تبصره: صلح با طالبان با عجله ممکن نیست
۱۳۹۸ تیر ۱۸, سهشنبههمزمان با اینکه در دوحه در پشت میز مذاکره نظرات رد و بدل میشد، در افغانستان انسان ها کشته میشدند، مثل هر روز دیگر، در جنگ و یا سوءقصد های تروریستی.
گردهمایی دوحه یک نشست صلح بین الافغانی نبود، بلکه وسیله ای بود که قرار است برای مذاکرات بعدی راهکشا باشد. نشستی بود که در آن نکات ممکن و غیر ممکن به بحث گرفته شد. نشستی بدون اشتراک افراد سطح رهبری هر دو جانب، و نشستی که به قول اشتراک کنندگان، لحن در آن گاهی بسیار تند و گاهی هم تفاهم آمیز بود.
در مأموریت شخصی
نمایندگان حکومت افغانستان و گروه طالبان، به ابتکار آلمان و قطر، به عنوان افراد شخصی رسماً دور هم جمع شدند. چنین یک گردهمایی یکی از شرایط بود، زیرا این گروه اسلامگرای تندرو تا هنوز رسماً از مذاکره با حکومت افغانستان خودداری میکند. اما چیز بسیار پر اهمیت اینست که اصلاً دو روز تمام در سالن یک هوتل در دوحه گفتگو صورت گرفت.
یکی از اشتراک کنندگان از کابل یک جوان تحصیل یافته به نام متین بیک بود، که امروزه به عنوان یک فرد تأثیرگذار اداره ارگانهای محل را به پیش میبرد. پدرش یک جنگسالار بود و در سال ۲۰۱۱ در یک حمله طالبان کشته شد.
لطف الله نجفی زاده، رئیس تلویزیون طلوع نیوز نیز در این نشست حضور داشت. او در سال ۲۰۱۶ هفت کارمند خود را در یک حمله انتحاری طالبان از دست داد.
به شمول سرپرستی از کودک
بانو شهرزاد اکبر نیز به دوحه رفته بود. او در فبروری ۲۰۱۷، یکجا با فعالان جوان دیگر، در یک اقدام نمادین رنگ سرخ را به دریای کابل ریختند. آنها خواستند تا آب سرخرنگ این دریا قربانیان ترور را به یاد بیاورد. بانو شهرزاد اکبر امروز معاون مشاور امنیت ملی افغانستان است. او پسر دو ماهه خود را نیز با خود به دوحه برده بود. مراقبت از این کودک در جریان گفتگوها، به دوش پدر بود. بلی در افغانستان چنین چیزی هم ممکن است.
گفتگو های بین الافغانی در زمانی برگزار شد، که مذاکرات ایالات متحده امریکا با طالبان هنوز جریان دارد. اداره ترامپ میخواهد هرچه زودتر این مذاکرات به نتیجه برسد. این امکان وجود دارد که زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه واشنگتن برای صلح افغانستان، به زودی با طالبان روی یک قرارداد کلی به توافق برسد. طالبان خواستار یک جدول زمانی برای خروج نیروهای امریکایی اند، و امریکایی ها یک تضمین امنیت و عدم بازگشت به ترور را از جانب طالبان تقاضا میکنند.
صلح تنها به خواست ترامپ ممکن نیست
اما توافق ایالات متحده امریکا با اسلامگرایان تندرو، یک پیمان صلح برای افغانستان نیست. هیچکسی نباید به این پندار و خیال باشد که صلح را به زور میتوان در افغانستان تأمین کرد، تنها به خاطری که رئیس جمهور ایالات متحده امریکا برای انتخاب شدن دوباره اش مبارزه میکند.
برای امریکایی ها و متحدانش، مانند آلمان، مسأله "تنها" بر سر ۱۸ سال از ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ به اینطرف است، و برای افغان ها بر سر چهار دهه جنگ دوامدار.
این افغانها اند که باید نقش سیاسی طالبان در آینده را واضح بسازند. این افغان ها اند که باید تصمیم بگیرند که برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در پایان سپتمبر امسال تا چه حدی معقول است. این افغان ها اند که باید تصمیم بگیرند که آیا پابند قانون اساسی دموکراتیک باقی میمانند و یا میخواهند دوباره یک امارت اسلامی داشته باشند.
در وضعیت موجود این موضوع هم مهم است که زنان در آینده افغانستان چه نقشی خواهند داشت. طالبان به این مسأله چه نظری دارند، وقتی می گویند که زنان اجازه دارند آموزش و کار را بر مبنای شریعت و فرهنگ اسلامی انجام بدهند؟ به اساس معلومات مارکوس پوتسل، فرستاده حکومت آلمان برای مسایل افغانستان، یازده زن به دوحه رفته بودند. در هیئت طالبان هیچ زنی شامل نبود.
بی اعتمادی بزرگ در همه جوانب
یک جزء دیگر واقعیت افغانستان اینست که حکومت چند پارچه بوده و خودش، به دلیل مبارزه بر سر قدرت، خود را فلج میسازد. در ولایات جنگسالاران مانع رشد دموکراتیک میگردند، کسانی که غرب آنها را شریک و همکار خود ساخته و با پول غرب زندگی میکنند. در جانب طالبان هم سؤال برانگیز است که آیا نمایندگان سیاسی شان در دوحه، با جنگجویان شان در میدان جنگ علایق یکسان دارند، یا خیر. فرماندهان طالبان در این میان تقریباً نیمی از افغانستان را تحت کنترول خود دارند. پس چرا آنها باید از لحاظ سیاسی کوتاه بیایند، وقتی زمان در هر صورت به نفع آنها میچرخد؟
کسیکه بخواهد در افغانستان صلح را تأمین کند، به صبر دیپلوماتیک نیاز دارد. راه برای رسیدن به صلح طولانی است. هنوز خون زیادی در این راه ریخته خواهد شد. در افغانستان یک جنگ نیابتی وجود داشت و حالا هم دارد. اتخاذ تصامیم برای این کشور بدون همسایگان مورد اختلاف، پاکستان و ایران، و همچنان قدرت های بزرگ چین، هندوستان و روسیه، ممکن نیست.
پس نیاز مبرم است که افغان ها، مثل این نشست دوحه، پشت درهای بسته و در امن با هم مذاکره کنند، در مورد چیز های ممکن و غیر ممکن. در مورد کشور شان و بدون جنگ.