1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

گفتگو با جنرال ایگون رامز فرمانده آلمانی ناتو در رابطه به اوضاع افغانستان

برگردان: نادیه فضل۱۳۸۷ مهر ۷, یکشنبه

تبدیل کردن افغانستان به یک مملکت عادی وامن یکی ازاهداف ماست، مملکتی که توان زندگی داشته باشد، متکی به خود باشد، و مهمتر اینکه افغانستان باید سرزمینی باشد که دیگر جایگاه و بندرگاه مطمیینی برای دهشت افگنان نباشد.

https://p.dw.com/p/FQdV
جنرالرامز: شمار حملات به تناسب سال گذشته بصورت چشمگیری افزایش یافته است
جنرالرامز: شمار حملات به تناسب سال گذشته بصورت چشمگیری افزایش یافته استعکس: DW

دویچه وله: آقای رامزشما که در این تازگی ها در افغانستان بودید، در مجموع برداشت شما از وضعیت نظامی در آنجا چیست؟

رامز: درحال حاضر در رابطه به وضعیت نظامی می توان گفت که فعالیت های ما درافغانستان وجوه مختلفی دارد، یعنی این که با آن که درمحدوده ی نیروهای یاری به امنیت (ایساف) فعالیت داریم ، در ضمن ما دربرابرشبه نظامیان مخالف قرارداریم .

ولی در نهایت از دیدگاه نظامی دربخش اعظم مملکت تسلط داریم، ولی بخش های قابل ملاحظه ی دیگردر نواحی جنوب و شرق افغانستان است، در این مناطق درگیر جنگهای پیهم نظامی با شبه نظامیان هستیم.

دویچه وله: شما هم ازاستفاده کلمه "جنگ" درافغانستان خودداری می کنید، آیا ناتو وغرب درافغانستان در حال جنگ نیستند؟

رامز: از بیان کلمه ی " جنگ" خودداری نمی کنم ، بلکه برداشت من این است که ما در افغانستان وضعیت شبیه جنگ داریم.

من عمداً به دلایلی جنگ نمی گویم؛ زیرا از نگاه قانونی و حقوقی وضعیت ما با دشواری مواجه می شود. شاید "دشوار" واژه ی دقیق در رابطه نباشد، بهر صورت استنباط از کلمه ی " جنگ " در اینجا به گونه ی دیگریست.

اگر در رابطه به " جنگ" صحبت نماییم، باید صلاحیت قانونی داشته باشیم، یعنی اینکه از قانون زندانیان جنگی و شبیه آن باید گفت؛ مسأله ای که وضعیت نیرو های ما را در مأموریت در آنجا دشوار می سازد.

بعضاً نیاز داشتن چنین موقعیت وصلاحیتی از وجهه قانونی می رود ، زیرا در آنصورت می توان در برابر نیرو های مخالف برخورد دیگری داشت، ولی در حال حاضر نیرو هایی که با ما درگیر اند، در جنگ مستقیم با ما نیستند، بلکه ، با تکتیک ها و روش های مثل انفجار بمب، یا حملات انتحاری ، جنگ نامتناسبی را در برابر ما ادامه میدهند.

بناءً واژه ی جنگ را آگاهانه استفاده نمی کنم، بلکه می گویم با وضعیت شبیه جنگ در افغانستان روبرو هستیم.

دویچه وله: به عنوان یک نظامی مسوول در افغانستان ، فکر می کنید که از پشتیبانی کافی سیاسی برخودار استید، و این که مقامات مسوول سیاسی تلاش کافی در پشتیبانی از سربازان آلمان در میان مردم می نمایند؟

رامز: شخص خودم در حال حاضر از نبود پشتیبانی سیاسی شاکی نیستم.

اگر به بحث تمدید مأموریت نیرو های آلمان در افغانستان در سال گذشته دقت نماییم، 78 درصد در شورای عالی آلمان طرفدار ما بودند،یعنی اینکه در شورای عالی می توان از پشتیبانی اکثریت سخن گفت.

اگر در رابطه به مسایل مورد بحث سیاسی دیگر در شورای عالی آلمان توجه نماییم، چنین رقمی را کمتر در تصمیم گیری ها داشته ایم.

بناءً می توان گفت که حمایت سیاسی وجود دارد، اما طبعاً برای من رقم 62 درصد مردمِ طرفدار خروج سربازان آلمانی از افغانستان در اینجا تکان دهنده است.

در این مورد برای من به عنوان شهروندِ علاقمند موضوع، این مسأله مطرح می شود که چگونه تناقض در تفاوت میان تصمیم گیری های سیاسی از یک جانب و افکار عامه از سوی دیگررا برطرف خواهیم کرد.

دویچه وله: آیا ناتو توان آن را دارد، تا از وجهه نظامی ، به ویژه تاکتیک و روش نظامی در برخورد و عملیات در چنین جنگ نامتناسب، در برابر نیرو های چریکی ، افراد دهشت افگن، و افراد انتحاری که از پاکستان وارد افغانستان می شوند، و در صورت ناکامی برمی گردند، پیروز شود؟

رامز: به باور من باید ازفکراین که در جنگ پیروز خواهیم شد، فاصله بگیریم، و سوال این را مطرح نماییم که چرا در افغانستان حضور داریم؟

ما در افغانستان هستیم ، زیرا از دولت افغانستان پشتیبانی مینماییم، در افغانستان حضور داریم، به دلیل اینکه مردم این کشور را کمک می نماییم.

ما می خواهیم مردم افغانستان را در برابر نیرو های دهشت افگن و حملات آنان محافظت نماییم، اگر موضوع را این گونه واضح بسازیم و طرح نماییم، شاید برای افکار عامه در مباحث نیز قابل درک باشد.

دویچه وله: چنانچه تا اکنون روشن بود، سربازان آلمانی در شمال افغانستان از امنیت بیشتری برخوردار بودند، ولی حال در شمال هم حملات و نیز شمار قربانیان افزایش یافته و گسترش می یابد؛ آیا این امکان وجود دارد که شمال هم سقوط نماید، از وجهه نظامی؟

رامز: موضوعی را که طرح کردید، درست است، شمار حملات به تناسب سال گذشته بصورت چشمگیری افزایش یافته است، اما اگر دقیقاً شمار حملاتی که در شمال به وقوع پیوسته است را توجه نماییم، فقط یک درصد حملاتیست که در سطح افغانستان اتفاق می افتد.

یعنی اینکه در مقایسه با آمار حملات و تلفات در نواحی دیگر یعنی در مناطق جنوب و شرق افغانستان، این آمار بسیار محدود و کم است.

در مناطق یادشده، مخالفین ما توان انعکاس بیشتر کنش هایشان را دارند؛ و نیز طالبان بسیار دقیق از رسانه های بین المللی سوء استفاده می نمایند. همچنان حوادث سیاسی را دقیق تعقیب می نمایند، و با تمرکز کامل در عملیات و حملات شان، تلاش می نند در تصمیم گیری های سیاسی ما نقش بازی نمایند، و در این تصامیم تأثیر گذر باشند.

در رابطه به ارایه معلومات درمقایسه با ما بسیار با مهارت و دقت برخورد می نمایند.

یعنی این که ما همیشه برای مردم خود و همچنان مردم افغانستان حقایق را بیان میداریم، بناءً در این بخش نیز با طالبان تفاوت داریم.

شما به عنوان خبرنگار می دانید که نخستین خبر داغی که در دنیا به بسیار سرعت پخش می شود و پس از تصحیح یا تکذیب همان خبر که 24 تا 48 ساعت را در بر گرفته باشد، دیگر هیچکسی به تصحیح شده ی آن توجه نمی نماید، در این زمینه (پخش خبر غلط *مترجم)، مسلمأ طالبان نسبت به ما پیش قدم تر اند.

دویچه وله: فکر می کنید که مردم افغانستان و اکثریت آنان مدیون و ممنون کمک های غرب باشند؟

رامز: در این زمینه ارزیابی های صورت گرفته است، طور مثال ما به همکاری انستیتوت های غیر نظامی در افغانستان همه پرسی های نموده ایم ، که این همه پرسی حتی به گونه الگو و نمونه ی می توانند باشند .

زیرا این همه پرسی ها در تمام مناطق و نواحی افغانستان صورت گرفته است ، و جمعیت وسیعی از مردم را احتوا مینماید.

بر اساس این همه پرسی ها 30 درصد مردم بدون هیچ تردیدی طرفدار مأموریت "ایساف" یا یاری امنیت هستند، حدود 30 درصد دیگر این مأموریت را ترجیح می دهند، و باور بر این دارند که حضور ایساف در تأمین امنیت مؤثر است؛ فقط حدود 19 درصد دیگر مخالف مأموریت ما اند، که در نهایت می شود گفت که حدود میان 60 تا 80 درصد مردم طرفدار حضور نیرو های یاری امنیت در افغانستان اند.

در ضمن باید گفت که زمان در جهت مقابل ما در جریان است، باید در این زمینه دقت نماییم .

مأموریت ما،" یعنی تأمین امنیت مردم و دولت افغانستان و نیرو های امنیتی افغانستان ."

در نهایت روند ملت سازی مطمیناً زمان بیشتری را ایجاب می نماید به تناسب مأموریت نظامی.

ما بایست دست آورد های داشته باشیم که برای مردم قابلیت لمس داشته باشد، نه این که به شمار 6 میلیون شاگردی که در حال حاضر در افغانستان به مکتب می روند، اکتفاء نماییم. بدون شک این هم مسأله ی خوبیست، ولی باید توجه نماییم به این که خانواده های عادی تغییراتی را در زندگی خود لمس نمایند، یعنی این که وضعیت زندگی آنان بهبود یابد.

باید برای همه امکان دسترسی به برق را مهیا بسازیم، آنها باید مواد خوراکی کافی داشته باشند، بنابرین ما به نوعی زیر فشار وقت و زمان قرار داریم.

دویچه وله: گفته می توانید که چه زمانی افغانستان توسط مردم خودش اداره خواهد شد؟

رامز: سوال بسیار مشکلیست، من به عنوان فرد مسوول امور امنیت ، به این باورهستم که یک دور نمای زمانی میان سالهای 2010 و 2013 وجود دارد. یعنی نه چندان دور.

البته این امر به کار و فعالیت نیرو های خود افغانستان رابطه دارد. مخصوصاً وقتی که در رابطه به ملت سازی صحبت می کنیم و این که این مملکت خودکفا گردد. یعنی صنعتی گردد و درآمد مطمین داشته باشد.

با توجه به معادن و ذخایر زیر زمینی و دارایی های دیگر این مملکت، اما مطمیناً می توان از زمان طولانی در عملی شدن این امر باید گفت.

بدون تردید روزی می رسد که سربازان ما و سربازان ناتو و ایساف از افغانستان خارج می شوند.

اما مشاوران غربی زیادی از دولت ها، وزارت خانه های خارجه ، انکشاف و زراعت، در آنجا باقی خواهند ماند، تا مردم افغانستان را در آبادی وطن شان رهنمایی نموده مدد نمایند، مخصوصاً در قبول مسوولیت.

دویچه وله: پس شما افغانستان را یک مورد بدون روزنه ی امید نمی دانید؟

رامز: خیر، افغانستان یک مورد نا امید کننده نیست، به دلیل و توجه به این واقعیت که مردم افغانستان پس از حدود 30 سال جنگ و درگیری های نظامی ، خود علاقه مند برگشت به وضع معمول زندگی اند.

همچنان تبدیل کردن افغانستان به یک مملکت عادی و امن یکی از اهداف ماست.

مملکتی که توان زندگی داشته باشد، متکی به خود باشد، و مهمتر این که افغانستان باید سرزمینی باشد که دیگر جایگاه و بندرگاه مطمینی برای دهشت افگنان نباشد.

دویچه وله: تشکر آقای جنرال رامز.