برنده انتخابات کيست؟

درجريان انتخابات بيشتر ازيکصد وسي مورد حملات انتخاري وانفجاري وراکت اندازي صورت گرفت وبيشتر از ده نفر ازنيروهاي امنيتي به قتل رسيدند. جدا از مناطقي که دراختيار طالبان قرار داشت و رأي گيري در آنجاها ممکن نبود، برخي ديگر از مراکز رأي دهي ، بنا بر عوامل امنيتي ازانجام فعاليت باز ماند . کمبود اوراق رأي دهي در برخي از حوزه ها رأي دهي ، نا کار آمدي ابزار ووسايل وسرانجام بي خاصيت بودن رنگ تقريباً در همه جا، دخالت افراد قدرتمند در جريان انتخابات برله يا عليه برخي از نامزد ها ، موارد آشکاري بودند، که مي توان زير عنوان تخلف هاي انتخاباتي از آنها نا برد. موازي با انتخابات رياست جمهوري ، راي دهي براي انتخاب اعضاي شوراي ولايتي نيز در جريان بود که ازآغاز کمپاين انتخاباتي صد درصد تحت شعاع انتخابات رياست جمهوري قرار داشت. با آن که حضور مردم در انتخابات کمرنگ به نظر مي رسيد و زنان حضور چشمگيري در انتخابات نداشتند، تعدادقابل توجهي از مردم ، باقبول هرخطرممکن، درانتخابات شرکت جستند. شرکت همسران برخي ازنامزد ها در رأي دهي يکي ازديگر ازموارد ي بود که بصورت سمبوليک بايد از آن ياد کرد. هنوز نتايج نهايي انتخابات معلوم نيست ولي به نظر مي رسد که سه تن از نامزد ها يعني کرزي، عبدالله، رمضان بشردوست، بيشترين آرا را بخود اختصاص داده اند. دراين ميان هرچند بشر دوست در رديف سوم قرار دارد ولي او تنها نامزدي ست که بدون پست و پول و پلو و پشتوانه حکومتي وتوسل به ابزار مذهبي، قومي، سمتي وغيره، به کسب تعدادي از آراي مردم نايل شده است. در هر حال اين انتخابات را با وجود تمام کمبود ها، تقلبات، سوء استفاده از امکانات دولتي، دخالت زومندان صاحب قدرت ودر نهايت اين که چه کسي روي کار مي آيد، مي توان پيروزي مردم افغانستان به حساب آورد. مردم افغانستان باشرکت دراين انتخابات، با وجود تهديداتي که وجود داشت، درواقع به دموکراسي رأي دادند وبه افراطيت و تروريزم وامارت و قيموميت خواهي نه گفتند. آنچه را مردم ما طي اين دو ماه اخير آموختند وتجربه کردند، آموزه هايي هستند که شفافيت، عادلانه بودن، آزادانه بودن انتخابات را در دوره هاي بعدي تضمين مي کند. مردم افغانستان، ظرفيت وتوانمندي وآگاهي شان رادر مشارکت وسهمگيري سياسي نشان دادند، اما تا آنجا که به مسوولان ومتصديان امور مربوط مي شود، نتوانستند حد اقل زمينه ها وشرايط لازم براي استفاده از طبيعي ترين حق شان را آماده سازند. مسئله معياري نبودن رنگ ، نا کار آمدي وسيله سوراخ کن، کمبود اوراق رأي دهي ونظاير آن ، حتي اگر از روي سهل انگاري و ندانم کاري هم با شد، يک گناه وخيانت ملي به حساب مي آيد. همه چيز گواه آنست که تقلب وجعل کاري درمقياس زيادي صورت گرفته است وهنوز که شمارش آراء پايان نگرفته است، امکان تقلب وجود دارد، ولي باوجود آن وحتي با فرض اين که درجريان شمارش آرا نيز تقلباتي صورت گيرد، دراين که مردم افغانستان برنده اصلي اين انتخابات هستند، نمي توان ترديدي داشت. مردمي که با قبول هر خطر ممکن جاني، براي تثبيت حق شان به پاي صندوقها رفتند ورأي شان را به صندوق ريختند ، پيروز هستند. اگر نقش مردم، آگاهي آنان وسرانجام انگيزه هاي آنان را معيار قرار دهيم ، اتخابات کنوني را درمقايسه با انتخابات قبلي رياست جمهوري، خيلي پيشرفته تر مي يابيم. تضعيف قابل ملاحظه سمتگيري هاي قومي، مذهبي، نژادي در گزينش شخصيت ها ، توجه به برنامه هاي سياسي واقتصادي نامزد ها ونه تعلقات شخصي آنان، کوشش براي کسب اطلاعات بيشتر در مورد نامزد ها و برنامه هاي ايشان پديده هاي تازه بودند که اين انتخابات را درمقايسه با انتخابات قبلي ممتاز مي سازد. اينکه مثلاً عبدالله واشرف غني احمد زي در مناطق هزاره نشين، مورد استقبال عده اي قرار گرفتند و يا حامد کرزي در ولايات شمال براي کمپاين رفتند يا رمضان بشر دوست در خوست وپکتيا ولوگر توسط مردم استقبال شدند ومورد توجه قرار گرفتند، در افغانستان يک حادثه به حساب مي آيد. حادثه اي که اگر امروز آقاي کرزي ياعبدالله وبشر دوست مي توانند از آن سود ببرند، براي هميشه اين مردم افغانستان هستند که ازآن سود مي برند. درواقع آنچه را که حکومت ها نتوانستند ويا نخواستند تحقق ببخشند انتخابات کنوني، از قوه به فعل آوردند. مردم افغانستان در اين انتخابات نشان دادند که عزم رفتن بسوي آينده را دارند وقصد بر گشتن به گذشته را ندارند . اعلام اين عزم شجاعانه آغاز يک فصل تازه است. فصلي که به حقيقت پيوستن خيلي از ارزش ها و آرمانهاي متعالي وانساني را با خود خواهد آورد.

قسیم اخگر

ویراستار: یاسر