انگیزه ایران در کاهش فعالیتهای غنیسازی اورانیوم • مصاحبه
۱۳۸۶ تیر ۱۹, سهشنبهطبق گزارش دو تحلیلگر هستهای از واشنگتن، تصاویر ماهوارهای تجری نشان میدهند که ایران در حال حفر یک تونل در نزدیکی تأسیسات هستهای نطنز است.
دیوید آلبرایت رئیس مؤسسه علم و امنیت بینالمللی واشنگتن و همکارش پل برنن در این گزارش ادعا کردهاند که این تونل به منظور مقابله با حملات هوایی احتمالی به تأسیسات نطنز ساخته میشود.
بااحمد زیدآبادی تحلیلگر مسائل بینالمللی در این باره گفت و گویی انجام دادهایم:
آقای زیدآبادی تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که ایران در حال حفر یک تونل در نزدیکهای تاسیسات اتمی نطنز است. از طرف دیگر آقای البرداعی اعلام کرده که فعالیتهای غنیسازی ایران کم شده است. فکر میکنید آیا ایران به ظاهر فعالیتهایش را کم کرده است و درخفا دارد آنها را گسترش میدهد؟ یا تحلیل دیگری از این دو خبر دارید؟
آنچه در مورد حفر تونل در اطراف تاسیسات نطنز هست، تا بحال یک خبر رسانهای بوده و دقیقا هنوز هم معلوم نیست که مفهومش چیست و چه تاسیساتی دارد آنجا درست میشود. تنها حدس و گمانهایی را برخی از مطبوعات مطرح کردهاند که ایران از بیم اینکه ممکن است مورد حمله قرار بگیرد، دارد بهرحال یک کانالهایی را حفر میکند که بتواند از تاسیسات یا مواضع اتمیاش در صورت حمله حفاظت کند. در این مورد بیش از این در واقع نمیشود چیزی گفت. اما آنچه آقای البرداعی گفته است، اینکه سرعت فعالیتهای هستهای ایران در نطنز کم شده است، این میتواند اصولا کاملا بیربط با آن بحث حفر تونل باشد. اما اینکه چرا احتمالا ایران سرعت را کند کرده است، خواه ناخواه ایران هم منتظر دیداریست که معاون آقای البرداعی قرار است از ایران بهعمل بیاورد و در مورد پرسشهای پاسخ داده نشده در مورد پرونده اتمی با مقامهای ایرانی بحث کند. ظاهرا مقامات ایرانی تمایل دارند و این تمایل را بیان کردهاند که این دیدار بتواند در بنبست هستهای ایران یک گشایشی را ایجاد کند و برای اینکه در واقع فعالیتهای اتمی ایران این مسئله را تحت تاثیر قرار ندهد، احتمالا به همین دلیل فعالیتهایشان را در نطنز کم کرده و یا روندش را آهسته کردهاند که حساسیت را در شرایط فعلی بالا نبرند.
اشاره کردید به اینکه این تونل برای حافظت از تاسیسات نطنز در مقابل حملات احتمالی هواییست. خیلی از کارشناسان دیگر هم این اشاره را کردهاند. فکر میکنید واقعا ایران این احتمال را میدهد که حملهی هوایی به تاسیسات اتمیاش صورت بگیرد؟
خواهناخواه در شرایطی که ایران بسر میبرد، صفر تلقی کردن احتمال حملهی نظامی در واقع امر غیرمعقولیست و ما میبینیم بهرغم اینکه برخی از مسئولان ایرانی میگویند احتمال صفر است، اما بقیه مطرح میکنند که این احتمال ضعیف است. حتا یک احتمال یک درصد هم بهرحال طبیعتا دولتها را به احتیاط وامیدارد و آنها را به سمت حفاظت بیشتر پیش میبرد. من فکر میکنم در مجموعهی دستگاه سیاسی ایران احتمال حمله را منتفی نمیدانند، گرچه سعی میکنند در افکار عمومی از اهمیت آن بکاهند و یا اساسا آن را در حد صفر تقلیل بدهند.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هم واکنشی نسبت به این گزارش نشان نداده و آن را یک مسئلهی اطلاعاتی خوانده است. این موضعگیری در حقیقت حساسبودن این گزارش را بهنوعی تایید میکند. آیا به نظر شما این یک بزرگ نمایی از طرف آمریکاست، یا اینکه حفر این کانال، در صورت صحت داشتن، واقعا یک مسئلهی حساس امنیتی و اطلاعاتیست؟
طبق اخباری که بهطور رسمی منتشر میشود و میتوان از آنها برداشت کرد، این است که فضای بین ایران و آمریکا اساسا نرمتر از چندماه پیش نیست و برخلاف همه اخباری که گاهی و بخصوص در داخل ایران منتشر میشود و برخی از رسانههای خارجی هم به آن دامن میزنند، اتفاقا روند پروندهی ایران دارد وارد مرحلهی فوقالعاده حساسی میشود و ما در چندماه آینده شاهد برخوردهای صریحتری بین دو کشور خواهیم بود. از این جهت طبیعیست که آمریکاییها سعی کنند در واقع آن خطی را که دنبال میکنند و اینکه در واقع ایران نه تنها از اقداماتش دست برنداشته، بلکه همواره در جهت توسعهی آنهاست، طبیعیست که روی این بیشتر تآکید دارند.
اشاره کردید به اینکه در چندماه آینده ممکن است تحولات بیشتری در این پروندهی اتمی ایران اتفاق بیفتد و در حقیقت به نقطهی خیلی حساسی برسد. ولی من میخواهم به این اشاره بکنم که در حال حاضر پس از پایان آخرین مهلت شورای امنیت به ایران برای تعلیق غنیسازی ظاهرا یک نوع آرامش نسبی بین دو طرف برقرار است. عدهای میگویند این آرامش قبل از توفان است یا تحلیل دیگری دارند. تحلیل شما از این آرامش ظاهری چه هست؟
روند یک بحران اینجوری نیست که هر روز مواجه با پلهی بالاتری بشویم و اوضاع تندتر و گزندهتر بشود. اگر قرار بر این بود در واقع در عرض چندماه بین دو کشور میتوانست جنگ رخ بدهد. بحرانها معمولا یک پله بالا میروند، بعد در آن پله مدتی توقف میکنند. این توقف را نیز، همه اینگونه میفهمند که گویی اوضاع نرمال و عادیست. در حالیکه بعد از یک دورهی بهظاهر نرمال و عادی یک گام دیگر بر یک پلهی دیگر برداشته میشود و مدتی همه چیز توفانی میشود و باز دوباره آن وضعیت نیز، برای مدتی وضعیت عادی پیدا میکند. در واقع نحوهی رشد بحران هستهای ایران همین صورت پلکانیاش هست که در هر پلهای مدتی توقفی صورت میگیرد. من فکر میکنم در این مرحله یک توقفی وجود دارد، بدون آنکه هیچ چیز به سمت حلشدن پیش برود. اما بعد از این یک پلهی دیگری بالا خواهند رفت که فکر میکنم خیلی مهم باشد و در آن صورت همه متوجه خواهند شد که اوضاع چقدر بحرانیست. آنچه الان هست، شاید اسمش را بشود آرامش گذاشت، اما همین الان هم خبرها را که آدم دنبال میکند، متوجه میشود در پشت پرده تلاشهای وسیعی جریان دارد که گام بعدی بسیار بلند برداشته بشود.