آيا كوبا با انتقال اختيارات كاسترو آزاد خواهد شد؟
۱۳۸۵ مرداد ۱۰, سهشنبهبعد از كيم جونگ ايل ديكتاتور كره شمالى، فيدل كاسترو رهبر كوبا تنها قدرتمدارى است كه تب و تابهاى دوران را بىآنكه موقعيتش را از دست بدهد پشت سر گذاشته، حتى تحولات سالهاى پايانى دهه هشتاد و برافتادن كمونيسم نيز كاسترو را تكان نداده است. اما سرانجام بيمارى باعث شد كه رهبر ۷۹ سالهى كوبا براى مدتى موقت، اختياراتش را به برادرش واگذار كند.
روز گذشته كارلوس والنسيا منشى كاسترو اطلاعيهاى را خواند كه در آن گفته مىشد: فيدل كاسترو به دليل خونريزى روده و نياز فورى به عمل جراحى، كليهى اختيارات رهبرى خود را ”تا اطلاع ثانوى“ به برادرش رائول كاسترو واگذار مىكند.
رائول كه پنج سال از برادرش جوانتر است، تاكنون سمتهاى مختلفى را در حوزهى معاونت بر عهده داشته است: معاون رييس دولت، معاون دبير اول حزب، معاون رييس شوراى كشور و كوتاه سخن: معاون فيدل كاسترو
تنها جايى كه رائول كاسترو در آنجا معاون نبوده، وزارت دفاع بود. اعلام شده كه فيدل كاسترو خود بزودى قدرت را دوباره بدست مىگيرد، با وجود اين صدها كوبايى مقيم خارج از كشور جشن گرفتهاند و در ميامى و فلوريدا پرچمهاى كوبا را مىشد ديد كه به اهتزار درآمده بودند و جمعيت، فرياد ”پاينده باد كوباى آزاد“ را سر مىداد، بسيارى آنگونه رفتار مىكنند، انگار كه پايان دوران رهبرى فيدل كاسترو فرا رسيده است و بسيارى نيز مىپرسند كه ”در آينده چه خواهد شد؟“
رائول كاسترو با لحنى شكوهآميز به سئوالاتى كه زبان به زبان مىگردد، اشاره دارد و مىگويد: «بعد از كاسترو چه خواهد شد؟ آيا شاهد قيامى مردمى و يا حتى جنگى داخلى خواهيم بود؟ چه كسى رهبرى را بدست مىگيرد؟ آيا جانشين وى مىتواند، قدرت را حفظ كند؟ معلوم است كه ما مىتوانيم، قدرت را حفظ كنيم و نيز روشن است كه تغييراتى نيز بوجود خواهد آمد. تغيير، جزء جدايىناپذير زندگى است، از مرحلهاى به مرحلهى ديگر، انقلاب هم قسمتى از اين تغييرات است. بله، گذارى وجود خواهد داشت به سوى سوسياليزمى بهتر، به سوى مردمسالارى بيشتر.»
اما چه كسى اين داستان را باور مىكند؟ نظمى نوين، آن هم با رهبر جديد، رائول كاسترو. برادر جوانتر كاسترو در تصفيهى مخالفان نقش داشته و تاكنون دست در دست برادر طى طريق كرده است. شايد بهتر باشد، از زبان رائول ريورو روزنامهنگار و بانى خبرگزارى مستقل ”كوبا پرس“ كه به جرم دريافت احتمالى پول از آمريكا به ۲۰ سال حبس محكوم شد، چند كلامى راجع به آيندهى كوبا بشنويم كه مىگويد:
«آينده: پس از فيدل، برادرش رائول يعنى كسى كه از ابتدا تصدى وزارت دفاع را بر عهده داشت، به قدرت خواهد رسيد. مردم فكر مىكنند، او مىتواند آرام آرام فضا را باز كند، اما مشكل اينجاست كه رژيم، اينك مورد پشتيبانى ونزوئلا و هوگو چاوز (رييسجمهور ونزوئلا) قرار دارد. به همين خاطر رژيم، آن اندازه پول دارد كه بتواند قدرت خود را حفظ كند و باز به همين خاطر توسعهى اقتصادى رخ نخواهد داد. هيچ، همهاش تبليغات است، تأمين احتياجات روز به روز مشكلتر مىشود و جوانها ميل دارند از كشور بروند.»
فيدل كاسترو خود از كسانى بود كه اصلاحات اقتصادى را محدود كرد. رائول ريورو منتقد دولت، به عملكرد و اظهارات نمايندگان دولت اشاره مىكند و مىگويد: «همهشان بازيگر يك قطعهى نمايشىاند. تماشاچيان مىآيند و بعد از تماشاى اين اثر هنرى هورا مىكشند و با وجود اين مىدانند كه هيچ چشماندازى وجود ندارد. آنها همواره يك چيز را مىشنوند، اينكه ”آينده به ما متعلق است، به خلقهاى آمريكاى لايتن، اما مردم مىخواهند، زندگى خود را داشته باشند، زندگى در آزادى، بدون كنترل بر مطبوعات. موضوع اين است: در كوبا آزادى و اميد وجود ندارد، تنها اميد، اين است كه اين فيدل بميرد تا شايد كسى، از طريقى گشايشى را به مملكت بياورد.»
اما اين تصور كه با مرگ فيدل، سيستم حكومتى بر هم مىريزد، سادهباورانه است. رائول، برادر فيدل جانشينش خواهد شد و باز هم داستان از نو شروع مىشود، مگر اينكه رائول پيش از برادر خود بميرد و حزب كمونيست بناچار با مشكل اصلىاش مواجه شود: اينكه انقلاب نيز بايد همراه پدران خود برود.