آموزش روحيه اعتماد و همكارى به كودكان خيابانى با فوتبال
۱۳۸۴ اسفند ۲۳, سهشنبهدر شهر بمبئى بين ۵۰ تا ۱۰۰ هزار يا شايد هم بيشتر كودك خيابانى وجود دارد. بمبئى موتور اقتصادى شبهجزيره هند است. در اين شهر كه داراى برجهايى بس مدرن است يكى از بزرگترين زاغهنشينهاى جهان نيز واقع شده است. صدها هزار نفر كه بسيارى از آنان كودك هستند، در فضايى كوچك و تنگ با هم زندگى مىكنند. پدران و مادران اغلب امكان سير كردن شكم فرزندان خود را ندارند و آنها را براى كار به بيرون از خانه مىفرستند.
براى كودكان خيابانى در شهر بمبئى فوتبال بازىاى است كه مىتوان آن را به سرعت ياد گرفت. كار خاصى لازم نيست براى شركت در آن بكنند. هر كس مىتواند بدنبال توپ بدود. براى بنياد "دن بوسكو"، كه سازمانى است براى كمك به كودكان خيابانى، جمع كردن بچهها براى بازى فوتبال وسيلهاى است براى برقرارى ارتباط نزديكتر با كودكان. اين كودكان ياد مىگيرند كه با توپ و نيز با ديگران رابطه برقرار كنند. اين روشى تربيتى است كه از ورزش براى ايجاد رابطه با كودكان و ميان كودكان استفاده كنند. تازه پس از ايجاد اين رابطه است كه مىتوان به آنها كمك كرد.
رييس دفتر بنياد دن بوسكو در بمبئى، بارنابه سوزا، مىداند كه اين كودكان به افراد غريبه اعتماد ندارند و از بيگانگان كمك نمىگيرند. ياد گرفتهاند تنها زندگى كنند. مىدانند كسى مىتواند در خيابانها دوام بياورد كه مدام در حال مبارزه باشد. در فوتبال هم همينطور است. بارنابه سوزا مىگويد: ”همه بدنبال توپ مىدوند و شخصيتشان را نشان مىدهند: وقتى چيزى مىخواهند، براى آن مبارزه مىكنند. مثل مبارزه براى زنده ماندن.“
اين چيزى است كه كودكان بسيار زود ياد مىگيرند. برخى از اين كودكان از راه كفش واكس زدن پول بدست مىآورند. بارنابه سوزا از يكى از پسربچههايى تعريف مىكند كه با وسايل واكس خود در قطارى بوده و تجربه بدى در اين زمينه دارد: ”موقعى كه يك مامور پليس وارد قطار شد و به او گفت كفشهايم را واكس بزن. پسرك به او گفت پول بده تا كفشت را تميز كنم. مامور پليس خيلى عصبانى شد، چون هيچ بچه خيابانىاى با پليس اينطورى حرف نمىزند. سيلىاى به گوش پسر زد، همه پولش را گرفت و گذاشت توى جيبش، جعبه وسايل واكس پسرك را هم گرفت و از قطار پرتش كرد بيرون. به پسر هم گفت دفعه ديگر مىدانى كه با پليس چطورى حرف مىزنند. پسر با چشم گريان پيش ما آمد.“
پسرك كه تنها ۱۰ سال داشت احساس مىكرد كه نه ارزشى دارد و نه حقوقى. و درست اين احساس است كه مددكاران بنياد دن بوسكو تلاش مىكنند از اين كودكان دور كنند. اما اين كار نياز به زمان دارد. در دفتر بنياد دن بوسكو به روى همه كودكانى كه طلب كمك مىكنند باز است. اما به گفته بارنابه سوزا ”بچهها بايد براى غذاى خود زحمت بكشند. براى هر وعده غذا بايد دو روپيه بپردازند. چون بايد ياد بگيرند كه براى غذايى كه مىخورند كار كرده باشند. براى اين كار آشغالها را جمع مىكردند و از اين راه پول بدست مىآوردند. كوپن غذايى كه به طور معمول پانزده روپيه است را ما به آنها به بهاى ۲ روپيه مىفروشيم. بدين ترتيب ياد مىگيرند چرخ زندگيشان را بچرخانند. بعدها به آنها گفتيم اگر در كلاس درس شركت كنيد، غدايتان مجانى خواهد بود. در نتيجه بچههاى بيشترى آمدند.“
اينها اقدامهايى تعليم و تربيتى هستند كه تاثيرگذارند. بازى فوتبال هم يكى از اين اقدامهاست. براى بردن در بازى كافى نيست بدنبال توپ بدوى، بلكه بايد روحيه همكارى با ديگران داشته باشى. در اين ميان ديگر قويترها و ضعيفترها به خوبى مىتوانند با هم در يك تيم بازى كنند و اين روحيه و تجربه را در عرصه زندگى هم بكار بگيرند. بارنابه سوزا مىگويد: ”تيم فوتبال ما تازه دارد محبوب مىشود. سه سال پيش كه شروع كرديم، خيلى سخت بود، چون دائم مىباختيم. اما من مىخواستم كه بچهها هم ببازند و هم ببرند. بچهها بايد ياد بگيرند كه احساسات خود را بشناسند و با آن كنار بيايند. منظم بشوند، هر روز صبح زود بلند شوند و تمرين كنند، روشهايى را ياد بگيرند براى اينكه در تيم بازى كنند. كم كم همه چيز بهتر شده و عمل مىكند.