انرژی خورشیدی در ایران، کمبودها و نقطهقوتها
۱۳۹۱ تیر ۲۱, چهارشنبهدکتر داود فدایی، رئیس انجمن صنایع خورشیدی ایران و نایبرئیس انجمن علمی انرژی خورشیدی ایران به سئوالهای دویچهوله در خصوص ظرفیت حقیقی انرژی خورشیدی در ایران، استفاده فعلی از آن و چشمانداز بهرهگیری از این انرژی در کشور پاسخ گفته است.
بشنوید: گفتوگو با دکتر داود فدایی در باره ظرفیتهای انرژی خورشیدی در ایران
در این گفتوگو همچنین به علت پرداخت کم دولت ایران به این مقوله، نقش سازمانهای مردمنهاد (NGO)ها و مزیت این انرژی به انرژیهای فسیلی پرداخته شده است.
دویچهوله: پتانسیل انرژی خورشیدی در ایران تا چه حدی است؟
دکتر داود فدایی: در خصوص پتانسیل انرژی خورشیدی باید بگویم که ما در اکثر نقاط کشورمان به ازای هر متر مربع بیش از ۵ کیلووات ساعت انرژی رایگان از خورشید دریافت میکنیم و اگر بخواهیم احساسی نسبت به این مقدار انرژی داشته باشیم میتوانیم این مثال را بزنیم، اگر یک لامپ ۲۰ وات را ۱۰ ساعت در روز روشن کنیم، مقدار انرژی مصرفی آن برابر خواهد بود با ۲۰۰ واتساعت انرژی. در حالی که ما در هر متر مربع داریم حدود ۵ هزار واتساعت انرژی رایگان دریافت میکنیم. یعنی من به راحتی میتوانم ۲۵عدد از این لامپها را در داخل خانهخودم فقط با یک متر مربع از سطح دریافت کنم که اگر یک آپارتمان ۱۰۰ متری را در نظر بگیریم، میبینیم که من ۵۰۰ هزار واتساعت انرژی دریافت میکنم که با این مقدار میتوانم تعداد چراغهای زیادتری را در سطح آپارتمان خودم روشن کنم. پس این حجم میزان دریافت انرژی از خورشید است که به صورت خیلی زیادی در اقصی نقاط کشورمان وجود دارد. حتی در مناطق شمالی میزان شدت تابش انرژی در هر متر مربع بین دو و هشتدهم تا سه و هشتدهم کیلووات ساعت است. یعنی در کشور ما به کمک انرژی خورشیدی در هر متر مربع سطح زمین به صورت میانگین ۲۸۰۰ تا ۳۸۰۰ واتساعت انرژی قابل تولید است.
ظرفیت استفادهشده از انرژی خورشیدی در سطح نیروگاهی در حال حاضر در ایران چقدر است؟
متأسفانه باید بگویم که ما از ظرفیت بالای انرژی خورشیدی در ایران بسیار کم استفاده میکنیم. در حال حاضر میزان استفاده ما از انرژی خورشیدی در کشور ۱۲۳ هزارم درصد، یعنی کمتر از دودهم درصد است. ما میتوانیم در بسیاری از مناطق کویرینیروگاههای خورشیدی نصب کنیم و در تمامی این مناطق بیسکنه میتوانیم از خورشید انرژی تأمین کنیم. هر جا که انرژی باشد آبادانی هم میتواند باشد، آب را میتوانند استحصال و پمپ کنند و زندگی در مناطق کویری از سر گرفته شود.
یعنی ما به راحتی در این کشور تمامی انرژی مورد نیاز خودمان را میتوانیم از منابع انرژی تجدیدپذیر، خورشید و باد تأمین کنیم و برآوردی که ما کردیم، نشان میدهد که در کشور ایران ۵۰۰ هزار فرصت شغلی را میتوان به صورت مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کرد. ایران میتواند به این طریق هم اشتغال و هم انرژی تولید کند و میتواند این انرژی را به همسایگانمان نیز صادر کند. بهعنوان مثال ما در بخش خراسان در طول سال بین۴۵۰۰ تا ۵۲۰۰ واتساعت در هر متر مربع انرژی داریم و این را میتوانیم در نیروگاهها تولید و به افغانستان صادر کنیم. همین مقدار را ما در غرب کشورمان هم داریم. میتوانیم آن را به عراق و کشورهای دیگر صادر کنیم. یعنی میخواهم بگویم، اگر واقعا به انرژی خورشیدی یک اپسیلون توجه شود ، کشور ما نیاز به هیچ گونه نیروگاه دیگری برای تولید برق و انرژی در داخل کشور ندارد.
در حال حاضر از انرژی خورشیدی تا چه حد در سطح نیروگاهی استفاده میشود؟
یک طرح کوچک ۲۵۰ کیلوواتی را در شیراز بهعنوان نیروگاه حرراتی گذاشتهاند که هنوزهم بهعنوان طرح پایلوت متأسفانه به نتیجه نرسیده است. و این نکات سئوالی را احتمالا در ذهن شنوندگان پدید میآورد که چرا با این همه پتانسیل حرکاتی در این زمینه صورت نگرفته است؟
اتفاقا من میخواستم همین را بپرسم. با وجود این ظرفیتهای بزرگ چرا از این انرژی در ایران این قدر کم استفاده میشود؟
سئوالتان بسیار بهجا است. ما این را در اکثر جلسات و نشستهایی که با دوستان در داخل کشور داریم میگوییم. یکی از دلایل تعدد مراکز تصمیمگیری است. به عبارت دیگر یک بخش از این مقولهها در شرکتی تحت نظارت وزارت نیرو به نام "سانا" صورت میگیرد که بایستی در مقوله برنامهریزی، سیاستگذاری و نظارت فعالیت کند که متأسفانه خودشان هم در اجرا وارد شدهاند. یعنی همان کاری را که بخش خصوصی میخواهد انجام دهد، خود این دولتیها دارند انجام میدهند و هیچ حمایتی در این راستا صورت نگرفته و ما به این تکنولوژی اگر توجه کنیم میبینیم در خود آلمان هم موقعی انرژی خورشیدی رونق گرفت که دولت حمایت کرد. دولت آمد درصدی از هزینه سرمایهگذاری را کمک کرد و باعث شد که این صنعت پا بگیرد و رو به رشد برود. ولی ما اینجا فاقد حمایت هستیم، یعنی دولت مبلغی را که برای خرید برق تولید شده از انرژی خورشیدی و انرژیهای تجدیدپذیر میدهد، در حال حاضر ۱۳۰ تومان است در حالی که تولید این برق بالغ بر ۳۰۰ تومان هزینه دارد.
پس اول باید زیرساختها در داخل کشور ایجاد شود. دوم اینکه اصلا قوانین حمایتی نیست. ما در این زمینه در انجمن صنایع خورشیدی، لایهها و قوانینی را که در کشورهای دیگر باعث توسعه این صنعت شده را درآوردهایم و میخواهیم به بخش قانونگذاری که در مجلس است آنها را پیشنهاد دهیم که تصویب شود تا بتواند از سویی تکنولوژی و این صنعت که میتواند برای کشور ما راهگشا بوده و فرصتهای شغلی زیادی را بیآورد را گسترش دهد و از سویی دیگر برای جهان پیامی دهد که ما هم داریم در راستای محیط زیست حرکت میکنیم و آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از نیروگاههای فسیلی را کم میکنیم.
در بحث حمایت ما موقعی میتوانیم به صورت کلی بگوییم حمایت چه قدر و چه گونه انجام شود که یک طرح جامع ملی انرژی را تدوین کرده باشیم و بدانیم در پنج سال آینده سهم انرژیهای تجدیدپذیر و خورشیدی در کشور باید چه قدر باشد. اگر بدانیم که از امسال تا پنج سال آینده سهم انرژی خورشیدی از این مقداری که هست باید به چه مقداری تغییر کند، براساس این هدف تصویب شده میتوانیم برنامهریزی کنیم و بگوییم چه قدر باید بودجه بدهیم و چه حمایتهایی انجام دهیم تا به آن هدفی که تعیین شده برسیم. اما ما هنوز فاقد این هستیم و نمیدانیم که در سبد انرژیمان در یک چشمانداز ۲۰ ساله با فاصلههای زمانی ۵ ساله سهم انرژیهای خورشیدی کشورچقدر است؟ هنوز ما این را نداریم و میبینیم خیلی از کشورها سناریو انرژیشان را تا ۲۱۰۰ میلادی هم تدوین کردهاند.
پس این هم یکی از علل عدم توسعهیافتگی این صنعت در داخل کشور ما است. ولی در حال حاضر یک سریNGO هستند، برای نمونه انجمن علمی انرژی خورشیدی ایران و انجمن صنایع خورشیدی ایران که بیشتر حالت سندیکایی دارد، همچونDGS در آلمان یا Deutsche Gesellschaft für Sonnenenergie که ما براساس تجربیات کشورهای دیگر حرکتی را برای پایهریزی علمی در این راستا انجام میدهیم. توان علمیمان بسیار خوب است، ولی به حمایتهای مالی و قانونی نیاز داریم تا با سرعت بیشتری حرکت کنیم.
من در خبرگزاری مهر گزارشی خواندم در مورد این که یکی از خیابانهای خرمآباد توسط سیستم تولید برق از انرژی خورشیدی برق رسانی شده. چند روستا و شهر ایران در حال حاضر به این طریق برق رسانی میشوند؟
خیلی کم. من اتفاقا خودم ۱۰ روز قبل از همین خیابان در خرمآباد بازدید داشتم. هنوز ما در این زمینه در ابتدای راه هستیم. حرکتهایی در تعدادی از شهرها و استانها صورت گرفته، مثل خرمآباد که حالا مثال زدید، به دلیل این که یک مدیری در برق منطقه وجود دارد که علاقمند است به اینکه بیاید روی این زمینه سرمایهگذاری کند، اما حرکتها جسته گریخته است و نظام یافته و براساس یک برنامه نیست که بگوییم، امسال ما ۵ درصد حرکت کردیم، سال آینده میخواهیم این را به ۱۰ درصد برسانیم و سال بعد به ۱۵ درصد. یعنی جسته گریخته توسط افراد متفاوت این کار دارد صورت میگیرد.
این برق رسانی از طریق انرژی خورشیدی آیا به صورت متمرکز است یا جداگانه؟ مثلا اینجا برخی خانههای واحدهای خصوصی میتوانند این کار را بکنند. در ایران هم همین طور است؟
نه. برای مثال من انرژی و گرمای دفتر خودم را با انرژی خورشیدی تأمین میکنم. الان به دلیل گران شدن انرژی ویلاها و برجها شروع کردهاند و دارند میآیند به این سمت که از این انرژی استفاده کنند. ولی این که اگر مرکزی وجود داشته باشد و به صورت متمرکز بیاید این انرژی را تولید کند یا این که بیاید از پشت بامهای بقیه استفاده کند، مثل آلمان که میآیند این پشت بامها را اجاره میکنند که برق تولید کنند و بفروشند. چنین کاری هنوز در ایران صورت نگرفته. چون هنوز شبکهی توزیع ما آمادگی انجام این کار را ندارد.
پس شبکههای برق ایران برای استفاده از این نوع از انرژی آمادگی ندارد؟
خیر. چون ما الان بین ۱۸ تا ۲۵ درصد پرت شبکه داریم و اگر بخواهیم این انرژی را روی این شبکه بیاوریم چه کسی میخواهد این پرت انرژی را پرداخت کند و نوسانات شبکه و هارمونیک کردن این را چه کسی میخواهد انجام دهد؟ اینها نکاتیست که ما یک به یک باید به آنها بپردازیم و حل کنیم. در هر کشوری وقتی انرژی خورشیدی میخواهد توسعه پیدا کند، با یک نگاه سیستمیک باید حرکت کند. یعنی شرکتهای برق و توزیع منطقهای هم باید درگیر این مقوله شوند که چگونه پذیرای تغذیه برق از هر یک از خانهها به شبکه شوند. ولی ما چون دیدیم این کار زیاد طول میکشد و اینجا برق خصوصی نیست که برق را میفروشد بلکه دولت است که این کار را میکند و امکان دارد طول بکشد، آمدیم پیشنهاد کردیم که در وهلهاول خانهها مطابق نیاز خودشان از انرژی خورشیدی استفاده کنند. یعنی فروش را در مرحلهی دوم گذاشتیم.
استفاده از انرژی خورشیدی چه مزیتی نسبت به استفاده از سوخت فسیلی دارد؟
منابع سوخت فسیلیما محدود است، یعنی بیش از ۸۳ سال دیگر نفت و گاز نداریم. دو سال است که ما در زمستان گاز وارد کردهایم، در صورتی که از لحاظ منابع گازی در رتبه دوم جهان قرار داریم. بنابراین حسن حرکت به سمت انرژی خورشیدی این است که سریعا نیازهایی را که در خصوص تأمین انرژی در داخل کشور داریم با انرژی پاک تأمین کنیم. نکتهای که اینجا حائز اهمیت است اول این است که کمک میکند به اقتصاد خانواده. چون هزینه انرژی در ایران دارد گران میشود. دوم، آلودگی زیست محیطی را کم میکنیم، یعنی میزان CO2 (گاز کربنیک) در کلانشهرهایی همچون تهران کمتر میشود. در کلان شهری مثل تهران مردم میتوانند ۱۱ ماه از انرژی خورشیدی برای گرم کردن آب استفاده کنند. در نتیجه شوفاژخانههایی که با گاز کار میکنند، میتوانند ۱۱ ماه خاموش شود.
تصور کنید که اگر ۱۱ ماه تمامی شوفاژخانههای آپارتمانها و برجها خاموش شوند، چه مقدار به پاک شدن هوای تهران کمک میشود. نکته مهم دیگر این است که با روی آوردن به انرژی خورشیدی فرصت بیشتری برای صادرات نفت و گاز و ارزآوری خواهیم داشت و فرصتی به دست میآوریم که از این منابع محصولاتی با ارزش افزوده بیشتر در کارخانههای پتروشیمی خود تولید کنیم و آن را در سطح بازار جهانی عرضه کنیم.