1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

دور دوم گمانه ها ودل نگرانيها

۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

سرانجام آقاي کرزي حاضر شد، برنتيجه گيري وتصميم کميسيون بررسي شکايات انتخاباتي صحه بگذارد ورفتن به دوردوم انتخابات را بپذيرد.

https://p.dw.com/p/KEwh
عکس: DW

درحاليکه يک روز قبل يکي از سخنگويان ستاد انتخاباتي ايشان گفته بود که با استناد به اينکه نتيجه گيري کميسيون بررسي شکايات، به لحاظ تخنيکي وفني ناقص است وجنبه ي سياسي دارد، مورد قبول آقاي کرزي نخواهد بود. آنچه ديگر پنهان نيست اينست که پذيرش رفتن به دوردوم توسط آقاي کرزي ،پس ازاعمال فشار هايي که توسط خارجيان وارد آمد، صورت گرفت. تماس هاي تلفني ميان وي وسرمنشي ملل متحد، وزيرخارجه امريکا و گوردون براون وسپس مسافرت آقاي کوشنر وزيرخارجه فرانسه و رييس کميته روابط خارجي سناي امريکا و قبل ازآنها زلمي خليل زاد، وبه زعم برخي از تحليلگران سياسي، موکول شدن اعزام نيروي نظامي امريکا به اعلام نتايج انتخابات توسط اوباما، همه وهمه به منظورتشويق و يا واداشتن ايشان براي پايان دادن به بحراني بود که پس از انتخابات بوجود آمده بود.

حضور نماينده سرمنشي ملل متحد، جان کري سناتور امريکا يي، سفراي انگليس وامريکا در کنفرانس مطبوعاتي که آقاي کرزي رفتن به دور دوم را اعلام کرد نيز حکايت ازآن داشت که مقامات عاليه خارجي در واداشتن ايشان به اعلام تصميم رفتن به دور دوم بي دخل نيست. وقتي درنشست خبري روز دوشنبه که با تأخيردوساعته برگزارشد نظر اندازيم درمي يابيم که مقامات خارجي حاضر در جلسه، بادقت وتمايل خاصي جريان مصاحبه را تعقيب مي کردند. چنانچه وقتي آقاي کرزي مي خواست پس از پاسخ گفتن به آخرين سوال به زبان فارسي، مصاحبه را خاتمه داد و مي خواست مجلس را ترک کند، آقاي کاي آيده ازوي خواست که توقف کند تا وي ترجمه آخرين سوال وجواب را بشنود. آقاي کرزي در سخنراني کوتاهي که درآغاز داشت، با تأييد نتايج اعلام شده اضافه کرد که متأسفانه انتخابات افغانستان بدنام شد، حال زمان آن رسيده است که مردم افغانستان به وحدت ملي فکر کنند ودور دوم انتخابات را بر گزار کنند.

برپايي دور دوم انتخابات به تحکيم دموکراسي ومردمسالاري درکشور ما کمک مي کند. تصميم رفتن به دور دوم و طرد انتخابات مملو از تقلب، تاحد زيادي توانسته است اثرات ضربه اي که بر انتخابات ودموکراسي وارد شده بود،کاهش دهد اما بيشتر از آن بر نگرانيها ي عمومي افزوده است و همپا باآن به شايعات و گمانه زني ها ي زيادي دامن زده است. نخستين نگراني در مورد توانايي تدوير انتخابات در 16 عقرب امسال است که زمان کوتاهي براي آن باقيست. گرچه سخنگوي کميسيون انتخابات از آمادگي هاي لوژستيکي خودش براي برگزاري انتخابات وعده داده است. مشکل اول خود همين کميسيون است که عدم کفايت، عدم جانبداري وسوء اداره اش را در انتخابات قبلي نشان داد. گفته مي شود که بان کي مون برکناري حدود 200 نفر از کارمندان کميسيون را که درتقلب دست داشته اند را خواستار شده است، حتي اگر تقلب کاران کميسيون در همين حد باشد، استخدام افراد جديد و صالح ومتعهد بجاي آنها وآماده سازي شان زمان مي خواهد ، درعين حال انتصاب اين دوصد نفر حاکي از بي دقتي وعدم مسئوليت (اگر نگوييم غرض ورزي) رده هاي اصلي وبالاي کميسيون است. براي برگزاري انتخابات قبلي مدتها زمان صرف شد، ولي چنانچه ديديم آبروي انتخابات را برد. حالا دراين مدت کوتاه چگونه ممکن است انتخابات دور دوم به صورت عادلانه ، آزاد ، شفاف و سرتاسري بر گزار شود. نکته دوم اعاده ي اعتماد وباور مردم افغانستان است که اغلباً عدم تمايل شان را به شرکت در دور دوم نشان مي دهند. اگر مردم براي شرکت دردور دوم آماده نشوند، مشروعيت انتخابات ورژيم منبعث از آن زير سوال خواهد رفت.

مسئله ي ديگر خرابي درحال افزايش اوضاع امنيتي ست که اميدي نيست به اين زوديها مرفوع گردد يا حتي کاهش يابد. اگربازهم بخواهد کلوخي گذاشته از آب بگذرند و يک انتخابات صوري ونمايشي وشکلي داير کنند بازهم به همان جايي که هستيم ميرسيم ودوماه ياشايد بيشتر ازآن زمان به کار داشته باشيم تا به دعاوي وشکايات انتخاباتي ،رسيدگي صورت گيرد . چالش هاومسايل فوق موجب شده است که حدس وشايعه وافوات زيادي دامنگستر شود که مهمترين آنها همان شايعه ي ائتلاف ميان دورقيب اصلي ست. درحالي که هم آقاي کرزي وهم آقاي عبدالله آن را رد کرده اند. اما آقاي فاضل سانچارکي، سخنگوي ستاد انتخاباتي داکتر عبدالله گفته است که اگر هيچ راهي براي تدوير انتخابات وجود نداشته باشد ، حاضر هستيم روي راه هاي ديگر ،گفتگو کنيم.

از طرف ديگر آقاي کوشنر وزير خارجه فرانسه نيز درملاقات خودش با وزير خارجه افغانستان اين جمله را گفته بود که شما مجبوريد، با همديگر کار کنيد . مسلماً اين سخن فقط سخن شخص اونبود بلکه تمايل وخواست متحدين او نيز بود، که از زبان او شنيده مي شد. بهر صورت اگر توافقي براي همکاري ميان دو طرف صورت گيرد، نمي شود آنرا ائتلاف ناميد، بلکه توطئه وسازش وجور آمد يا کودتايي مي توان لقب داد، که درغياب مردم وقانون و دموکراسي ، سازمان داده شده است. کودتايي نه سرخ نه سفيد بلکه سياه . چالش ومشکل اساسي ديگر ،عدم تمايل مردم براي شرکت درانتخابات دور دوم است .

اغلب مردم دراثر تقلبات گسترده ي قبلي، باور به اين را که در دور دوم نيز تقلب ودستبازي صورت خواهد گرفت، اشتياقي براي رفتن پاي صندوقهاي راي ندارند. زيرا تمامي عوامل و پيش زمينه هاي تقلب ازکميسون انتخابات تاافرد قدرتمند محلي کماکان ،درموقعيت قبلي قرار دارند. آقاي اوباما اعلام کرد که رفتن به دور دوم، تمامي مشکلات ما را حل نکرده وبه همه سوالات، پاسخ نمي دهد. وي به صراحت، مسئله ي صرورت داشتن شريک و متحد براي امريکا را مطرح کرد و توپ تازه اي را به ميدان انداخت. بناءً براي خيلي روشن است که ، قبول يک شريک مطمئن وفرمانبردار، يکي از پيش شرط هاي لازم براي پيروزي در انتخابات دور دوم است. اما روشن نيست که دراين شراکت سهم جانب افغاني کدامها هستند وموضوع مورد شراکت چه چيز هاست. آيا اين موضوع نشاندهنده ي يک رويکرد تازه، که عبور از کرزي نيز شامل آنست آغاز مي شود؟ خرابي اوضاع امنيتي چالش ديگري ست که نمي شود آن را سرسري گرفت ولي چون همه کس ازآن آگاه هست، بيشتر روي آن صحبت نمي کنيم.

قسیم اخگر

ویراستار: یاسر