1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

در حاشیه سفر دیک چنی - سفربرای دلجویی یاگره گشایی

قسیم اخگر۱۳۸۵ اسفند ۱۱, جمعه

مسافرت غیر مترقبه و اعلام نشده دیک چنی معاون رئیس جمهور امریکا به افغانستان، به خصوص پس از انفجار تروریستی ای که در بگرام رخ داد وموجب کشته شدن حداقل هژده تن و زخمی شدن تعداد دیگری شدمورد تفسیر وتبصره های زیادی قرار گرفت و توجهات زیادی را جلب نمود.

https://p.dw.com/p/DH5H
سفر آقای دیک چنی یکبار دیگرادامه ابهام و دوگانگی سیاست امریکا درقبال پاکستان وبه تبعیت از آن درمقابله با ترو ریزم را نمایش داد.
سفر آقای دیک چنی یکبار دیگرادامه ابهام و دوگانگی سیاست امریکا درقبال پاکستان وبه تبعیت از آن درمقابله با ترو ریزم را نمایش داد.عکس: DW

البته غیر مترقبه بودن و قبلآ اعلان نشدن این سفر بنا بر دلایل امنیتی ،تا حد زیادی موجه است ، زیرا اوضاع امنیتی غیر قابل اعتماد و کنترول در افغانستان وفعال بودن عوامل عمده ترور و نا امنی در پاکستان رعایت هر احتیاطی را ضروری می سازد.از همین رو گفته می شود که حتی در اسلام آباد نیز کسی ازمسافرت چنی به افغانستان باخبر نبود.به همین ترتیب هنگامی که انفجار نیرومند ی در مقابل پایگاه هوایی بگرام رخ داد ،دیک چنی صدای خفیفی از آن را شنید و بسیاری از همراهان وی همان را هم نشنیدند. لحظاتی پس ازاین انفجاربودکه آقای کرزی ودیک چنی برای دوساعت ودر پشت درهای بسته باهم سخن گفتند وطبق معمول اعلام شد که مسأله امنیت ودوام تعهدامریکادر مبارزه علیه تروریزم موضوع اصلی این مذاکرات رامیساخت. باعطف توجه به وضعیت بحرانی و نا امنی موجود در هردو کشور افغانستان و پاکستان این سوال نا بجا نیست که چه فوریت و اولویتی در این مسافرت وجود داشت؟ آنچه این سوال را جدی تر ساخت ،مسافرت اعلام نشده وزیرخارجه انگلستان به پاکستان و بعدافغانستان به تعقیب مسافرت دیک چنی بود؛بوجودآمدگرچه ممکن است سفر وزیر خارجه انگلستان به دنبال شکر رنجی هایی که در این اواخر میان آقای کرزی ودولت انگلستان بوجود آمده بود ، کوشش برای ترمیم فاصله ها و پاسخی به سفر چند روز قبل آقای کرزی به انگلستان باشد .

تا آنجا که به سفر آقای چنی به پاکستان بر می گردد،بدنبال هشدار غیر مستقیم برخی از مقامات امریکا مبنی بر کاهش کمک ها در صورت عدم کوششهای جدی پاکستان در مبارزه علیه تروریزم ،دلجویی از پرویز مشرف وتوجیه دیپلوماتیک آن اظهارات ،می تواند این سفر را توجیه نماید . گفته می شود که سفر آقای چنی به افغانستان به عنوان دنباله طبیعی این سف،هیچ فوق العادگی ندارد ودرنهایت استفاده ازفرصت بدست آمده برای یک دیدار عادی و اعلام تداوم همکاری ست.

تفسیر دیگر اینست که این دیدار و اعلام حمایت و دوام تعهدات قبلی ،پس از گرد همایی احزاب جهادی وشعار های ضد امریکایی ودر جانب دیگر اخطار گلبدین حکمتیار دایربرخروج قریب الوقوع امریکا از افغانستان این مسافرت کاملاًضروری بود. بر اساس این تفسیر سفر آقای چنی هم پاسخی به گلبدین است وهم هشداری به سایر مخالفین دولت وهم تشجیع آقای کرزی که از جوانب گوناگون تحت فشار قرار دارد ودر چا راه بی تصمیمی وا مانده است.البته تا آنجا که به اکثریت مردم عادی افغانستان مر بوط است اگر انفجار بگرام نمی بود ،توجه ویژه ای به این مسافرت نداشتند زیرا مسافرتها ودید وبازدیدها وهمگام با آن وعده های بی نتیجه وتحقق نیافته مانع از آن شده است که به این وعده ها دل خوش کنند. همین چند ماه قبل بود که یکی از مقامات عالی رتبه خارجی با جدیت تمام از تغییرات دروضع امنیتی طی سه ماه وسپس شش ماه آینده خبر داد. موعد مقر به سر آمد وتنها نتیجه آن ها تسلیم دهی موسی قلعه وبدتر شدن وضع امنیتی در مناطق جنوب بود.تا این که اعلام شد سال آینده، جنگها و نا امنی های گسترده ایرا باید انتظار کشید.

در این میان دیدگاه دیگری نیز وجود دارد و آن این که اوجگیری تنشها میان ایران و امریکاوپیشبینی محافل خبری دایر بر احتمال اقدامات نظامی علیه ایران نیز می تواند علتی برای این مسافرت های متعاقب هم باشد زیرا در صورت وقوع هر حادثه ای ازآن گونه ،افغانستان از آثار و نتایج آن متأثر خواهد شد و در این رابطه نا گزیر از آمادگی خواهد وچه بسا که نتواند آنگونه که رسماً اعلام کرده بود بی طرف بماند. یکی از خبر گزاریها پیشبینی نمود که ازوقوع جنگ با ایران چند هفته بیشتر باقی نمانده است .وقتی جنگ با عراق آغاز شد امریکاییهابارها اعلام کردند که مصروفیت آنان درعراق تاثیری بر کوششهای آنان درافغانستان نخواهد داشت اما دیدیم که غیر از این شد و جنگ در عراق چه از لحاظ نظامی و چه از لحاظ سیاسی نتوانست بی تأثیر بماند. البته این احتمال را که این مسافرتها در ادامه جنگهای تبلیغاتی،صرفاً مانوری برای ترساندن و واداشتن ایران برای عقب نشینی در نزاع هستوی باشد نیز می توان افزود،زیرا در هر صورتی ایران ،ناگزیر است روی موضعگیری دولت افغانستان در این منازعه و تأ ثیر آن حساب نماید.

جدا ازهمه این مسایل سفر آقای دیک چنی به پاکستان و سپس افغانستان ، یکبار دیگرادامه ابهام و دو گانگی سیاست امریکا در قبال پاکستان وبه تبعیت از آن در مقابله با ترو ریزم را نمایش داد. سیاست امریکا در مبارزه علیه تروریزم ، مافیای مواد مخدر،چگونگی حمایت از دولت آقای کرزی و سر انجام دموکراسی در افغانستان همیشه حامل این ابهام بوده است وهمین ابهام بازتاب خودش را در کلیه موضعگیریهای سیاسی دولت افغانستان بر جا گذاشته وچند گونه و دو پهلو بر خورد کردن وروزمره گی را به یک سنت ماندگار بدل کرده است. در نتیجه وضعیتی بوجود آمده است که هیچکس نتواند با اطمینان ازفردا چه خواهد شد سخن بگوید.