اندونزى شصت سال پس از اعلام استقلال
۱۳۸۴ مرداد ۲۶, چهارشنبهوحدت در كشورى چندقومى، تسامح مذهبى و رفاهى همگانى، از اصول فلسفى و انديشه هاى اساسى سوكارنو بود كه ۶۰ سال پيش كشور اندونزى را بنيان گذاشت. البته اندونزى هنوز به وحدت دست نيافته، به ويژه در جزاير كنارى اين كشور، كه همواره شاهد درگيرى ميان گروه هاى مختلف قومى و مذهبى بوده است.
توافقنامه صلح هلسينكى ميتواند الگويى باشد براى حل درازمدت اين درگيريها. در صورت تحقق اين امر، اندونزى نيز به هدفى خواهد رسيد كه سوكارنو بنيانگذار اين كشور ۶۰ سال پيش براى مردم كشورش تعيين كرده بود. تجربه مشترك استعمار، چارچوبى شكننده براى حفظ وحدت اين كشور چندقومى بود.
تا پايان دهه نود ميلادى، سى سال بود كه ارتش اندونزى به رهبرى ژنرال سوهارتو، زمام امور را در دست داشت و حكم ميراند. اندونزى آن دوران را ميتوان نمونه اى منفى براى كشورهاى در حال توسعه ذكر كرد. در دوران جنگ سرد، هوادارى از غرب كافى بود تا رهبرى به همپيمان غرب بدل شود.
در زمان حكومت سوهارتو اندونزى به ويژه به خاطر رواج شديد فساد مالى در دستگاه هاى دولتى و كشورى شهرت يافت. با اجراى برنامه انتقال شمارى ساكنان جزيره پر جمعيت جاوه به جزاير كنارى اندونزى، اساس بسيارى از درگيريهاى قومى امروزى ريخته شد. از سوى ديگر سومديريت و فاميل بازى به زوال اقتصادى اندونزى سرعت بخشيد.
وارثان دمكراسى خواه سوهارتو در حال حاضر با وضعيت دشوارى روبرو هستند: با دستگاهى ادارى كه تنها از طريق رشوه خوارى عمل ميكند، با دستگاهى قضايى كه در آن فساد حاكم است و افزون بر اين با فقر و درگيريهاى حل نشده قومي.
اندونزى امروزه سومين دمكراسى بزرگ جهان محسوب ميشود و اين امر را مديون همپيمانان غربى خود نيست كه ساليان سال از سوهارتو، زمامدار نظامى كشور حمايت ميكردند، بلكه مديون مردمى كه در عرصه دمكراسى پخته شده اند.
مردم اندونزى بسيار سريعتر از سياستمداران كشورشان به ارزش ساختارهاى دمكارتيك پى بردند و در حاليكه تغيير و تحولات ساختارى در نهادهاى دولتى به كندى پيش ميروند، مردم در پروسه گسترده انتخاباتى سال گذشته، آزمون خود را در عرصه دمكراسى با موفقيت پشت سرگذاشتند.
در دورانى كه جنگ و ترور بر گفتگوى غرب با جهان اسلام سايه افكنده، پرجمعيت ترين كشور مسلمان جهان به دامان دمكراسى غربى بازگشته است.