"تکصدایی شدن خبرگزاریها" در ایران
۱۳۸۶ آذر ۴, یکشنبهبسیاری از تحلیلگران سیاسی و فعالان مطبوعاتی و رسانهها، تغییر مجدد سرپرست خبرگزاری "ایسنا" را حاصل تلاشهای دولت محمود احمدینژاد برای محدود کردن اطلاعرسانی در ایران ارزیابی میکنند. گر چه در موضعگیریهای رسمی، اشارهی مستقیمی به محدود کردن "ایسنا" نشده، اما سید احمد خاتمی امام جمعه تهران، عنوان کرده که این خبرگزاری با "غیرخودیها" مصاحبه کرده و به آنها میدان داده است.
دولت نهم و بسط دامنهی "غیر خودیها"
عیسی سحرخیز روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در گفتوگویی با دویچهوله، انتصاب جمال رحیمیان به جای میرحمید حسنزاده را گامی دیگر در جهت "تکصدایی کردن" رسانهها در ایران ارزیابی میکند. آقای سحرخیز معتقد است که سیاست دولت نهم تبدیل خبرنگار به "خبربیار" و تبدیل خبرگزاری به "خبربیاری"ست.
عیسی سحرخیز ضمن ارزیابی سه تغییر در مدیریت "ایسنا" در عرض دو سال، به تلاش دولت نهم در بستن تمامی روزنهها به روی منتقدان دولت میپردازد و عنوان میکند که از نگاه حامیان دولت آقای احمدینژاد، حتا چهرههایی مانند حسن روحانی و یا علی لاریجانی نیز "غیرخودی" تلقی میشوند.
آقای سحرخیز ضمن اشاره به آسیبهایی که چنین نگاهی میتواند به اطلاعرسانی مستقل بزند، در عین حال عنوان میکند که پیامد دیگر "تکصدایی کردن رسانهها" بیاعتماد شدن مردم به رسانهها و خبرگزاریهای دولتی و روی آوردن هر چه بیشتر آنها به «رسانههای دیداری و شنیداری خارج از کشور» است.
**********
دویچه وله: آقای سحرخیز، در عرض دوسال گذشته، یعنی از زمان تشکیل دولت نهم، سرپرست «ایسنا» برای سومینبار تغییر میکند. با وجود اینکه بسیاری از ناظران معتقدند که «ایسنا» در اطلاعرسانی بسیار محتاطانه عمل کرده است در دوسال گذشته، به نوعی عقبنشینی کرده، و گاهی مثلا از پوششدادن اخبار دانشجویی کاملا صرفنظر کرده است، سومین تغییر در سرپرستی این خبرگزاری را به نظر شما چگونه باید ارزیابی کرد؟
عیسی سحرخیز: این تغییر و تحول بازهم کاملکننده و برآوردهکنندهی خواستههای دولت اقتدارگرای آقای احمدینژاد نیست و نمیتواند نگاه آنها را به مسئلهی خبر و اطلاعرسانی اقناع بکند و طبیعتا بازهم بر روی اخبار و گزارشهایی که این خبرگزاری منتشر خواهد کرد، اما و اگرهای فراوانی خواهد داشت. مگر آنکه «ایسنا» را یک شخم اساسی بزنند، نیروها و کادر خبریاش را که تا حدودی تصفیه کردهاند بازهم تصفیه کنند و یک سایت خبری شبیه آن چیزی که خانم آقای الهام در دست دارد و میگرداند، جایگزین بشود. اگر نه، تمام این تغییر و تحولاتی که پیش آمده و تمام ملاحظهکاری و محافظهکاری که بناچار مدیریت و کارکنان ایسنا مجبور بودند عمل بکنند تا چنین فاجعهی مجددی برایشان پیش نیاید، اینها کماکان ادامه خواهد داشت.
دویچه وله: آقای سحرخیز صرفنظر از نتیجهی این تغییر و تحولات، از نظر شما این تغییر و تحولات در سرپرستی خبرگزاری «ایسنا» نتیجهی اصرار و پیگیری دولت نهم بوده است یا نه؟
عیسی سحرخیز: طبیعیست. اینها نه تنها چنین رسانههایی را دنبالش هستند، حتا اگر توجه بکنید انتظار دارند که روزنامههای مستقل که از طریق بخش خصوصی دارد اداره میشود و دیگر رسانهها، همه یک مبلغ دستوپابسته باشند برای دولت و در واقع مثل رژیم پهلوی آنها بهجای خبرگزاری و خبرنگاری کار «خبربیاری» را انجام بدهند. و آن چیزی را که به صورت خبر آمادهشدهی روابط عمومی هست، آنها حتا بدون اینکه بخواهند تیتر و لیدش را هم خودشان بزنند، منتشر بکنند و در اختیار افکار عمومی قرار بدهند. اگر نه، میبینیم که حتا از رسانههایی مثل روزنامهی ایران هم رضایت ندارند و دنبال این هستند که روزنامههای دیگری، با خصوصیاتی که گفتم، که میتواند شاخصاش آن چیزی باشد که آن سایتهای مربوط و نزدیک به دولت عمل میکنند، در آن چارچوب عمل کنند.
دویچه وله: جمال رحیمیان از نظر عاملان تغییر در مدیریت «ایسنا» از چه خصوصیتی برخوردار است که میرحمید حسنزاده سرپرست پیشین «ایسنا» از آن برخوردار نبوده؟
عیسی سحرخیز: من در مورد فرد جدید نه اطلاعات دقیقی دارم، نه میخواهم قضاوت بکنم. ولی در مورد دیگران که عوض شدند، از بدنهی خبرگزاری ایسنا بودند، کسانی بودند که از ابتدا در آنجا نقش داشتند و طبیعتا نگاه خاصی به مسئلهی خبرگزاری دانشجویی، پوشش خبرهای دانشجویی و در کنارش اگر گستردهتر ببینیم، پوشش مسایل حقوق بشری را دنبال میکردند. ولی آنها سعی کردند این سانسور و اینها را که دولت میخواهد و تحت فشارش میگذاشت از طریق کتبی و شفاهی رعایت بکنند. ولی آن چیزی که در واقع از مدیریت جدید میتواند خواسته شده باشد، این هست که به یک «خبربیاری» تبدیل بشود و آن چیزی که روابط عمومیها میخواهند یا نهاد ریاست جمهوری دیکته میکند، آنها در واقع در آن زمینهها کار بکنند و خبر بدهند.
دویچه وله: آیا «ایسنا» برای منتقدان دولت یا مخالفان دولت روزنهای برای انتقال پیامشان محسوب میشده که مثلا آقای ابطحی عنوان میکنند، تغییر اخیر در سرپرستی این خبرگزاری برای بستن این روزنه بوده است؟
عیسی سحرخیز: «ایسنا» سعی میکرد حتا در این شرایط بخشی از اطلاعرسانی آزاد و مستقل را عمل بکند، سعی میکرد رویدادها را پوشش خبری بدهد. در مورد کیفیتاش من صحبت نمیکنم و در مورد رویکردش. بهرحال در حوادثی که اتفاق میافتد، در رویدادهای کشور حضور داشت و آنها را بهگونهای پوشش میداد. وقتی در حکومتی نگاه بر بستهشدن تمام روزنهها باشد، حتا، صرف این مسئله که بگویی در فلان جا فلان تجمع برگزار شد، فلان بیانیه صادر شد و یا فلان حرف را زدند یا مصاحبهای در این مسایل صورت بگیرد، از لحاظ دولت در واقع بودن روزنههاییست که باید برآنها سرپوش گذاشت و حتا اجازه نداد این حد از اطلاعرسانی هم صورت بگیرد. طبیعتا این روزنهها تا حدی که مقدورات کارکنان ایسنا بوده و مدیریتش عمل میشده. نه به معنای اینکه واقعا بخواهند روزنهای داشته باشند، بلکه میخواستند یک اطلاعرسانی حرفهای را انجام بدهند.
دویچه وله: آقای احمد خاتمی که شهرت دارند به نزدیکی به جناح راست، در مورد تغییر سرپرست «ایسنا» به «مصاحبهکردن و میداندادن به غیرخودیها» اشاره کردهاند. فکر میکنید «غیرخودیها» دراینجا بیشتر اشاره به چه شخصیتهاییست؟
عیسی سحرخیز: ببینید، از نگاه آنها یک حلقهی محدودی که روزبهروز هم محدودتر میشود، تیپی مثل آقای روحانی غیرخودی تلقی میشود و حتا آقای لاریجانی و آقای صفوی هم که اخیرا بههرحال استعفا دادند یا کنار گذاشته شدند، آنها هم دیگر غیرخودی هستند. از دید این آقایان این مسئلهی خودی و غیرخودی باید به صورت کامل رعایت بشود و دیگر شهروندهایی که طبیعتا اکثریت قریببهاتفاق مردم و همینطور احزاب و گروهها و یا نمایندگان نهادهای مدنی را تشکیل میدهند، از نظر اینها غیرخودی هستند و طبیعتا پوشش خبری نباید مسایلشان داده بشود و همینطور مصاحبهای با رهبران این جریانها صورت نگیرد.
دویچه وله: اگر بخواهید جمعبندی کنید آقای سحرخیز، پس از توقف کار خبرگزاری کار ایران «ایلنا» و حالا تنگترشدن فضا برای اطلاعرسانی «ایسنا»، چشمانداز فعالیت خبرگزاریها را کلا در ایران چگونه میبینید؟
عیسی سحرخیز: خبرگزاریها دارند تبدیل میشوند به خبرگزاریهایی تکصدایی که با نامهای مختلف دارند کار میکنند. اگر نه، نگاه که بکنید، غیر از شاید تیترشان که بعضی وقتها میتواند باهم متفاوت باشد، متن اخبار و گزارشها اخبار و گزارشهای دیکتهشده و اعلامیست و شما را برمیگرداند به فضاهای کشورهای کمونیستی و حتا رژیم شاه که یک خبر میآمد، یک حزب وجود داشت و همه چیز تکصدایی و تکنگاهی بود به مسایل و شما آن چیزی که بعنوان تکثر، استقلال و اینجور مسایل باشد را نمیبینید و الان هم در واقع داریم میرویم به سمت یک حکومتی که همه چیز را میخواهد انحصاری بکند، همه حرفها را میخواهد کلیشهای بشود، تمام اخبار میخواهد شبیه هم باشد و در واقع آن چیزی که مردم نیاز دارند، نباشد. طبیعتا به این سمت و سوی میروند، اما از آنسو هم اتفاق دیگری پیش میآید و آن این است که مردم اعتماد خودشان را به اخبار و اطلاعات دولتی از دست میدهند، فضای شایعه هرچه بیشتر گسترده میشود، مردم توجه بیشتری به سایتهای خبری خواهند کرد که دولت نمیتواند کنترل خود را روی آنها اعمال بکند و همینطور روزبهروز چشمها و گوشهایشان به سمتوسوی رسانههای دیداری و شنیداری فارسیزبان خارج از کشور خواهد رفت.
مصاحبهگر: بهنام باوندپور (رادیو دویچهوله)