قهرمانى بى عيب و نقص معرفى نميشود، بلكه به عنوان انسانى كه به همسرش بى وفايى ميكند، مواد مخدر مصرف ميكند و در به جيب زدن پول هم، آنقدرها كم استعداد نيست.
البته برخى از جريانات فيلم با واقعيت كاملا همخوانى ندارد. براى مثال در فيلم صحبت از اين است كه رى چارلز به خاطر اين نابينا شده كه در دوران كودكى، مرگ برادرش را به چشم ديده و اين داستانى افسانه اى است كه خود رى در پخش و شيوع آن نقش داشته و از آونجايى كه چنين داستانهايى در قالب فيلمهاى هاليوودى خوب ميگنجند، در اين فيلم هم از اين عناصر استفاده گرديده. البته اين ضعفهايى كوچك هستند كه ميتوان آنها را ناديده گرفت.
بسيارى از منتقدان و صاحبنظران معتقدند كه فيلم رى يك دو اسكار را كسب خواهد كرد. به ويژه جيمى فوكس كه بازيگرى فوق العاده اى از خودش در اين فيلم ارائه كرده و با هنرنمايش، بيننده را بشكلى ملموس و زنده با داستان زندگى رى چارلز آشنا ميكند. نوازندگى پيانو، صدا و همچنين حركات بدن جيمى فوكس تا اندازه اى به رى چارلز نزديك است كه بيننده حتى فكر ميكند، اين خود رى چارلز است كه پشت پيانو نشسته و مشغول نوازندگى است.
ناگفته نمونه كه خود رى چارلز هم تمام مدت، كم و كيف شكلگيرى و تهيه اين فيلم را كه كارگردانيش بر عهده تايلر هاكفورد بوده، دنبال ميكرده و ظاهرا از نتيجه كار هم راضى بوده است.
شهرام احدى