1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

کمپاين انتخاباتي حق کيست؟

۱۳۸۸ مرداد ۲۵, یکشنبه

بسياري از نامزد هاي انتخابات رياست جمهوري، بر اين باوروپندار هستند که کمپاين در انتخابات حق انحصاري آنانست و همچون مالکيت شخصي حق دارند طبق ميل شان هرطوري که خواسته باشند، با آن برخورد کنند.

https://p.dw.com/p/JCPK
عکس: DW

در حالي که اين حق ، حق مردم است وهر نامزد انتخابات مکلف است اين حق را ادا نمايد. درواقع تا آنجا که به مردم مربوط مي شود، دوره ي کمپاين اهميتي به مراتب بيشتر از روز انتخابات دارد. زيرا مردم، طي دوره ي کمپاين امکان آن را مي يابند که فرد مورد نظرشان را يافته وبرنامه هاي اورا مورد ارزيابي قرار دهند ودر مقايسه ميان نامزد ها وبرنامه هاي آنان به نتيجه اي برسند که براي خودشان اطمينان بخش است.

کمپاين انتخاباتي ، اگربراي بسياري از نامزد هاي انتخاباتي فرصتي براي دلالي هاي سياسي باشد، براي مردمي که رأي مي دهند مجالي است براي سنجيدن ظرفيت هاي سياسي ، علمي واخلاقي وانساني نامزد هايي که داعيه ي رياست ورهبري را در سردارند. متأسفانه وازآنجا که اکثريت نامزد هاي انتخاباتي ما باور واعتقادي به نقش مردم ومشارکت آگاهانه وشعوري آنهادر سياست ندارند ، اين فرصت را ضايع مي نمايند. براي اينها آنچه مهم است فقط پيروزي خودشان است ودر حالي که دوره کمپاين دوره ايست که مردم مي توانند با شرکت در آن ، پاره اي از ارزش هاي دموکراسي را بياموزند وبراي يک انتخاب آزاد وآگاهانه آماده گردند. يکي از مواردي که مي تواند مردم را دراين راستا وجهت کمک نمايد، بر گزاري مناظره هاي انتخاباتي است که بايد به عنواني يکي از حقوق رأي دهندگان محترم شمرده شود، اما تا هنوز ما در طي تقريباً دوماه طورشايد وبايد شاهد آن نبوده ايم. يک بارهم که به دعوت تلويزيون طلوع قرار بود مناظره اي بر گزار گرد د بخاطر عدم شرکت آقاي کرزي در آن، به يک مصاحبه ي مطبوعاتي تقليل يافت. درعوض آنچه فراوان است شعار ها وسخنراني ها وتصاوير رنگارنگي است که ديوار هاي شهر را پوشانده است .

دورازانتظاربالاخره حامد کرزي حاضرشد دربرابررقبايش حاضرشود ودرمناظره اي راديو-تلويزيوني که ازسويي راديو آزادي وتلويزيون ملي برنامه ريزي شده بود ، شرکت نمود. اودربرابراتهاماتي که ازسويي رقباي حاضردرمناظره، بارديگر وعده ي سرخرمن داد، ولي اين که چرا دولتش دربخش هاي مختلف موفق نبوده است، چيزي بيان نکرد. برعکس اودولتش را موفق خواند وگفت، اوتوانسته است افغانستان ازوضعيت هفت سال پيش به اين حالت برساند.

اماسوال اين است که آيا وضعيت کنوني که حمله ي انتحاري روزگذشته يک گوشه اي ازآن است، وضعيت دلخواه آقاي کرزي است؟

درعين حال،هريک از نامزد ها مي کوشند با وعده هايي که خود ميدانند اسباب وابزار عملي کردن آنرا ندارند، حمايت مردم را جلب نمايند و توقعات مردم را بالا ببرند. وقتي آقاي اشرف غني احمدزي از ايجاد يک ميليون شغل وفرصت کاري دربرنامه انتخاباتي اش سخن گفت،آقاي کرزي نيز عقب نماند پنجصدهزار شغل ديگر بران بيفزود. چنين بر خودهايي از يکطرف سطح توقعات عموم را بالا مي برد،که در صورت عملي نشدن آن ،يآس ونا اميدي عمومي راموجب مي شود واز طرف ديگر يک فرهنگ غلط ونادرست را در انتخابات هاي بعدي به ارث مي گذارد که براي کل روند دموکراسي خطرناک ومضر هست. درجامعه عقب مانده افغانستان که اکثريت مردم آن بيسواد هستند ونخستين گام هاي شان را در راه دموکراسي بر مي دارند ، گفتار وکردار نخبگان ودست اندر کاران امور، تنها منبع آموزش دموکراسي وارزش هاي آن است ومردم افغانستان در آيينه کردار ورفتار وگفتار همين چهره هاست که دموکراسي را براي خود تعريف مي نمايند.

بنابراين هر آن چيزي که دراين آغاز کار مي گذرد در آينده به صورت سنت هايي در مي آيد که مقابله با آن ناممکن خواهد بود . ترس آنست که جعل ، دروغ وتقلب وسوءاستفاده از هر امکاني ،در آينده از لوازم دموکراسي وانتخابات به حساب آيد و مردم استفاده از آنهارا به صورت امور اجتناب نا پذيري تحمل نمايند .

فرصت هاي عزيزي را که دولت آقاي کرزي از مردم دريغ داشته است اکنون توسط بسياري از نامزدهاي انتخاباتي به هدر داده مي شود وآن اينکه دولت افغانستان هر گز نکوشيده است به ضرورت انکار نا پذير آموزش و پرورش عمومي درعرصه دموکراسي ، مشارکت عمومي ، آگاهي يافتن به ارزش هاي دموکراتيک ومدني ، توجهي داشته باشد . زيرا ازنظر آقاي کرزي ويارانش دموکراسي يک پروسه وتعامل ميکانيکي است که بايد تطبيق گردد . براي تطبيق آن نيز فقط وفقط به کمک مالي ونقدي ضرورت است که خارجيان اعطا مي کنند. مردم وآگاهي آنان در اين پروسه هيچ نقشي ندارند. متأسفانه اين همان چيزيست که در طي دوره کمپاين توسط بسياري از نامزد هاي انتخاباتي، پيگيري مي شوند. جلب مردم با هر وسيله از احساسات قومي ، مذهبي وسمتي تا وعده هاي غير قابل عمل، يعني مردم داري ونه مردم سازي که دوره کمپاين بهترين فرصت براي انجام آن به عنوان يک رسالت انساني ودموکراتيک است. شايد بتوان گفت که پوپوليزم ، يعني دنباله روي ازتمايلات عوام نا آگاه ( البته در گفتار) بارز ترين وجه کمپاين جاري در افغانستان است که اکثريت نامزد ها، توسل به آنرا تنها راه پيروزي مي دانند واز همين سبب است که برنامه ها اکثراً با هم يکسان هستند.

قسیم اخگر

ویراستار: یاسر