الن گورنر، گالری
۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سهشنبهالن گورنر
الن گورنر میگوید:«این نمیتواند آخر کار باشد.» او مصمم است که دوباره کاری پیدا کند.
پای کامپیوتر
او هر چند که جزو نسلی که با دنیای دیجیتال بزرگ شده به شمار نمیآید اما وقت زیادی را پای کامپیوتر میگذراند. الن گورنر در اینترنت دنبال کار میگردد گاهی هم سراغ دوستانش در سایتهایی مثل فیسبوک میرود و سرش را گرم میکند.
هیچ چیز سادهتر از ...
...ترک کردن سیگار نیست. صد بار اینکار را کردم.» این جملهای است از مارک تواین. الن گورنر هم تصمیم دارد سیگار را ترک کند.
بدون نظم و ترتیب نمیشود
متاسفانه این نامه حاوی پیشنهاد کار نیست. با این حال تمام نامهها منظم بایگانی میشوند. الن گونر در چنین مواردی حسابی "آلمانی" است.
مادربزرگ و نوه
"مائورو" کوچک همه چیز را برای مادربزرگش تعریف میکند. مثلأ اینکه دیشب خواب دیده یک دایناسور غولپیکر بوده است. الن گورنر میگوید:«باید نظرت را در مورد خوراکیها عوض کنی چون چنین حیوان غولپیکری نمیتواند تنها با خوردن ماست و خوراکیها شیرین دوام بیاورد.»
هدف حمله
از پنجره مدرسه پرتقالی به سمت نوه و مادربزرگ پرت میشود. الن میگوید:« در زمان حکومت کمونیستی آلمان شرقی چنین اتفاقاتی محال بود.» البته یکی از دلایلش این بود که آنزمان اصلأ پرتقال پیدا نمیشد.
پسرها کجا پنهان شدند؟
احتمالأ کارت موبایل پسرها تمام شده است. الن گورنر در راه به پسرهایش تلفن میزند. شاید آنها به خانه بازگشته باشند.
تزیینات کریسمس
این تزیینات چوبی که در منطقه کوهستانی "ارتسگبیرگ" در ایالت ساکسن ساخته میشوند، همه جا همراه الن هستند. آنها حتی در جزیره "لانتساروته" اسپانیا هم همراه او بودند و از آنجا با او به درسدن آمدند.
در آرزوی بردن بلیط بختآزمایی
الن گورنر اهل خریدن بلیطهای بختآزمایی نیست. اما اگر روزی به او بگویند که در چنین مسابقهای برنده بالاترین مبلغ شده: ابتدا یک ویلای قدیمی در نزدیکی آپاتمانش میخرد. میگوید که یکی هم سراغ دارد. بعد ویلا را برای سکونت خود و خانوداهاش تعمیر میکند. و بعد ... آهان! بله! بعد هم: هر روز صبح روی تراس ویلا، همه با هم صبحانه میخورند و بعد هر کس سرکارش میرود.