اقلیتهای غیرمسلمان ایران؛ تغییر سنتها و بدعت در دین
۱۳۹۸ آذر ۱۹, سهشنبههدف این مقاله ارائه درک بهتر از چگونگی تحول در دین و درک این مسئله است که چگونه شرایط میتواند موجب تغییرات اجتماعی در محتوای دینی شود و تفکرات جدیدی را پیرامون اعمال و باورهای مذهبی ایجاد کند. ابداعات، بیشتر محصولِ شرایط پیرامونی است تا فشار از سوی عوامل درونی یا بیرونی، هرچند این ابداعات دینی گاهی توسط باورمندان و برمبنای تبعیض، تضاد و دیگر انگیزههای شخصی بهکار بسته میشود.
این تبعیضات گاه باعث انجام کارهایی میشود که منطقی و درست نیست، اما راه را برای انجام چیزی مثبت هموار میسازد. دلایل متعددی میتوان برای چراییِ دگرگونیهای دینی در ایران ذکر کرد از جمله تغییرات اجتماعی و اقتصادی، الگوهای مهاجرت و پیشرفتهای سیاسی در داخل و خارج از ایران.
وجود سختگیریها و فشارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی بر اقلیتهای غیرمسلمان در ایران از یک سو و تمایلات اشخاص به پیشرفت، رفع نیازها و منافع فردی از سوی دیگر وهمچنین تلاش جامعه اقلیت برای حفظ و بقای خود در میان اکثریت یکی از عمده دلایلی است که موجب میشود این اقلیتها در انجام آیینها و باورداشتهای مذهبی به همسویی و پذیرش اجباری برخی چارچوبهای رسمی و مورد تأیید حکومت روی آورند.
اقلیت یارسانی؛ تغییر برای بقا
دین یارسانی از جمله اقلیتهایی است که تحت تأثیر دلایل مذکور دچار تغییر و دگرگونی شد.
دستنوشتههای یارسانی برای اولین بار درحدود سال ۱۳۱۳ هجری به اجازه و فرمان سید شمس الدین حیدری در اختیار اقلیت یارسان قرار گرفت. هرچند این آیین در دوران انزوا از ثبات برخوردار نبود، با انتشار وسیعتر و آشکار شدن تفاوت در اعمال و رسوم مذهبی بر دامنه تنش و شکاف میان پیروان یارسانی افزود. تفکرات مختلف در میان روحانیون، مردم و بزرگان یارسانی منجر به تغییرات در برخی از مندرجات دین و همچنین دستنوشتههای دینی شد.
این تغییر شکل در نقشهای مذهبی را باید در بستر خود تعریف کرد. پیروان آیین یارسان برای مطابقت و پذیرفته شدن از سوی عرف و شرایط فرهنگی وجامعه پیرامون خود مجبور به ایجاد تغییر در برخی مراسم دینی و یا نوآوریهای دینی شدند. برای مثال، یارسانها به جای نام«سلطان سهاک» از «علی» امام اول شیعیان یاد میکنند ( یارسانیها ذیل مفهوم فلسفی «دونادون» (۱) به اینهمانی نام «سلطان سهاک»، موسس مذهب یارسان و«علی»،یکی از امامان شیعه باور دارند) که تکرار بیش از حد آن منجر به ایجاد تغییرات فکری در این آیین شده است.
شرایط جغرافیایی نیز میتواند عامل ایجاد ابداعات در رسوم دینی گردد. برای نمونه، در نواحی ترکزبان، شرایط جغرافیایی و فاصله زیاد از مناطق سنتی یارسانی سبب شده تا مردم برای پخش نذری بهجای نان مخصوص "تیری" از ظروف و بشقاب استفاده کنند. این درحالی است که قرص نان دارای معنای بهخصوصی است و براساس شرایط و عرف متفاوت جغرافیایی و قومی تعاریف و شیوه پخت متفاوت دارد.
متون مذهبی مردم یارسانی که در ایران منتشر شده در معرض سانسور قرار گرفته و بخشهایی از آن که با قوانین اسلامی مطابقت نداشته، حذف شده است.
این متون بهخاطر وجود سرکوب، بسیار ساده نوشته شده و رموز دینی مندرج در دستنوشتههای کهن در آن نیامده و از آنجا که کسی اجازه انتشار متون اصلی را ندارد، تفسیرهای اجتماعی بحثانگیز در این کتابها همچنان محرمانه باقی میماند.
فقدان منابع و مرجعی که توسط پیروان یارسانی یا بزرگان این دین نوشته شده باشد، تصویری ناقص از این دین و اقلیت به دست میدهد. دلایل دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد پیروان یارسان در پنهان کردن حقیقت دین و آیینشان بسیار محتاط بودهاند. علاوه بر این، با وجود قدمت باورهای کهن آیین یارسان که به ۷۰۰ سال پیش بازمیگردد تا به امروز هیچ تألیف جامعی در مورد آنها در دسترس نیست.
به خاطر فقدان دانش، ماهیت گیجکننده و تکثر نسخهها و جریانهای متفاوت، جمعآوری آموزههای دینی موجود در قالب یک مجموعه تقریباً غیرممکن است. تألیف چنین فهرستی نیز نیاز به مطالعه وتصحیح گروهی بزرگان یارسانی دارد که این روند را بغرنجتر میسازد.
همگونی و جذب یارسانها درجامعه اکثریت در طول تاریخ همواره به منزله راهحلی برای بقای این دین محسوب میشده است. آنها بدین منظور در ظاهر از اسلام تأثیر پذیرفتند و این نیاز آنها را مجبور به پذیرش برخی از مراسم مسلمانان کرد. برای مثال، آنها اغلب از مراسم ازدواج مسلمانان پیروی میکنند که با مراسم ازدواج خودشان متفاوت است، در آیین یارسان ازدواج از طریق دست دادن زوجین در مقابل یکی از بزرگان دین رسمیت پیدا میکند.
با وجود تابو بودن ازدواج با مسلمانان در بیشتر اقلیتهای مذهبی ایران، همزیستی طولانی ادیان مختلف و تعامل اجتماعی میان جوامع اقلیتها به ازدواجهای میانگروهی بهشکل وسیعی میدان داده است. از دیدگاه اکثریت مسلمان این جذب و همگونیِ یارسانیها تنها بهمنزله صعه صدر و تطابق فرهنگی تلقی میشود. این درحالی است که جذب فرهنگی، پیشرفت و یکی شدن یک اقلیت در درون جامعه نه تنها به انکار وسرکوب حافظه دینی بلکه حتی بهطرز مسئلهسازی به نفی و سرکوب دین آن اقلیت نیز منتهی میشود.
تغییر سنتها در میان اقلیتهای دیگر
در طی چند دهه، بسیاری از زرتشتیهای ساکن روستاهای ایران با ارزش پیدا کردن زمینهای کشاورزی به شهرهایی مثل یزد، کرمان و تهران مهاجرت کردند. برای مثال، روستایی نظیر شریفآباد که در پژوهشهای مری بویس بین سالهای ۱۹۶۴−۱۹۶۳ دارای بیشترین جمعیت زرتشتی توصیف شده بود، امروز محل زندگی مسلمانان شده است. این امر با رها کردن تدریجی آیینهای سنتی و توجه به جنبههای اخلاقی دین همراه بوده است.
بسیاری از زرتشتیهای ایران اکنون حتی دیگر سدره نمیپوشند و کُستی (۲) نمیبندند. همچنین جشنهای گاهنبار(۳) رسمیت خود را از دست داده و عبادتهای روزانه از چند ساعت به ۳۰ یا ۴۰ دقیقه تقلیل پیدا کرده و ممنوعیت ورود به مکانهای مقدس کمرنگ شده است.
برای مثال امروزه درِ آتشکده شهر یزد که برای دستکم ۱۵۰۰ سال روشن بوده است به روی توریستها باز است، همچنین ازدواج دروندینی که از سنتهای زرتشتی است در میان اقلیت زرتشتی به دلایل مختلف از جمله مشکلات ژنتیک، کمیِ جمعیت به دلیل مهاجرت، سکولاریسم و فاصله نسل جوان از سنتها رو به کاهش است.
در مورد یهودیان مناطق کردنشین در ایران باید گفت که برخی از سنتهای مهم یهودی مانند منع استفاده از اتومبیل و جابهجایی به بیرون از محل سکونت در روز شبات (۴) کمتر رعایت میشود. یکی از دلایل این عدم توجه به سنت را میتوان کوچک شدن جامعه و نبود رهبر مذهبی در شهر دانست.
اینگونه تغییر در سنتها را در میان اقلیت آشوریهای اهواز نیز میتوان مشاهده کرد. برای مثال به دلیل تعطیلی رسمی جمعه در ایران، دعای نیایش علاوه بر یکشنبه در روز جمعه برگزار میشود.
جامعه بهایی ایران نیز از اواخر دوره پهلوی و پس از انقلاب ۱۹۷۹ تغییرات عمدهای را در سنتها و دستورات دینی خود دادند، از جمله برگزاری ضیافت نوزده روزه که بنا بر سنت باید در "حظیرةالقدس" (۵) با تجمع بهاییها انجام شود، در منازل و با تعداد محدود برگزار میشود، همچنین فشارهای سیاسی، مذهبی و سیستماتیک حکومت در دهههای اخیر این اقلیت را منزوی ساخته است و این برخلاف یکی از دستورهای دینی آنها مبنی بر لزوم معاشرت با گروهها، ادیان و جوامع دیگر است.
قوانین مذهبی سختگیرانه، راهی برای حفاظت از سنت
برخی از اقلیتهای مذهبی برای اعضایی که بهدنبال ورود دوباره به جامعه مذهبی خود هستند قوانین خاصی دارند.
بازگشت به جامعه برای مردان مندایی که با کسی خارج از اقلیت (مثلاً یک مسیحی) ازدواج کردهاند، مادامی که مسیحی نشده باشند، نسبتاً راحتتر است. زنان مندایی نیز برای دوباره پذیرفته شدن باید مراسم مذهبی خاصی را بهدفعات بهجا آورند. این قوانین در جوامع مندایی و مسیحی شاید به واسطه بسته بودن نسبی نظام اعتقادی آنها باشد. هرچند، منداییهایی که با عربها زندگی میکنند به لحاظ فرهنگی نیز از آنها تاثیر گرفتهاند.
درکل، آشنایی و نزدیکی دائمی میتواند به بسته بودن روابط بینجامد. برای مثال نگرانی اولیه خانوادههای اقلیتهای مذهبی که ازدواج سنتی در بین آنها رواج دارد این است که فرزندانشان عاشق کسی خارج از اقلیت شده، با او ازواج کنند. مشکل دیگر، بیشتر بودن تعداد دختران نسبت به پسران و احتمال بیشترِ ازدواجهای میانگروهی بهواسطه این کمبود شریک زندگی است.
جهانیشدن، سکولاریسم و زوال دین در نسل مدرن
از نظر سکولاریسم، گذار به مدرنیته با ازبین بردن یا سقوط چارچوب باورها صورت میپذیرد؛ باورهایی که معمولاً بهمنزله مانعی در برابر پیشرفت تلقی میگردند. چنین روایتی معمولاً در فحوای کلام و برداشت اصلی از سکولاریسم یافت میشود.
اولین برداشت مربوط به قطع رابطه آشکار میان سازمانهای سیاسی مدرن و دیگر وجوه زندگی عمومی با باورها و نهادهای مذهبی است و دومی به رویگرداندن از باورها و رسومات مذهبی اشاره دارد.
اسلامیزه کردن یارسانها، گرفتن زمینهای زرتشتیان در اهواز، نابرابر بودن اموال اقلیتها در قوانین اسلامی و مجازاتهای نابرابر در قبال قتل اقلیتها در ایران از جمله نمونههای سختگیریها و فشارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی است که مهاجرت و تغییر در دین و جامعه دینی اقلیتها را بهدنبال داشته است.
با این همه، در کنار چنین فشارهایی باید سکولاریسم و مدرنیزاسیون را نیز از دیگر عوامل تغییر و بدعت در سنتهای اقلیتهای ایران برشمرد؛ بدعتی که در مواردی به خوانشی جدید از دین منتهی میگردد.
پانوشتها:
۱- مفهومی در دین یارسانی که شباهت ظاهری با مفهوم تناسخ دارد و به سفر روح برای رسیدن به کمال از کالبدی به کالبد دیگر در یک دوره زمانی معین اشاره دارد. در فلسفه دونادون ارواح امامان شیعه جهت کمک و راهبری روحهای دیگر در کالبدهای مختلف تجلی میکنند.
۲- لباس آیینی و مقدس زرتشتیان که در مراسم تشرف به دین به تن میکنند
۳-اعیاد دینی سال در دین زرتشتی که شش بار در طول سال برگزار میشود
۴- در دین یهودیت به روز تعطیل هفتگی (شنبه) میگویند؛ که به صورت سمبلیک به معنای هفتمین روز آفرینش است.
۵- مکان عمومی مخصوص انجام مناسک بهاییان
* مطالب منتشر شده در این صفحه صرفا بازتاب دهنده نظر و دیدگاه نویسندگان آن است.