آینده مناسبات ایران و آمریکا
۱۳۸۶ بهمن ۱۷, چهارشنبهشورای روابط خارجی آمریکا، با انتشار گزارشی، به دولتهای ایران و آمریکا پیشنهاد کرده تا با یکدیگر مذاکره کنند. در این گزارش به ثروت نقتی ایران، بیتفاوتی به تهدیدهای امریکا و نبود اطلاعات موثق جاسوسی پیرامون اهداف نظامی−سیاسی ایران اشاره شده است.
آیا شرایط موجود در منطقه، شکست نسبی تحریمها علیه ایران و طولانی شدن رسیدگی به پرونده اتمی ایران، زمینه مناسبی برای آغاز روند گفتگو میان آمریکا و ایران خواهد بود؟ مصاحبهای با مهدی قاسمی، پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی در آمریکا.
آسرمقاله اخیر هفتهنامه اکونومیست، در باره مناقشه اتمی ایران از جمله این سوال را مطرح کرده که آیا ایران موفق شده از حلقه محاصره آمریکا و متحدان اروپاییاش فرار کند؟ آیا ایران احیانا بازی را در کشمکش اتمی برده است؟ شما برای این پرسشها چه پاسخی دارید؟
من مقاله را خواندهام. با چنین قاطعیتی نمیتوان گفت که ایران توانسته خود را چنبره محاصره و انزوایی که به او تحمیل شده، بیرون بکشد. ولی باید قبول کرد که فضای دوران انقلاب، فضای حضور آقای خمینی، فضای تصرف سفارت آمریکا و دورانی که آقای خمینی اعلام میکرد ما باید انقلاب را صادر کنیم، تغییر کرده است. در آمریکا هم، فضای تند و تیز پس از ۱۱ سپتامبر که ایران جزء محور شرارت محسوب شد، ورود نئوکانها به دولت آمریکا و برنامههایی که برای خاورمیانه بزرگ داشتند، این فضا هم تغییر یافته است. این دو تغییر در ایران و آمریکا را میتوان تعبیر به این کرد که تملایلاتی برای حل موضوع اختلاف پیش آمده است.
ایران در سیاست خارجی فعالتر شده. آقای حداد عادل هفته گذشته در چارچوب برقراری رابطه با مصر به قاهره رفت. آقای متکی نیز مقالهای در گاردین با دعوت به مدارا و گفتگو نوشته و هیاتی اقتصادی نیز به بریتانیا رفته است. این تحرکها را در چه قالبی میتوان ارزیابی کرد؟
بههرحال از شدت عمل و سبکسریهای دولت آقای احمدینژاد کاسته شدهاست. در این دولت، برخی بیخردیها انجام شد که از حرکات دوران آغاز انقلاب شدیدتر بود. این اعمال باعث شد که جمهوری اسلامی بیش از پیش در صحنه بینالمللی منزوی شود و حتی دوستان قدیمی همچون چین و روسیه را از خود دور کند. آنچه شما در سوال مطرح میکنید، نوعی فروکش کردن رفتارهای تخاصمی در ایران است. این رفتارها در آمریکا نیز، بخصوص پس از اعلام ۱۶ نهاد امنیتی در باره توقف طرح تولید سلاح اتمی توسط ایران از سال ۲۰۰۳، دیده میشود. بنابراین میتوان گفت که خط عمل و تغییرحالت به سوی یک نوع تفاهم است.
از طرف دیگر، رییس سازمان اطلاعات ملی آمریکا، دیروز گزارشی به کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا داد و گفت ایران تنها بخشی از برنامه ساخت سلاح هستهای را متوقف کرده است. تا چه اندازه میتوان اینگونه اقدامها را تلاشی برای احیای سوءظنها و زمینه سازی برای برخورد با ایران از سوی نئوکانها تلقی کرد؟
همانطور که گفتم، نمیتوان با قاطعیت یکباره گفت که همه امور رو به اصلاح و تخفیف گذاشتهاند. در هر دو کشور، هم رگههایی از تمایل به مسالمت به چشم میخورد و هم نشانههایی از مخالفت با آرامش. در ایران، نظامیها، گروه خود آقای احمدی نژاد و برخی روحانیان، هنوز به سرکشی اعتقاد دارند. در آمریکا نباید نقش اسراییل را فراموش کرد که به هیچوجه نپذیرفته که ایران قصد ساخت بمب اتمی ندارد. نئوکانهای طرفدار شدت عمل هم که بقول خودشان، میخواهند امپراتوری رم را تجدید کنند، با کنارآمدن با ایران موافق نیستند. ما در جریان نوعی تغییر قرار داریم که سرنوشت آن دستکم تا زمانی که آقای بوش و آقای چینی سرکار هستند، نامعلوم خواهد بود. در ایران نیز هنوز رجزهای آقای احمدینژاد ادامه دارد. هردو گروه با تمایلهای خود، به موازات یکدیگر فعال هستند.