انعکاس ابهام و تردید − واکنش مطبوعات غرب به معامله هستهای
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سهشنبهپیش از اعلام خبر معامله هستهای، بسیاری از دیپلماتها و رسانههای غربی به صراحت گفته بودند که سفر لولا داسیلوا، آخرین اقدام جامعه جهانی برای حلوفصل دیپلماتیک مناقشه هستهای است و در صورت نتیجهبخش نبودن آن، بلافاصله دور چهارم تحریمها بر ضد ایران به تصویب خواهد رسید. نتیجه سفر اما هنوز مشکل را حل نکرده است. در غرب توافق را مبهم میخوانند و این موضوع را که دولت ایران گفته است به برنامه غنیسازی ادامه میدهد، همچون دهن کجی به قطعنامههای شورای امنیت تعبیر میکنند.
تعلیق در اغما؛ حاشیه به جای متن
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران روز گذشته اعلام کرده بود این توافق «هیچ تاثیری در فعالیتهای غنیسازی در داخل ایران نخواهد داشت» و این موضوعی بود که در کانون توجه رسانههای غربی قرار گرفت. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، مساله اصلی تعلیق غنیسازی در جهت اعتمادسازی است.
واشنگتن پست در یادداشتی به قلم گلن کسلر نوشت «ایران با این تصمیم خود بدون آنکه هیچ تعهد مشخصی به آمریکا و همپیمانانش بدهد، این توهم را در ذهن جامعه جهانی پدید آورده که پیشرفتی در ماجرای هستهای حاصل شده است، اما آنچه در روز دوشنبه رخ داد، در نهایت یک پیروزی برای ایران است.»
به نوشته واشنگتن پست، بر اساس قرار قبلی در وین باید ۷۰ درصد ذخایر اورانیوم ایران به خارج از کشور منتقل میشد، اما از آن زمان تا کنون ایران پیوسته به غنیسازی اورانیوم ادامه داده و حتی اگر شروط قبلی در این معامله لحاظ شود، حداکثر ۵۰ درصد ذخایر اورانیوم ایران نزد ترکیه «امانتگذاری» خواهد شد. به اعتقاد گلن کسلر در «بیانیه مشترک تهران» مساله بازگشت به مذاکرات مطرح شده، اما هیچ اشارهای به اینکه محور مذاکرات برنامه هستهای ایران و ابهامات پیرامون آن خواهد بود نشده است. وی میافزاید: «ایران پیشتر هم بارها اعلام کرده بود که درباره "حق هستهای" خود مذاکره نخواهد کرد.»
مجله تایم هم در یادداشتی به قلم اندرو لیباترز، ضمن اشاره به این نکات گفته است حتی اگر ایران به تعهدات خود عمل کند، باز به اندازه کافی اورانیوم برای تولید سلاح هستهای خواهد داشت. نویسنده تایم میگوید «برخی از ناظران معتقدند این توافق حتی میتواند منجر به افزایش تنش در تقابل ایران با جامعه جهانی شود و احتمالا برداشت دولت اوباما این است که ایران با احساس قریبالوقوع بودن تحریمها، این تصمیم تاکتیکی را گرفت تا تحریم را به تاخیر بیاندازد.»
برانوین مدکس، نویسنده روزنامه تایمز (چاپ لندن) هم معتقد است «غنیسازی، قلب برنامه هستهای ایران است و برای حصول اطمینان از صلحآمیز بودن اهداف برنامه هستهای این کشور، باید غنیسازی متوقف شود و نظارت دقیقی بر تاسیسات این کشور صورت گیرد، امری که ایران تا کنون مصرانه با آن مقابله کرده است.»
توافقی آکنده از ابهام؛ وعدههای تحققناپذیر
ابهامات و سوالات بیپاسخ پیرامون این توافق، از دیگر مسائلی است که مورد توجه بسیاری از مطبوعات غربی قرار گرفته است.
مجله تایم در اینباره مینویسد: «مشخص نیست چه کشوری قرار است فرایند غنیسازی و تولید صفحههای سوختی را انجام دهد. ترکیه چنین قابلیتی ندارد و از آن مهمتر اینکه فرایند غنیسازی همچنان در ایران ادامه دارد.»
گلن کسلر، نویسنده واشنگتن پست میگوید «درخواست ایرانیها مبنی بر تحویل ۱۲۰ کیلوگرم سوخت مورد نیاز رآکتور تهران ظرف یک سال هم از نظر فنی بهسادگی امکانپذیر نیست.»
مجله نیوزویک هم در یادداشتی به قلم اوون متیوس، «عقبنشینی تاریخی محمود احمدینژاد» را ناشی از «هراس دولت وی از تحریمهای گزنده و هدفدار و راهکاری برای به تاخیر انداختن تحریمها و ایجاد شکاف در جامعه جهانی» خوانده است. به گفته آقای متیوس، «احمدینژاد استاد بازیهای زیرکانه در دقایق پایانی است و در چنین شرایطی، وعدههایی بسیار بزرگ میدهد تا در دل مخالفانش شکافی عمیق ایجاد کند.»
پیشبینی بسیاری از مطبوعات غربی این است که موضوع تشدید تحریمها توسط آمریکا و همپیمانانش پیگیری خواهد شد. واشنگتن پست در این باره مینویسد «پیگیری تصویب دور چهارم تحریمها در شورای امنیت هیچ ارتباطی به پذیرش تبادل سوخت از سوی ایران ندارد، چون مساله اصلی برای شورای امنیت بهرهگیری پنهانی ایران از تاسیسات هستهای قم و تن ندادن به خواستههای این شورا مبنی بر تعلیق کامل غنیسازی اورانیوم در داخل ایران است.»
نیویورک تایمز هم به تصریح میگوید «چون تشدید تحریمها بر ضد ایران، منافع اقتصادی برزیل و ترکیه را در معرض خطر قرار میدهد، آنها تلاش کردند تا این معامله به نتیجه برسد، اما با تداوم غنیسازی در ایران دیگر این معامله نمیتواند ماهیتی اطمینانبخش برای آمریکا و متحدانش داشته باشد.»
نیویورک تایمز با اشاره به تفاوتهای معامله کنونی با پیشنهاد سال گذشته گروه وین، میگوید احتمالا دولت آمریکا این طرح را نخواهد پذیرفت و تشدید تحریمها را دنبال خواهد کرد تا سرانجام ایران را وادار به توقف غنیسازی اورانیوم کند.»
ظهور محور ترکیه- برزیل؟
نیویورک تایمز در پایان مقالهای که به تحلیل معامله سوخت هستهای اختصاص دارد آورده است «اگر این معامله با موفقیت انجام شود، جایگاه برزیل و ترکیه را بهعنوان دو قدرت نوظهور در عرصه جهانی تقویت خواهد کرد.»
استیفن کینزر، نویسنده سرشناس هم یادداشتی برای روزنامه گاردین نوشته و از معدود کسانی است که از این معامله دفاع کرده، آن را «تحولی مثبت» خوانده و ظهور محور ترکیه- برزیل در سیاست جهانی را ستوده است. آقای کینزر که اکنون در شیراز به سر میبرد، میگوید «غیر از کسانی در واشنگتن و تلآویو که بهدنبال بهانه برای منزوی کردن ایران یا حمله به این کشور بودند، دیگران از این اقدام که در دقایق پایانی انجام شد، استقبال خواهند کرد.» به گفته وی «در جریان جنگ سرد، جنبش غیر متعهدها تلاش میکرد تا نیروی سومی در سیاست جهانی باشد، اما هرگز موفق نشد، چون ساختاری عظیم و نامنسجم داشت. اما امروز ترکیه و برزیل تبدیل به دو قدرت جهانی شدهاند که برای تحقق گفتوگو و مصالحه میکوشند.»
در یادداشت اندرو لیباترز در مجله تایم هم به این موضوع اشاره شده است. به اعتقاد وی «برزیل و ترکیه، مشتاقانه میخواهند که نقشهای بزرگتری در عرصه بینالمللی ایفا کنند، آنها کاری را که آمریکا در انجام آن ناکام ماند را به انجام رساندند، فقط به این خاطر که در حال توسعهاند، نه قدرتی ساختیافته و مستقر، و بههمین خاطر ایران به آنها اعتماد بیشتری دارد.»
تایم همچنین به موضع اسرائیل اشاره میکند و میگوید این کشور حتی با شرایط پیشنهاد شده توسط گروه وین هم موافق نبود، چه رسد به معاملهای که واسطه آن ترکیه است و شرایطش تغییر کرده است. به نوشته تایم، اسرائیلیها دیگر از مذاکره هم استقبال نخواهند کرد، چون معتقدند همزمان با پیشرفت مذاکرات، سانتیریفیوژهای ایران هم مشغول فعالیتاند و این مشکلی را حل نخواهد کرد. تایم با اشاره به این نکات میگوید «اگر این معامله فقط تاکتیکی تاخیری باشد، ممکن است به دیپلماسی جهانی در قبال پرونده هستهای ایران پایان دهد و آتش جنگی دیگر را در خاورمیانه برافروزد.»
EN/RN