جهان در هفتهاى كه گذشت: بيمارى آريل شارون و آينده صلح خاورميانه
۱۳۸۴ دی ۱۸, یکشنبهسكته مغزى آريل شارون و انجام جراحىهاى متعدد روى مغز وى، مهمترين بخش گزارشهاى خبرى اين هفته را به خود اختصاص داد. سياستمداران و ناظران غربى، بدون اشاره به آن كه شارون شخصا محرك درگيرىهاى خونين سالهاى اخير ميان اسرائيل و فلسطين بوده است، اغلب ابراز نگرانى كردند كه با مرگ شارون يا حذف وى از صحنه سياست اسرائيل، ممكن است روند صلح خاورميانه با خطر روبرو شود. اما بسيارى از كارشناسان نيز، اظهار نظر كردند كه شرايط محلى و بينالمللى پيشبرد روند صلح را اجتناب ناپذير كرده است و حضور يا عدم حضور شارون، تغييرى در اين امر نخواهد داد.
ايجاد صلح پايدار ميان اسرائيل و فلسطين، صرفنظر از نقش شارون هم، با موانع بى شمارى روبرو است. يكى از مهمترين اين موانع، نقش جنبش حماس است كه احتمالا در انتخابات مجلس فلسطين به پيروزى خواهد رسيد. وزير دفاع اسرائيل، اين هفته اعلام كرد كه در صورت پيروزى حماس، اسرائيل تنها در صورتى آماده مذاكره خواهد بود كه اين سازمان خواست نابودى اسرائيل را از مرامنامه خود حذف كند و اعضاى آن سلاح خود را بر زمين بگذارند.
جنجالى ترين واكنش را در برابر بيمارى شارون محمود احمدى نژاد رئيس جمهورى اسلامى ايران نشان داد. واكنشى كه با زبان ديپلماتيك تناسب نداشت و بار ديگر حيرت و اعتراض برخى از سياستمداران غربى را برانگيخت. احمدى نژاد براى شارون آروزى مرگ كرد و وزارت خارجه آمريكا اين كار را مشمئزكننده و انزجارآور خواند.
در كنار خبر بيمارى شديد شارون، گزارشهاى مربوط به عمليات انتحارى در كربلا و رماديه عراق بود كه اهميت میيافت. در اين دو عمليات خونين، بيش از ۱۲۰ نفر كشته و صدها نفر زخمى شدند كه اكثريت آنان را غيرنظاميان، زنان و كودكان بى گناه تشكيل میدادند. اين وقايع خونين، نشان داد كه برخى از شورشيان عراق، به هيچ معيار انسانى پاى بند نيستند و با دست خود كارى میكنند كه هر روز درميان عراقىها منفورتر و منزوى تر شوند. اين گروهها، كه پس از برگزارى انتخابات، چند هفتهای از فعاليت خود كاسته بودند، ظاهرا اكنون میخواهند با ايجاد ناامنىهاى بزرگ، تشكيل دولت ائتلافى را در عراق با دشوارى روبرو كنند. در انتخابات پارلمانى عراق، برخلاف رفراندوم قانون اساسى، گروههاى سنى نيز به صورت فعال شركت كردند و به اين ترتيب دولت ائتلافى میتواند همه گروههاى قومى و مذهبى را نمايندگى كند.
گذشته از عراق، افغانستان نيز شاهد يكى از بزرگترين حملات انتحارى ماههاى اخير بود. اين عمليات كه در محل استاندارى ”اوروزگان” صورت گرفت، دست كم ده كشته و ۵۰ مجروح برجاى گذاشت. در زمان سوء قصد، سفير آمريكا در افغانستان نيز در اورزوگان به سر میبرد، اما به گزارش سفارت آمريكا، به وى آسيبى نرسيد.
به طوركلى، از اين هفته میتوان به عنوان هفته سوانح خونين ياد كرد. در انفجارهاى يك معدن ذغال سنگ ويرجينياى جنوبى، دوازده معدنچى جان خود را از دست دادند. در سال گذشته، بارها دريافت كننده خبرهائى در زمينه مرگ معدنچيان چين بوديم و دولت چين اغلب متهم میشد كه براى تامين امنيت معدنچيان كارى نمیكند. اما سوانج ويرجينيا نشان داد كه حتى در كشور صنعتى پيشرفتهای مثل آمريكا نيز، معدنچيان در خطرند و كسى در انديشه تامين امنيت جانى آنان نيست.
سانحه خونبار ديگر، ويرانى يك ميهمانسراى شهر مكه بود كه منتهى به مرگ دست كم ۲۴ تن از حجاج و زخمى شدن بيش از ۶۰ نفر ديگر از آنان شد. بيشترين قربانيان را زائران مصرى و تونسى تشكيل میدادند. اين سانحه در شرايطى اتفاق افتاد كه ميليونها مسلمان سرگرم انجام مناسك حج بودند.
رويداد قابل اعتناى ديگر هفته، انتشار گزارش سالانه سازمان گزارشگران بدون مرز بود. اين گزارش نشان میدهد كه در سال ۲۰۰۵ ميلادى ۶۳ روزنامه نگار و ۵ همكار رسانههاى گروهى جهان، در جريان فعاليتهاى شغلى خود جان باختهاند، كه تعدادشان ده نفر بيش از سال ۲۰۰۴ بوده است. ضمنا هم اكنون ۱۲۶ روزنامهنگار و ۷۶ وبلاگ نويس در زندان به سر میبرند. گزارشهاى تفصيلى سازمان گزارشگران بدون مرز كه در آن وضعيت روزنامه نگاران كشورهاى مختلف به صورت تفكيكى ارزيابى خواهد شد، قرار است به زودى منتشر شود.