بزرگداشت هوشنگ کاووسی، منتقد صاحبنام سینما و خالق اصطلاح «فیلمفارسی»
۱۳۸۶ خرداد ۲۹, سهشنبهاصطلاح معروف «فیلمفارسی» که ساخته هوشنگ کاووسی است، هنوز هم بر زبانها جاریست. امسال مصاف است با هشتاد و پنجمین سالگرد تولد این منتقد و صاحبنظر معروف سینما و از این رو چندی پیش مراسم بزرگداشتی برای او در خانه هنرمندان برگزار شد.
با دکتر هوشنگ کاووسی در دورهی دانشجویی آشنا شدیم. همه میدانستیم که تازه از فرنگ برگشته و بهنظرمان سخت فرنگیزه میآمد. بچههایی که کلههایشان کمی بوی قرمهسبزی میداد به بهانههای مختلف او را سوالپیچ میکردند و پیچ اعصابش را میچرخاندند. هنوز نمیدانستیم سینمای معاصر یعنی چه و اصلا او چه حرفی برای گفتن دارد.
اصطلاح فیلمفارسی او را که شنیدیم بر قضاوتهای خود صحه گذاشتیم و استاد فکلـ کراواتی را کمی بیشتر دست انداختیم. انگار که هر کس فکل و کراوات بزند و چهارتا واژهی فرنگی بهکار ببرد از ما نیست و برماست.
نقدهای سینمایی او را میخواندیم و انتقاداتش را ادعایی میدانستیم برای تافتهی جدا بافته جلوهدادن خودش. مگر «گنج قارون» چه عیبی دارد؟ هر فیلمی را که مردم بپسندند که نباید اخ و پوف کرد. مردم از این نوع فیلمها خوششان میآید. فردین و یک دیزی آبگوشت و مادری که سر نماز فرزند لوطیصفت خود را دعا میکند: «ننه اگه دعا کنی همه کارها جور میشه».
سالهای درازی از آن زمان میگذرد. امروز نه تنها ما، بینندگان عادی سینما، که نویسندگان جوان برتافته از همان سالها به پرورش آن نوع فرهنگ با دید انتقادی نگاه میکنند. شاید در درازی این سهدههی پس از انقلاب است که تازه ما به مفهوم فیلمفارسی پیبردهایم.
امیرحسن چهلتن نویسندهای در آغاز بهار دوم عمر سرچشمهی الهام نوشتههایش را همان فیلمفارسیها میداند. همان فیلمهایی که ظاهرا با نگاهی به جلو، عقب را مینگریست و مردم را از مدرنیته به واپسگرایی فرامیخواند. حالا هوشنگ کاووسی هشتادوپنجساله شده است. یک سکتهی مغزی را ازسرگذارنده و بهمحض بهدستآوردن سلامتی نسبی دوباره کار و فعالیت را ازسرگرفته.
در خانهی هنرمندان برایش بزرگداشت گرفتهاند و احتمالا او همچنان با همان فکل و کراوات، اگر هنوز هم شهامت استفاده از آن را داشته باشد، با زبان فرانسه خطاب به سفیر فرانسه در مراسم میگوید: «افتخار داشتم نیمقرن دانش خود را در سینما در اختیار جوانان قراردهم. من هرچه آموختم در کشور فرانسه بوده است» و سفیر فرانسه معتقد است که او به هنر و فرهنگ ایران افزوده است.
نقد سینما در واقع از سالهای ۲۰ خورشیدی در ایران پا گرفت و کاووسی تازه سال ۳۲ از فرنگ برگشت. جمشید ارجمند منتقد میگوید، او پس از بازگشت به مضمون سینمای ملی تکیه کرد و بر لزوم داشتن این سینما تاکید داشت. ارجمند او را از بنیانگذاران نقد جدی و شجاعانه و بیطرفانه میداند که هرگز مرعوب نام کارگردان و بازیگر نشد و در کنار موارد منفی به موارد مثبت هم پرداخت.
احسان نراقی قضاوتهای کاووسی را تنها بر اصل هنر متکی میداند و نه بر ایدئولوژی. نراقی معتقد است که کاووسی به دنیای سینما، بهزبان و فرهنگ سینما در ایران عمومیت داد. و ما دانشجویان آنزمانی تازه پیبردهایم که همیشه نباید مرعوب اکثریت شد و در زیر تاثیر آنچه مردم گاه بدون چونوچرا، بدون ذرهای بازاندیشی بهدنبال آن میروند را تنها بخاطر همراهبودن با آنان بپذیریم.
کاووسی بدون تردید در زمرهی روشنفکران جامعهی ما قرار دارد، روشنفکری که در بزنگاه لازم حرف خود را زد و هراسی از عارف و عامی به دل خود راه نداد.
الهه خوشنام