تدریس "تعلیمات اسلامی" در آلمان
۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعهبرپایه بند سوم اصل ۷ قانون اساسی آلمان، "بهرهمندی از آموزشهای دینی" برای همهی افرادی که در این کشور زندگی میکنند، امری تضمین شده است. ولی با این که در برخی از دبستانهای شش ایالت آلمان، از سال ۱۹۹۹ کلاس "تعلیمات اسلامی" دایر شده، با این حال این رشته هنوز به عنوان "رشتهی اصلی" در مدارس آلمان تدریس نمیشود.
ایالت نوردراینوستفالن، از نخستین ایالتهایی است که در صدد است با تصویب قانونی در ماه سپتامبر، این "تبعیض آموزشی" را از میان بردارد. هنوز ایالات دیگر در این باره تصمیم نگرفتهاند. قوانین و مقررات مربوط به امور آموزش و پرورش در آلمان، نه از سوی پارلمان مرکزی، بلکه از سوی مجلسهای ایالتهای هفدهگانهی آن تعیین میشود.
دشواریهای اجرای قانون اساسی
ادارات آموزش و پرورش ایالات آلمان، در راه پیادهکردن مفاد اصل ۷ قانون اساسی با دشواریهای بسیاری روبرو هستند. کمبود کتاب و مواد آموزشی مناسب برای تدریس در این رشته، یکی از مشکلات اصلی در این زمینه است.
از سوی دیگر "نهادهای اسلامی" تنها هنگامی میتوانند در تهیه و تنظیم کتابهای آموزشی اسلامی و گزینش آموزگاران این رشته فعالانه شرکت کنند که "بهرسمیت شناخته شده" و حائز شرایط ویژهای باشند. کارشناسان معتقدند که تحقق بخشیدن به شرایط حقوقیای که برای به رسمیت شناختن این نهادها در نظر گرفته شده، بسیار دشوار است.
میشائیل کیفر، یکی از اسلامشناسان و کارشناسان آموزش و پرورش آلمان، از جمله، دربارهی این شرایط میگوید: «چنین نهادی میبایست سالها پیش و برای پیادهکردن برنامههای دراز مدت تأسیس شده باشد.» به گفتهی این اسلامشناس، شمار اعضای مذهبی و افراد وابسته به این نهادها هم حائز اهمیت است. او تأکید میکند: «تنها داشتن دم و دستگاه و تشکیلات کافی نیست.»
از سوی دیگر، آمار نشان میدهد که بیش از نیمی از مسلمانان ساکن آلمان "غیرتشکیلاتی" و وابسته به "انجمن" یا "جمعیتی" نیستند. میشائیل کیفر، دلیل این امر را این گونه توضیح میدهد: «خیلی ساده است؛ چون برای رفتن به مسجد، حتماً لازم نیست آدم عضو آن باشد.»
با این که "جمعیتها" و "اتحادیههای" اسلامی مانند "شورای مرکزی مسلمین" یا "شورای اسلام" در آلمان بسیارند، ولی این شوراها اکثریت مسلمانان ساکن این کشور را نمایندگی نمیکنند. هر یک از این "شورا"ها دارای ساختار تشکیلاتی متفاوتی است و به شاخهها و مسلکهای گوناگون اسلام (شیعه، سنی...) تعلق دارد. تا بهحال ایالات مختلف آلمان برای تهیهی کتابها و مواد درسی مدارس، از نهادهای محلی و یا والدین دانشآموزان کمک گرفتهاند.
نمونهی نوردراین وستفالن
کار تهیه و تنظیم کتابهای آموزشی در ایالت نوردراین وستفالن، به شکل دیگری سازماندهی میشود. وزیر فرهنگ این ایالت، فعالیتهای وزارتخانه خود را در این زمینه با نظر مشورتی "شبکهی شوراهای اسلامی" هماهنگ میسازد. این شبکه از نمایندگان چندین "اتحادیهی اسلامی" تشکیل میشود که هم اعضای انجمنهای اسلامی و هم مسلمانان مستقل و غیروابسته را دربرمیگیرد.
بر اساس قانونی که قرار است در ماه سپتامبر به تصویب برسد، نحوهی این همکاری و چگونگی انتخاب اعضای "شبکهی شوراهای اسلامی" و نیز آموزگارانی که قرار است در این رشته تدریس کنند، تعیین میشود.
یکی از مسائل بحثبرانگیز در این رابطه، به گفتهی میشائیل کیفر، تعیین شرایط لازم گزینش آموزگاران "صالح" برای تدریس در کلاسهای "تعلیمات اسلامی" است. شمار این معلمان آلمانی زبان در سراسر آلمان، از ۲۰۰ نفر تجاوز نمیکند. اینان یا آموزگاران تعلیمدیدهای هستند که یک دورهی تدریس "اصول اسلامی" را دیدهاند یا اسلامشناسانی هستند که از دانشکدهی "تربیت معلم" فاغالتحصیل نشدهاند.
رفع "تبعیض آموزشی"
با وجود همهی این دشواریها، مقامات ادارات آموزش و پرورش تمام ایالات آلمان تصمیم دارند در مدارس استانهای خود کلاسهای "تعلیمات اسلامی" دایر کنند. کارشناسان معتقدند که تنها از این راه میتوان "تبعیض آموزشی" بین دانشآموزان مسلمان و غیرمسلمان را از بین برد.
میشائیل کیفر، دلیل دیگری هم در این راستا عنوان میکند: «تأثیرات مثبت این اقدام در رابطه با هموندی خارجیتباران هم آشکار است. وقتی تعلیمات اسلامی در مدارس تدریس شود، در مسلمانانی ساکن آلمان این احساس را بیشتر تقویت میکند که در خانهی خود هستند.»
FF/JT