تك مضراب: گفتگو با خودم
۱۳۸۴ آذر ۱۰, پنجشنبه–مّدتيه همه چيز را فراموش مىكنم.
تقريبا از كِي؟
چىچى از كِي؟
–شنيدی يكی از مسئولان چاه جمكران دستخّط امام زمان را پيدا كرده، مجّله ی خورشيد هم چاپ كرده؟ گويا امام، دو سال ديگه ظهور مىكنه!
اين كه چيزی نيست. من دستخّط خود حضرت پيغمبر را پيدا كردم.
اولا; معلومه كه سوره ی اعراف را نخوندى، بعد هم اگر راست مىگى، نشون بده ببينيم!
سه سال ديگه مىتونم نشون بدم.
اگه نشون ندادی چى؟
اگه امام زمان دو سال ديگه ظهور نكرد چى؟
–ميگن يكی از ميلياردِرها داده يك مقبره ی باشكوهی براش ساختند كه هيچ چيز كم نداره!
چرا يه چيز حتما كم داره.
چى؟
خود ميلياردِره را.
–ده باز كه داری سيگار دود مىكنى! مگر نميدونی نصف مردم دنيا بر اثر نيكوتين مىميرند؟
چرا، ولی نصفِ ديگه شون هم بدون نيكوتين مىميرند.
– اين قضيه ی همجنسگرايى، فقط بين انسانهاست يا توی شاخه ها و رشته های ديگه ی طبيعی هم ديده شده؟
واّلا، توی فيزيك كه ميگن: دو قطب همنام، همديگر را دفع مىكنند، جاهای ديگه را نمىدونم.
– آخه يعنی چه كه هركس مىميره، شما يك برنامه براش مىگذاريد؟
خوب ما كه نميتونيم هركس به دنيا مياد، يك برنامه براش بگذاريم.
–راستى اين موسيقياى مدرن چرا انقدر بلنده؟
به همون دليلى كه غذاى هندى انقدر تنده!
خوب حالا غذاى هندى چرا انقدر تنده؟
براى اينكه اصلا نفهمى كه چى مىخورى!
–خوب! خوب بود؟
نسبت به برنامه ی قبلی بله، ولی مهم، برنامه ی بعديه.