1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

اوباما به تنهايي قادر به حل همه مسايل جهاني نيست

۱۳۸۸ تیر ۲۷, شنبه

به بارك اوباما بعد از انتخابش به حيث رييس جمهور، تقريباَ همانند يك ناجي نگريسته مي شود. بسياري به اين باور اند كه او راه حل هاي براي بيرون رفت از مسايل جهاني خواهد يافت.

https://p.dw.com/p/IsGy
در واقع بارك اوباما فقط يك سناتور نسبتاً بي تجربه بود كه به دليل استعداد چشمگير سخنوري و سياسي اش به قصر سفيد راه يافت و در مبارزات انتخاباتي از يك جوان سناتور، به سرعت يك ستاره ي بي نظير ساخته شد
در واقع بارك اوباما فقط يك سناتور نسبتاً بي تجربه بود كه به دليل استعداد چشمگير سخنوري و سياسي اش به قصر سفيد راه يافت و در مبارزات انتخاباتي از يك جوان سناتور، به سرعت يك ستاره ي بي نظير ساخته شدعکس: AP

اما اوباما واقعاً بعد از گذشت نيم سال، به چه انتظاراتي پاسخ مثبت گفته است؟ ميشايل كنيگه به اين نظر است كه هيچ كسي قادر نيست انتظارت بسيار بالا را برآورده كند.

در واقع بارك اوباما فقط يك سناتور نسبتاً بي تجربه بود كه به دليل استعداد چشمگير سخنوري و سياسي اش به قصر سفيد راه يافت، همراه با اين واقعيت كه مردم بعد از هشت سال رياست جورج دبليو بوش، در آرزوي يك تغيير بنيادي بودند. در مبارزات انتخاباتي از يك جوان سناتور، به سرعت يك ستاره ي ناهمانند ساخته شد.

اوباما به عنوان يك سياست مدار بيشتر از ايالات متحده امريكا، انسان ها زيادي را در سراسر جهان، در زمان كوتاهي چنان مجذوب خود كرد كه قبل از آن مانند نداشت. در نطرخواهي هاي جهاني، محبوبيت اوباما بالاتر از ۹۰ در صد رسيد كه چنين ارزشگذاري را مي توان فقط در ميان ورزش كاران و يا ستاره هاي موسيقي پاپ مشاهده كرد. به عبارت ديگر، اوباما در چند ماهي از يك فرد ناشناس به يك ناجي تبديل شد.

اما انتظارات از او بسيار بالا بود: از حل بحران اقتصاد جهاني تا نجات محيط زيست، تا صلح آوردن به جهان – همه اين مسايل را، نظر به اين ا نتطارات، بايد رييس جمهور حل كند. حتي اين انتظارات تا حد مقايسه اوباما با شخصيت هاي تاريخي مشهوري چون جان ايف كندي، مارتين لوتر كينگ با ابراهام لينكلن بالا رفت. طبعاً كه اوباما نمي توانست در شش ماه اول مقام رياست جمهوري، اين انتظارات بيش از اندازه بالا را برآورده سازد.

اما اگر به اهداف واقع بينانه نطر اندازيم، نتايج كار يكسان نيست: اگرچه نيز اوباما جنگ را در عراق پايان خواهد داد، اما معلوم نيست كه آيا اين صلح شكننده دوام خواهد كرد يا نه. اما جبهه ي جنگ در افغانستان، بدتر به نظر مي آيد. باوجود استراتيژي جديد و تقويت سربازان، تعداد كشته شدن سربازان در همين ماه جولاي بيشتر از قرباني هاي سربازان از سال ۲۰۰۱ تا به حال بوده است. پايان كار همچنان ناروشن است. به همين ترتيب گوانتانامو. اوباما مي خواهد اين اردوگاه در كوبا را بسته كند، اما اينكه با زندانيان چه رخ خواهد داد، تاهنوز راه حلي براي آن وجود ندارد.

در زمينه ي بحران اقتصاد جهاني نيز نتايج كار حكومت اوباما يكسان نيست. باوجود آنكه اوباما تلاش مي كند تا بانك ها را هرچه بيشتر مكلف كند، اما خريطه هاي انكشافي حكومت اوباما براي نخستين بار، به ميزان هزار ميليارد بالا تر از نقصان بودجه ي قرار دارد. اين كه چنين كوه قرض چگونه پرداخت خواهد شد، اكنون براي اوباما و مشاوران او نيز معلوم نيست.

همانند اين مسايل دررابطه با حوزه گوناگون ديگر از قبيل روابط با ايران و روسيه، حل مسايل خاور ميانه تا حفط محيط زيست نيز اعتبار دارد. اوباما تلاش مي كند تا مسايل زيادي را همزمان حل كند، اما باوجود آن، او نمي تواند نتايج مشخصي را عرضه كند.

در مجموع مي توان گفت: در رابطه با مسايل و موضوعات زياد جهاني، حل همه ي آن ها را نمي توان تنها از اوباما انتطار داشت، بلكه در قسمت فقدان نتايج مشخص، حمايت ناچيز شركايي بين المللي او نيز دخيل است. اين امر هرچه بيشتر نشانگر اين واقعيت است كه حتي رييس جمهور فرهمندي چون بارك اوباما نيز قادر نيست تا به تنهايي جهان را تغيير دهد.

كنيگه/ مبلغ

ويراستار: فضل