1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

احمد قابل: حاکمیت در برابر مردم راهی جز عقب‌نشینی ندارد

۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

مجلس خبرگان ایران از موضع سید علی خامنه‌ای در برابر اعتراضات مردم حمایت کرد. در مراسم پایانی هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان حضور نداشت. احمد قابل، پژوهشگر دینی، غیبت آقای هاشمی را مخالفت ضمنی او با بیانیه خبرگان می‌داند

https://p.dw.com/p/JoF4
قابل: اعضای خبرگان، به استثنای چند نفر، با نظر رهبری و جناح حامی ایشان گزین شده‌اند
قابل: اعضای خبرگان، به استثنای چند نفر، با نظر رهبری و جناح حامی ایشان گزین شده‌اند.

دویچه وله: برخی از ناظران و فعالان سیاسی برای بیرون آمدن از بحران یا بن‌بست سیاسی کنونی، به مجلس خبرگان چشم امید دوخته بودند، اما این مجمع به طور قاطع و یک‌جانبه از رهبری حمایت کرد؛ آیا به نظر شما این مجلس می‌تواند نقش مثبت و سازنده‌ای در شرایط کنونی ایفا کند؟

احمد قابل:

از همان آغاز که مجلس خبرگان اعلام کرد قصد دارد صلاحیت‌های مقام رهبری را مورد بازبینی قرار دهد، همیشه بر این عقیده بودم که غیرممکن است مجلس خبرگان در برابر رهبری بایستد، در صلاحیت ایشان شک روا دارد، یا آنکه حتی در جزئیات رفتار ایشان پرس و جو کند. چنین انتظاری بیجاست، چون اعضای مجلس خبرگان در واقع از جانب رهبری گزینش شده‌اند. اعضای خبرگان، به استثنای چند نفر، با نظر رهبری و جناح حامی ایشان گزین شده‌اند؛ چنین جمعی طبعا هرگز برخلاف خواست و نظر رهبری تصمیم نمی‌گیرد. من هیچ توقع دیگری از آنها نداشتم و هرگز به اقدام آنها دل خوش نکرده بودم.

هاشمی رفسنجانی رئيس مجلس خبرگان هنگام قرائت بيانيۀ پايانی نشست را ترک کرده بود و جلسه با ریاست هاشمی شاهرودی، نايب رئيس خبرگان به پایان رسید. آیا غیبت هاشمی معنای خاصی داشت؟

سخنگوی مجلس خبرگان مدعی شده که بیانیه‌ی نهایی از سوی همه‌ی اعضای مجلس بوده است، اما این گفته مسلما نادرست است. زیرا برای نمونه، همه از موضع آیت‌الله دستغیب آگاه هستیم. موضع ایشان آشکارا با این بیانیه مغایرت دارد. چطور باور کنیم که آقای دستغیب با پذیرفتن تمام خطرات این کار، سخنانی در مخالفت با رفتار حاکمیت بیان کند، و بعد بیانیه‌ای را امضا کند در مغایرت کامل با آن نظرات. مسلم است که این بیانیه با تائید تمام اعضای خبرگان نبوده است. برخی از اعضا مخالف بوده‌اند و این را به صراحت گفته‌اند.

آقای هاشمی طبق نظراتی که پیش از این نیز ابراز کرده است، با مفاد این بیانیه به طور کامل موافق نیست. تردیدی نیست که اکثر افراد مجلس خبرگان با مفاد این بیانیه موافق هستند، اما کسانی هم مخالف بوده‌اند. بنا به خبرهایی که من دارم، حدود ۲۵ نفر با این بیانیه موافق نبوده‌اند؛ از این عده برخی جرأت ابراز مخالفت علنی را نداشته‌اند، و برخی به طور مشروط یا زیر فشار آن را امضا کرده‌اند، یا اینکه از جلسه غیبت کرده‌اند. آقای هاشمی هم به اعتقاد من جلسه را ترک کرده است، تا نه موافقت خود را ابراز کند و نه در کنار مخالفان علنی قرار بگیرد. قطعی است که شش نفر از اعضای خبرگان به طور صریح و آشکار مخالفت خود را با دیدگاه حاکمیت اعلام کرده‌اند.

آقای دستغیب در یک سخنرانی نظر خود را به طور آشکار بیان کرده است. آیا موضع ایشان با دیدگاه حاکمیت در تضاد است؟

آیت‌الله دستغیب از شیوه‌ی برخورد زمامداران با اعتراضات مردم انتقاد کرده است. به گفته‌ی ایشان، رژیم به طرف حکومت نظامی می‌رود و جواب اعتراضات مسالمت‌آمیز را با قهر و خشونت می‌دهد. ایشان تصریح کرده است که باید به آقایان موسوی و کروبی و خاتمی فرصت داده شود تا نظرات خود را آزادانه طرح کنند. آقای دستغیب نشان داده‌اند که از مردم ستم‌دیده و از نامزدهای معترض در انتخابات ریاست جمهوری حمایت می‌کنند. ایشان به صراحت از لشکرکشی علیه مردم و همچنین از دستگیری و شکنجه‌ی مخالفان حاکمیت انتقاد کرده‌اند. باید توجه داشت که بسیاری از علما و مراجع از روند کنونی ناراضی هستند، اما مخالفت خود را به صورت علنی ابراز نمی‌کنند، که یکی از دلایل آن نگرانی از تعرض کودتاگران است.

آیا ابراز مخالفت علمای دین تأثیری دارد؟

همه چیز به پایمردی مردم بستگی دارد. اگر مردم در دنبال کردن خواسته‌های خود پی‌گیر باشند، این مخالفت‌ها حتما تأثیر دارد. و در این سه ماهی که از آغاز اعتراضات گذشته، می‌بینیم که مردم قصد ندارند به سادگی و بدون نتیجه صحنه را ترک کنند. انتقادات مراجع مردم را دلگرم می‌کند و به آنها نشان می‌دهد که در حرکت خود علیه زورگویان تنها نیستند، بلکه عده‌ای از بزرگان دین هم با آنها همراه هستند. حکومت نمی‌تواند چنین افرادی را به مخالفت با دین و حکومت دینی متهم کند. دیده می‌شود که از درون همین حاکمیت دینی، کسانی از اعضای خبرگان یا مجمع تشخیص مصلحت، یا اعضای مجلس یا دولت یا کارگزاران سابق همین نظام، کسانی هستند که برخوردهای دولت را نامشروع ارزیابی می‌کنند.

حاکمیت نمی‌تواند همه را به بی‌دینی متهم کند تا هر بلایی دلش خواست بر سرشان بیاورد. بسیاری از مراجع با این‌گونه حکمرانی مخالفت کرده‌اند، برخی به صراحت اعتراض کرده‌اند و برخی با سکوت نشان داده‌اند که حکومت را تائید نمی‌کنند. این پشتوانه‌ای دلگرم‌کننده برای مردم است؛ در عین حال این روندی متقابل است، چون پایداری مردم هم به مراجع دل و جرأت می‌دهد تا صدای خود را بلند کنند. بیش از بیست سال است که حوزه‌های علمیه ومرجعیت با توهین و تحقیر روبرو هستند. این رابطۀ متقابل می‌تواند بسیار مؤثر باشد و هر دو طرف را تقویت کند. در برابر این فشار دوجانبه برای حاکمیت چاره‌ای باقی نمی‌ماند، جز عقب‌نشینی در برابر خواسته‌های مردم یا دست‌کم راهی که به نوعی مصالحه با مردم یا نمایندگان حقیقی مردم برسد.

مصاحبه‌گر: علی امینی
تحریریه: بابک بهمنش