تشکیل "شورای هماهنگی مسلمانان" در آلمان
۱۳۸۶ فروردین ۲۵, شنبهچهار سازمان بزرگ اسلامی در آلمان اتحادیهای تشکیل داده و بر آن اند که از این پس مشترکا منافع مسلمانان آلمان را نمایندگی کنند. این اتحادیه "شورای هماهنگی مسلمانان" (Koordinierungsrat der Muslime - KRM) نام گرفته است. سازمانهای تشکیلدهندهی آن عبارتاند از: "انجمن اسلامی-ترکی نهاد دین" (Dibit)، "شورای مرکزی مسلمانان در آلمان"، "شورای اسلامی جمهوری فدرال آلمان" و "اتحادیهی مراکز فرهنگی اسلامی". این سازمانها موجودیت و استقلال خود را حفظ میکنند و با تشکیل اتحادیه میخواهند هم به هماهنگی میان خود برسند و هم در رابطه با مسايل مربوط به مسلمانان طرف اصلی ارتباط و صحبت با دولت آلمان باشند.
در آلمان حدود ۳/۳ میلیون مسلمان زندگی میکنند که میان آنان حدود ۳۷۰ هزار تن دارای تابعیت آلمانی هستند. در میان این گروه بخش کوچکی تبار آلمانی دارند. تبار اکثر مسلمانان ساکن در آلمان ترکی است.
دولت آلمان انتظار دارد پایهگذاری شورایی از چهار سازمان بزرگ اسلامی در آن کشور، به بهبود گفتگو با جامعه مسلمانان ساکن ان کشور بیانجامد. ولفگانگ شویبله، وزیر کشور، تشکیل "شورای هماهنگی" سازمانهای اسلامی در آلمان را گامی مثبت در چهارچوب گفتگو با نمایندگان مسلمانان آن کشور ارزیابی میکند.
اما منتقدان نگراناند که این "شورای هماهنگی" جدید نتواند همهی مسلمانان ساکن آلمان را زیر پوشش قرار دهد.
یکی از چهار سازمان تشکیل دهندهی "شورای هماهنگی"، تقریباً جانشین سازمان اسلامگرای "ملی گوروش" است که مدتها از سوی نهاد حفاظت از قانون اساسی آلمان زیر نظر قرار داشت. بهطور کلی هر چهار سازمان اسلامی گردهآمده در مجمع جدیدالتاسیس، گرایش محافظهکارانه دارند.
خانم لاله آکگون (Lale Akgün)، کارشناس اسلام در حزب سوسیال دموکرات آلمان با نگرانی میگوید: اگر مجمع جدید «تعریفی خاص از اسلام» ارائه دهد، دیگر در آنجا برای برداشتهای آزادمنشانه از اسلام جایی نخواهد بود.
به نظر گودولا گویتر (Gudula Geuther) مفسر رادیوی غرب آلمان (WDR) این نگرانی البته غلوآمیز است، زیرا این شورای جدید، بیشتر جذبکنندهی تفسیر در مورد اسلام است تا ارائهکنندهی آن.
در زیر تفسیر گودولا گویتر را دربارهی تشکیل"شورای هماهنگی" مسلمانان در آلمان میخوانید:
تشکیل"شورای هماهنگی" مسلمانان در آلمان یک شانس است
آن چیزی که چهار سازمان اسلامی را به فکر هماهنگی انداخته، در درجهی نخست چیزی بیش از کوشش برای پاسخ دادن به تقاضای حوزه سیاست نیست. با این همه، و با همهی تردیدها و مخاطراتی که با موضوع درآمیخته است، تشکیل "شورای هماهنگی" آغازی است که بیش از هر چیز شانسی در آن نهفته است.
علائقی که دولت در پی آنهاست روشن است: وقتی درباره درس اسلام در مدارس دولتی بحث هست، یا صحبت بر سر روحانی رسیدگیکننده به امور دینی زندانیان است، یا آنکه دنبال افرادی برای پیشبرد بحثی درباره ارزشهای اجتماعی هستیم و مایلیم این بحثهارا درون یک گروه اجتماعی انتقال دهیم، به نهاد یا جمعی به عنوان طرف صحبت نیاز داریم. به همین سان مسلمانان معتقدی که مایلاند در جامعه آلمان حضور فعال داشته باشند، باید قادر باشند از طریق نهادی منافع و علائق خودرا مطرح نمایند.
پروژه تشکیل شورای هماهنگی امکانپذیر و مؤثر است، در عینحال با خطراتی همراه است. یک خطر، ساده کردن موضوع است که شاخص آن حل سطحی و سریع مسئله است. خطر دیگردر نحوهی گزینش افرادی است که برای چنین پروژههایی علاقه نشان میدهند. گزینش ممکن است بسیار یکسونگرانه صورت گیرد.
خیلی سخت است روشن شود این مجامع بزرگ اساساً چه کسانی را نمایندگی میکنند. در خصوص اعداد و ارقام باید احتیاط به خرج داد. در مورد شمار اعضای این مجامع، قسماً روشن نیست بطور مثال سرپرست یک خانواده علائق خودرا دنبال میکند یا نماینده مجموعه خانواده است. این قبیل موارد اکثریت سازماننایافتهای را تشکیل میدهند که موقعیت نامشخص در شورای هماهنگی جدید دارند.
علاوهبراین، مسلمانانی که خودرا در مجامع اسلامی سازماندهی میکنند، بهطور خاص در مسائل دینی محافظهکارند. یک مسئله دیگر که در تجمعهای اسلامی از اهمیت برخوردار است، این است که بحث و گفتگو در میان آنها تازه در حال شکلگیری است. دیدگاههای محافظهکارانه درباره نقش زنان، روسری و مسئله آموزش شنا در مدارس، در مقابل ارزشهای مندرج در قانون اساسی ما قرار دارد و با خواست بسیاری از مسلمانان که در تشکیلات اسلامی جمع شدهاند نیز ناهمخوان است. مسئلهی دیگر تشکلهای دیگر اسلامی است: به عنوان مثال از "علویها" دعوت نکردهاند که در "شورای هماهنگی" حاضر باشند. علویها هم علاقهای به همکاری با این جریان ندارند.
اینها مشکلاتی هستند که برنامهریزان سیاسی در جستجوی خود برای یافتن یک طرف گفتگو، باید مد نظر داشته باشند. البته بیش از این نباید از آن انتظار داشت و دلیلی هم برای انتظارات بیشتر وجود ندارد. این نیز دور از انتظار نیست که دیالوگ با مسلمانان آلمان در اشکال دیگری پیش برده شود، مثلا از طریق نشستهای مشترک، طرحی که در ایالتهای بایرن و بادن وورتمبرگ با موفقیت همراه بوده است. از طریق این نشستها مضمون کتابهای آموزشی در رابطه با امور دینی و برخی طرحهای آزمایشی با همسخنی تعیین شده است.
زیر سؤال نبردن نقش "شورای هماهنگی" به این معنا نیز هست که به اعضای آن این فرصت را بدهیم که یکدیگر دریابند و در باره دیدگاههای نظری با همدیگر به تفاهم برسند. بدین منظور ما بایستی از خود رواداری نشان دهیم. فرصت دادن به دیگران به خودی خود یک ارزش است.