حقوق بشرو نسبيت فرهنگی
۱۳۸۳ آبان ۲۱, پنجشنبهكه برخی از موارد اعلاميه جهانی حقوق بشر را می پذيرند ، وموارد ديگری را به بهانه اينكه با ارزش ها ی سياسی حاكم ويا سنت های فرهنگی و دينی در تضاد است ، نمی پذيرند .در افغانستان نيز هر دونوع برخورد سلبی نسبت به حقوق بشر وجود دارد .ما اميد واريم با فرستادن ديگاه ه ها و پيام های تان راهی برای گفت وگو دراين راستا بازگردد . تا دريچه ی باشد برای صبح صادق فردا .
حقوق بشر و نسبيت فرهنگی
روال حاكم زندگی بين الملی طوريست كه ملتهای كه درگذشته در انزوا می زيستند ، امروز خواهی نخواهی از طريق اقتصاد ، اتحاديه های منطقه ای وجهانی ، پيشرفت چشمگيرارتباطات و فن آوری وسايل حمل ونقل ، با ملل ديگر می آميزند و بدين ترتيب تغييرات شگرف مردم نگارانه بوجود می آيد .
چنين اوضاعی ناگزير تاسيس اجتماعاتی را كه بافرهنگهای مختلف خوگرفته باشند مطرح می سازد ، تا از طريق اعتقاد به روا داری نسبت بديگران وجامعه ی چندين فرهنگی از كشيد گيها، سردر گميها ومنازعات جلوگيری به عمل آيد .
بدون شك اعلامیه جهانی حقوق بشر بيانگر آن حد اقل های است كه جوامع چندين فرهنگی می تواند كرامت انسانی فردفرد بشر را حفظ نمايد .
اعلاميه جهانی حقوق بشر با دو ميثاق بين المللی ديگر يعنی ميثاق بين المللی حقوق اقتصادی ، حقوق اجتماعی وفرهنگی ، وميثاق بين المللی حقوق مدنی وسياسی افراد بشر تحكيم می يابد . ساير معيار های حقوق بشر درصدد آنند تا از فجايعی مانند نسل كشی ، بردگی ، شكنجه ، تبعيض نژادی و تبعيض عليه زنان جلوگيری به عمل آورده ، از حقوق كودكان ، اقليتها و مدارای دينی حراست نمايد . در دنيا معاصر گروه ها ودولتها ی وجود دارند كه زير عنوان نسبيت فرهنگی بدون آنكه رسماً حقوق بشر را نفی نما يند ، عملاً در پی ابطال آن می باشند .
معنای ساده ی نسبيت فرهنگی آنست كه بطور انتخابی برخی از مواد اعلاميه جهانی حقوق بشر را قبول نموده و برخی ديگر را به بهانه ی اينكه با ازرشهای سياسی ،دينی و يا فرهنگ سنتی مخالف است ، نمی پذیرند .
اين در حاليست ، برنامه ی عمل حقوق بشر كه در سال ۱۹۹۳ ميلادی در وين به تصويب رسيده است حقوق بشر را جهانشمول ، غير قابل تجزيه ، يكی به ديگری وابسته ومرتبط می داند . ودولتها را مكلف می گرداند كه قطع نظر ازويژگی ها ی فرهنگی از حقوق بشر حمايت و حراست نمايد .
گفته می شود كه علی رغم پوششهای مختلف فرهنگی اصولاً در طرح نسبيت فرهنگی در رابطه با حقوق بشر مسايل اقتدار سياسی و قدرت اجتماعی جوهر اصلی را تشكيل می دهد . مثلاً رژيم های ديكتاتوری از تطبيق و پياده شدن حقوق وآزادی های اساسی انسانی كه در اعلاميه حقوق بشر مندرج است ، سقوط خودرا حتمی می دانند ، ويا اينكه گروهها سنتگرای اجتماعی در جوامع عقب مانده با انكار حقوق برابر و انسانی زنان ، در حقيقت ميكوشند سلطه ی ديرينه ی خود را بر نصف جمعيت انسانی ، ادامه دهند .
تازه های خبری حقوق بشر
سازمان ديده بان حقوق بشر ياHRW كه يك سازمان غير انتفاعی مدافع حقوق بشر بوده ومركز آن در نيويارك می باشد ، روز سه شنبه نهم ماه نوامبر بهترين مراتب احترام خودرا به سه تن مدافعان جهانی حقوق بشر كه از كشورهای افغانستان ، روسيه و كانگو می ناشند ، ابراز داشت .
كنت روت مدير اجرايی سازمان ديده بان حقوق بشر می گويد : هر سه تن از كسانيكه مورد اعزاز قرارگرفته اند ، در مبارزه ببرای ايجاد و حراست از جامعه ی مدنی در كشور های زادگاه شان فعال بوده اند . او فزود ه است ، ما دربرابر شجاعت اينان كه زندگی شان را بخاطر تامين عدالت و حراست ازحقوق اساسی انسانها به خطر انداخته اند ، سر تعظيم فرو می آوريم .
اين سه نفر عباتند از حبيب رهياب از افغانستان نتاليا ژكووا از روسيه و مياتری هونوری موسوكو از جمهوری ديموكراتيك كانگو .
حبيب رهياب از افغانستان برای سازمان ديده بان حقوق بشر در قسمت ثبت تا ثيرات اشغال افغانستان توسط نيروهای ايالات متحده آمريكا بر مردم ملكی افغانستان ، زندانيانی كه با بد رفتاری نظاميان آمريكايی روبرو شده اند ، و بی قانونی جنگسالاران ،پس از سقوط طالبان آزارش تهيه می نمود ه است .
نتالياژكووا به كميته مادران سربازان روسی كمك می نمايد . در روسيه تقريباً يك ميليون جوان سالانه بايد خدمت اجباری زير پرچم را انجام بدهند . اينان توسط سران مافوق خود مورد ضرب و شتم قرار می گيرند .آنان دچار فقر غذايی و انحطاط روحی می باشند .
مياتری هونوری قانون دان كانگويی و عضو موسس بنياد JusticPlus می باشد . اگر شجاعت خارق العاده ی وی نمی بود امكان داشت جنايات ضد بشری ايكه در كانگو صرت گرفته است ، بكلی بی صدا ومسكوت می ماند .