تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیستهای زن
۳۵ کارتونیست زن ایران در یک کارگاه آموزشی با نام "شهر امن" در آبان ماه امسال شرکت کردند. در این کارگاه که بهطور مجازی برگزار شد، کارتونیستها مشکلات و خطرهایی را که شهرها را برای زنان ناامن میکند به تصویر کشیدند.
هرکدام از زنان کارتونیست که از شهرهای مختلف ایران در این کارگاه مجازی شرکت کرده بودند موضوعی را انتخاب کردند و کارتونها را در شهر و خانه خود کشیدند. کارتونیست: رعنا قاسمی
کارتونیستهای زن ترس و نگرانی زنان را هنگام عبور از گذرگاههای درون شهری و یا عبور از پلهای عابرپیاده ترسیم کردند. کارتونیست: مهناز یزدانی
ناامنی که مردان "عربدهکش" برای زنان دوچرخهسوار بوجود میآورند. کارتونیست: ناهید زمانی
دخشید قدرتی پور زن دوچرخهسواری را نشان میدهد که در مسیر خود میبیند که چگونه یک شهر زیبا با مردمان مهربان و خندان ناگهان با نعرههای بلند افرادی با چهرههایی عبوس، زشت و نامهربان میشود و شهر برای او ناامن میشود و "شهر دیگر چون خانهاش نیست. در شهرش غریب است و چهرههایی را میبیند که او را تاب نمیآورند. به سختی رکاب میزند و ادامه میدهد. راه سخت است و ناهموار و خفاشان گرداگردش پران."
موسیقی و نور زیربنای شهری است که الهام دزفولیان ساخته تا شهروند زن در آن احساس امنیت کند. کلیدهای پیانو این شهر را دستی مینوازد به گونهای که با هر ضربهای که بر دکمۀ سیاهی میخورد، چراغی در شب روشن میشود و نورش روشنایی و احساس امنیت را به همراه می آورد. نوازنده پیانو، مدیران و گردانندگان شهرهستند که اگر درست بنوازند هنر برقراری امنیت در شهرها را به نمایش میگذارند.
بچهها بازیگران اصلی در صفحهی نمایش فیروزه مظفری هستند. نگاه متعجب دختربچه واکنشی است به آنچه که مرد برخلاف انتظارش به دستش میدهد. "وقتی میخواهم کارتونهایم بیشتر تاثیر بگذارند پای بچهها را به میان میکشم. در این کار دختر بچه و پسر بچه را در موقعیتی قرار دادم تا تفاوت خطر و امنیت را برایشان نشان دهم و به این شکل تبعیض بین دخترها و پسرها در جامعه ناامن مردسالار را نشان دادم".
لاله ضیایی رویای تهرانی را دارد که می توانست بال پرواز او باشد
نازنین جمشیدی ناامنی در شهر را گونهای دیگر ترسیم کرده است. "اینکه تعداد زیادی چراغ برق در خیابان گذاشته شود تا خیابان در شب روشنتر شود واقعا فرق چندانی برای زنانی که در طول روز در کوچه و خیابان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند، ندارد. در واقع برای عملی شدن امنیت برای زنان، باید یک تیر چراغ برق با دوربین مدار بسته به دنبال آنها راه برود تا شاید جلوی اتفاق احتمالی را برای او بگیرد".
راضیه درزی نبود امنيت در شب را برای زنانی نشان داده است که به دلیل شغل و یا شرایط زندگی مجبور هستند تا دیروقت بیرون از خانه باشند. "این يكی از چالشهای حضور زن در جامعه است زیرا بعد از ساعتهای خاصی بيرون ماندن می تواند خطرهای زيادی برای آنها داشته باشد". او مادری را نشان میدهد که از همه امکانات را برای امنیت فرزندش استفاده میکند اما چشمانی همچنان به دنبال زن هستند.
از نگاه ریحانه کریمی مکانهای پوشیده شده مانند جاهایی که پوشش گیاهی انبوهی دارند از جمله مکانهایی هستند که شرایط آزار کلامی و ناامنی برای زنان را فراهم میکنند. او اما تلاش دارد که نشان دهد این آزارها نمیتوانند مانع حضور زنان در جامعه شود "با کوتاه شدن بوتهها آزارها کم میشوند و زن با تعجب نگاه میکند، اما به راهش ادامه میدهد".
شیدا سردشتی زنی را نشان میدهد که مجبوراست مسافتی طولانیتر از معمول را بپیماید تا به خانه برسد چون امنتر از مسیر کوتاه است. "بارها برای من پیش آمده که به دلیل تاریک و خلوت بودن کوچهها مجبور شدم دور بزنم و از مسیرهای شلوغتر به خانه برسم و این تجربهایست که بیشتر زنان دارند".
بازی مارو پله به رنگ شب در کار پانتهآ واعظ نیا سختی راهی را نشان میدهد که زنان برای رسیدن به هدف می پیمایند. "این نمادی از کل جامعه است و چالشهای سختی است که در آن برای زنان وجود دارد. بازی ناعادلانهای که تعداد نردبانها و مارها درست و مساوی چیده نشده است. در پایان اگر زن موفق شود این مسیر سخت را پشت سر بگذارد در خانه، پدری غیرتی با داس، منتظر اوست تا تیشه به ریشه تمامی آرزوهای زن بزند.
راه برای زن دوچرخهسواری سمانه روحالهی در این کارتون ناهموار است و نگاه خیره افراد شهر را برای حضور او ناامن کردهاست. پس زن دوچرخهسوار با حرکت بر کابل برق شهر نه تنها مردان عابر بلکه پرندگان را هم متعجب کرده است.
طراوت نیکی زنان و مادرانی را ترسیم کرده است که مجبوراند برای حفظ خود و فرزندانشان همچون مبارزان زرهپوش در شهر حضور پیدا کنند.
در کار زینب نیکچه گرگ از آدمها ترسی ندارد. این حیوان رام نشدنی و وحشی سایه خود را بر دخترک شهر انداخته و در جایگاه حامی و مامن او قرار داده است.