1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

مذاکره است یا معامله؟ و یاتبانی!

قسیم اخگر۱۳۸۶ مهر ۹, دوشنبه

این روزها یکبار دیگر آوازه مذاکره با طالبان در همه جا بر سر زبانها ست . این آوازه ها که ازاظهارنظر یک سخنگوی طالبان در مصاحبه با یکی از رسانه های خارجی آغاز شد ، بیشتر از آنکه توسط طالبان پیگیری شود،توسط جوانب دیگر از دولت کرزی تا متحدین داخلی و خارجی اش ادامه یافت .

https://p.dw.com/p/DH4s
"طبق معمول همه حق دارند به غیر از مردم افغانستان که هیچگاهی حقی نداشته اند."
"طبق معمول همه حق دارند به غیر از مردم افغانستان که هیچگاهی حقی نداشته اند."عکس: DW

واقعیت امر این است که رفت وآمد ها ودیدو بازدیدها و توافقات و بده بستان ها میان طالبان ودولت و نیرو های خارجی بصورت نامنظم ونامنسجم ، از خیلی دیر بدینسو جاری وساری بوده است . رابطه با طالبان و در جنب آنها حزب اسلامی با جوا نب گوناگون ذیدخل در قضایای افغانستان ، هیچگاهی قطع نشده است بلکه جسته وگریخته ولی پیوسته ادامه داشته است . باوجود آن این روابط با مراجع متعدد و گوناگون خا رجی و داخلی مقابل طالبان ، نه درچوکات برنامه ی واحد و ادامه دارو استراتیژیک، بلکه در محدوده مصالح و منافع آنی و روز مره فرد یاجناح طرف مقابل طالبان صورت گرفته است . از همین سبب همیشه کوشیده اند آن را مخفی نگهدارند. بطور مثال آقای کرزی برای وا داشتن شرکای جهادی اش به عقب نشینی و پرهیز از بلند پروازی های امتیاز طلبانه آنان، توسل به نزدیکی با طالبان و حزب اسلامی را دردستور کار قرار داده و ازآن به عنوان تهدیدی تر ساننده استفاده برده است . یا در موقع انتخابات ، نعیم کوچی ، ترابی و برخی دیگر از سران طالب را به دستیاری خود فرا خوانده و در نمایش انتخاباتی ، از آنان استفاده برده است. بوجود آمدن ترمینولوژی های مبتکرانه طالبان میانه رو وافراطی توسط آقای کرزی ، که امروز به طالبان بد وطالبان خوب ،تبدیل عنوان یافته است یاد گار جاودان همین دوران است.

درجانب دیگر وباملاحظاتی دیگر انگلیسی ها مستقلاً ودرغیاب دولت افغانستان ، با طالبان به مذاکره نشسته و موسی قلعه رابه نشانه حسن نیت ، دستمزد آنان کرده است تا امنیت ملی بریتانیای کبیر را تضمین نمایند همانگونه که ایتالیایی ها برای رهایی خبرنگار شان در ازای قربانی کردن دو افغان که ازروی ناغافلی و نا عاقلی شاهد اسرار شده بودند ، مستقیماً با طالبان به معامله پرداختند و نمونه ای آموزنده برای کور یایی ها شدند تا مستقیماً با طالبان به چانه زنی بپردازند وآنا نیرا که بی اطلاع دولت افغانستان آمده بودند تا گروگان شوند بدون حضور دولت افغانستان آزاد سازند. بدین تر تیب می بینیم که هرکس دهل و سرنای خودش را به صدا در می آورد وپروای دیگری درسر ندارد.از همین سبب است که ماهیت مذاکرات کنونی نامعلوم و مبهم است و هیچ کس نمیداند آنچه بوقوع می پیوندد مذاکره است یا معامله و یا تبانی؟ آقای کرزی با ابداع اصطلاحات مبهم ومعمایی طالبان خوب و طالبان بد ، بی آنکه واضح سازد براساس کدام اعلامیه یا اظهاریه ای این تقسیم بندی را مستند می توان ساخت ، خودش را راحت کرده است . او می داند که بر جبین هیچ طالبی ، بد ، یا خوب نوشته نشده است ، برجبین ملاعمر نیز چنین کلمه ای نقش نبسته است . مرجع تشخیص لابد خود ایشان هستند ، چنانچه تا حال بوده اند ،مثلاً تشخیص داده اند که جمعه خان همدرد یا اقبال منیب یا فیض الله فیضان خوب است و مردم بناحق آنانرا بد می گویند . یا هزاران جنایت کار دیگری را که بر مردم مسلط ساخته اند.

وزیر دفاع بر یتانیا حتی زحمت تقسیم بندی آنچنانی را بخود نداده وبا استناد به مسلمان بودن مردم افغانستان ، بر ضرورت حضور ومشارکت طالبان دردولت آنهم بی هیچ ، پا فشاری کرده است بی آنکه اشاره به حامیان خارجی آنان داشته باشد. در تمام این موضعگیری ها آنچه اساساً مطرح نشده است ، قتل عام ها وشکنجه ها و ویرانی خانه های مردم است. عدالت و بازخواست وخقوق بشر ظاهراً مخل مذاکره شمرده شده و یکسره کنار گذاشته شده اند .

با چنین پیش منظر و پس منظری نمی توان به نتایج این مذاکرات و حتی اهداف اعلان نشده آن امید بست. زیرا تنها برنده این مذاکره با زهم طالبان هستند. اکنون بی گمان جوانب گوناگون می خواهند از این نمد کلاهی برای خود شان ببافند. آقای کرزی می خواهد در انتخابات آینده به همکاری و اتحاد طالبان وحزب اسلامی پیروز شود. امریکا آرزو دارد از طالبان وحزب اسلامی حربه ای برای مقابله با ایران درست کند.انگیسها می خواهند در اتحاد با آنان امنیت داخلی شانرا تضمین نموده سهم بیشتری از تریاک بردارند ،پاکستان می خواهد ازاینطریق افراد بیشتری را وارد کابینه نمایند وبالاخره جبهه ملی می خواهد متحدین ایدئولوژیک بیشتری بیابد. در این میان آنچه هر گزمورد ملاحظه ی هیچ کسی قرار نمی گیرد مردم افغانستان ، سرنوشت دموکراسی، آزادی ، حقوق بشر جامعه مدنی، عدالت و قانونیت است. طبق معمول همه حق دارند به غیر از مردم افغانستان که هیچگاهی حقی نداشته اند.