ايران در هفتهاى كه گذشت: تشديد بحران، گرانى و اختلاف نظر
۱۳۸۵ بهمن ۱۴, شنبهلحن رهبران آمريكا در برابر ايران، اين هفته تندتر از هميشه بود. ابتدا، اعلام شد كه احتمالا اين كماندوهاى ايرانى بودهاند كه در پوشش نظاميان آمريكائى به پايگاه آنها در كربلا حمله بردهاند و بعد ايران بار ديگر به مسلح ساختن شورشيان عراق متهم شد.
پس از آن، جورج بوش از يك سو به ايران، سوريه و حزب الله لبنان هشدار داد كه از بى ثبات كردن اوضاع لبنان دست بردارند و از سوى ديگر مساله حقوق بشر، سركوب زنان، دانشجويان، اقليتهاى مذهبى و دگرانديشان را بهانه حمله شديد به رهبران ايران قرار داد.
اكثر منابع خبرى و سياسى جهان غرب، تشديد لحن جورج بوش را، با شرايط آستانه حمله به عراق مقايسه كردند و نتيجه گرفتند كه او، به اين ترتيب مىكوشد افكار عمومى مردم آمريكا و جهان را، براى حمله احتمالى به ايران آماده كند. از ديد اين منابع، آمريكا، تاكنون حقوق بشر را بهانه بيشتر مداخلات نظامى خود كرده است.
در اين شرايط، موضع گيرى هيلارى كلينتون، نامزد احتمالى حزب دموكرات براى رياست جمهورى آينده آمريكا تازگى داشت كه برخلاف جورج بوش، انديشه مذاكره با ايران، سوريه و حزب الله را براى پايان دادن به بحران سياسى لبنان مطرح كرد.
همزمان با اين تحولات، اظهارات ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه در مصاحبه با هرالدتريبون و نول آبسرواتوار، در محافل سياسى حيرت آفريد. شيراك در اين مصاحبه گفت كه مسلح شدن ايران به دو بمب اتمى خيلى خطرناك نيست و اگر يك موشك هستهاى به سوى اسرائيل پرتاب شود، دقايقى بعد، تهران با خاك يكسان خواهد شد!
اين اظهارات، چنان اثر تكان دهندهاى داشت كه شيراك يك روز بعد خبرنگاران دو روزنامه را فراخواند و خواستار عدم انتشار مصاحبه خود شد. اما اظهارات وى، در رسانههاى گروهى جهان انعكاسى گسترده يافت و تفسيرهاى بىشمارى را در پى داشت.
در كنار اين قضيه، مقاله تازه دوست بلازى وزيرخارجه فرانسه در لوموند نشان داد كه بوى جنگ به مشام فرانسوىها رسيده است. دوست بلازى در اين مقاله به رهبران جمهورى اسلامى هشدار داد كه اگر همچنان در برابر راه حل ديپلماتيك سرسختى نشان دهند، خطر ”گزينه ديگر” وجود خواهد داشت. وى همچنين نوشت كه جامعه جهانى بايد در مناقشه اتمى ايران محكم اما آماده گفت و گو باشد.
گفت و گو يا ادامه تنش؟ گزارشهائى كه اين هفته از داخل ايران رسيد نشان مىدهد كه اين پرسش اكنون افكار رهبران سياسى و مردم ايران را نيز سخت به خود مشغول كرده است. آنچه بيش از همه نگرانى آفريده، گرانى سرسام آورى است كه همزمان با طرح تحريمهاى بينالمللى آغاز شده و همچنان ادامه دارد. بسيارى از ناظران، اكنون بيم آن دارند كه همين روند سبب اوج گرفتن نارضائىها و شورشهاى عمومى شود.
نشانه هاى اختلاف نظر بر سر نحوه برخورد با مساله اتمى، نه تنها ميان جناحهاى رقيب كه در درون دولت احمدى نژاد نيز آشكار شده است. سه اتفاق، در اين هفته، اين اختلافها را بيش از هميشه برملا كرد. ابتدا، هاشمى رفسنجانى در ديدار با سفير تازه آلمان، كوشيد مواضع معتدلترى را بيان كند. بعد على لاريجانى اعلام كرد كه مواضع هستهاى ايران را وى بيان مىكند و رئيس جمهور نيز، به عنوان بالاترين مقام اجرائى در اين مورد نظر مىدهد. اما سپس احمدى نژاد تاكيد كرد كه وى از طريق هماهنگى با مقام رهبرى حرف آخر را در اين زمينه مىزند.
در اين ميان، مسئولان ايرانى با اشكالتراشى براى نصب دروبينهاى كنترل كننده آژانس بينالمللى انرژى اتمى در مراكز هستهاى، بهانه ديگرى براى افزايش بىاعتمادىها آفريدند. يك پژوهشگر سياسى غربى نيز، پس از تحقيق روى ۱۱۵ كتاب درسى ايران، اعلام كرد كه كودكان در كتابهاى درسى به صورت هدفمند براى شهادت آموزش داده مىشوند.