ايرانيان مقيم آلمان و كوشايى آنان در كسب تابعيت آلمان
۱۳۸۴ مرداد ۱, شنبهدر سال ۲۰۰۴ ميلادى ۱۲۷۱۵۰ نفر تابعيت آلمان را به دست آوردند. به گفته مسؤولان اداره آمار آلمان شمار كسانى كه در سال گذشته تابع آلمان شدند به ميزان ۹،۶ درصد نسبت به سال پيش از آن كاهش داشته است. بالاترين ميزان تابعيت در آلمان در سال ۲۰۰۰ ميلادى با تصويب قانون جديد تابعيت آلمان بود. اما پس از آن هر سال از ميزان توابع جديد كاسته شده است.
اكثريت كسانى كه در سال ۲۰۰۴ تابعيت آلمان را به دست آوردند بيش از هشت سال در اين كشور به طور قانونى اقامت داشتند. بزرگترين گروه از مهاجران به آلمان كه در سال پيش تابعيت آلمان را كسب كردند تركها بودند. در رده دوم لهستانيها و در رده سوم ايرانيان هستند. سال پيش ۶۳۶۲ ايرانى به تابعيت آلمان درآمدند. پس از اين سه گروه مهاجران به ترتيب روسها، افغانستانيها، اوكرايينيها و مراكشيها در جدول عرضه شده قرار گرفتهاند.
اينكه چه چيز ايرانيان مقيم آلمان را برمىانگيزد كه به تابعيت آلمان درآيند پرسشى است كه با خانم ناهيد كشاورز كارشناس امور پناهندگان و مشاور حقوقي ايرانيان در شهر كلن مطرح كرديم، پاسخ خانم كشاورز اين است كه ”اولا طبقه اجتماعىاى كه ايرانيان در آلمان از آن برخاستهاند، قشر متوسط و عمدتا تحصيلكرده است، قشرى كه بر اين باور است كه تابعيت آلمان برايش تسهيلاتى در گرفتن شغل و تطابقاش در جامعه ايجاد مىكند. مسئله ديگر امكان داشتن دو تابعيت است كه براى ايرانيها سهلتر انجام مىشود. يعنى با وجود اينكه به طور رسمى داشتن دو تابعيت در آلمان ممنوع است، ولى به خاطر همراهىاى كه دولت ايران به شهروندان ايرانى نشان مىدهد، اين كار راحتتر انجام مىگيرد. يعنى اينكه ايرانيان مىتوانند با ارائه مداركى هم تابعيت آلمان را داشته باشند و هم تابعيت ايران را. واقعيت اين است كه عمر مهاجرت به آلمان در ميان ايرانيان طولانى شده است. و مىتوان گفت كه كسانى كه پس از انقلاب به اينجا آمدند، هم اكنون حدود ۲۳ يا ۲۴ سال است كه در آلمان هستند. و اين آن قدر هست كه جامعه آلمان را بشناسند و بخواهند كه تابعيت اينجا را داشته باشند.“
همان گونه كه ناهيد كشاورز اشاره كرد، سالها زندگى در آلمان و شناخت نسبى از زبان و آداب و فرهنگ اين كشور از جمله عاملهايى هستند كه انگيزه درخواست تابعيت را در ايرانيان مقيم آلمان تقويت مىكند. به نظر ناهيد كشاورز مهمترين مزيت به دست آوردن تابعيت كشورى كه فرد مهاجر سالهاست در آن به سر مىبرد اين است كه فرد از حقوق شهروندى مساوى با شهروندان كشور ميزبان برخوردار مىشود.
”مزيت اول تابعيت اين است كه مىتوان در زندگى مدنى اينجا شركت كرد. يعنى مىتوان در انتخابات شركت كرد كه اين خود بسيار مهم است كه بتوان در اركان مدنى يك جامعه دخيل بود. مسئله دوم اين است كه تابعيت در مورد استخدام شدن نيز مقدارى نقش بازى مىكند. سوم اينكه براى گرفتن ويزا براى يك سرى از كشورها با كسى كه تابعيت آلمان را گرفته عين آلمانيها عمل مىشود. لازم نيست مثلا براى امريكا يا كانادا ويزايى گرفت. ولى آنچه كه به نظر من اهميت دارد و من بر آن ارج مىگذارم و آدمها را به آن تشويق مىكنم اين است كه در زندگى مدنى اينجا شركت داشته باشند، از حقى كه وجود دارد استفاده كنند و مثلا در انتخابات يا شوراهاى شهر يا هر جايى كه آلمانيها مىتوانند حضور داشته باشند و ما به خاطر داشتن اين تابعيت مىتوانيم با آنان شريك باشيم به اين شراكت عمل كنند.“
اينكه آيا آمار ايرانيانى كه تابعيت آلمان را به دست مىآورند در سالهاى آينده نيز به همين نسبت بالا باقى بماند، بستگى به وضعيت سياسى ايران هم دارد. اگر روند مهاجرت ايرانيان به خارج همچون ۲۵ سال گذشته باقى بماند، مىتوان پيشبينى كرد كه تا سالها ايرانيان ردههاى نخستين جدولاداره آمار آلمان فدرال را به خود اختصاص خواهند داد.