سهم سدسازی بیرویه در خشکی رودخانهها و تالابها
۱۳۹۳ شهریور ۳۰, یکشنبه
با بحرانیتر شدن وضعیت بسیاری از تالابها و رودخانههای ایران بحث درباره نقش سوءمدیریت و سیاستهای نادرست دولت در این بحران نیز افزایش مییابد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند مصرف بیرویه و هدر دادن آب توسط شهروندان گرچه در تشدید بحران کم آبی نقش مهمی دارد، اما نمیتوان سهم نهادها و دستگاههای حکومتی در حوزههای مختلف را نادیده گرفت.
یکی از این حوزهها سدسازیهای گستردهای است که بسیاری از صاحبنظران و حتا برخی از مدیران ارشد دولتی آن را بیرویه و غیراصولی ارزیابی میکنند.
در نخستین کنگره تخصصی صلح سبز با موضوع "دکترین جهان بدون خشونت از راه آشتی با طبیعت" که عصر یکشنبه، ۳۰ شهریور در تهران برگزار شد، فاطمه ظفرنژاد سدسازی بیرویه در ایران را مهمترین علت خشک شدن تالابها و رودخانههای کشور اعلام کرد.
سدسازی و دریاچه ارومیه
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا این کارشناس و پژوهشگر آب و توسعه پایدار میگوید، امروزه حوضههای آبی مهم کشور مانند تالابهای ارومیه، بختگان، گاوخونی، پریشان و دیگر حوضهها در شرایط بحرانی قرار دارند و علت به وجود آمدن چنین وضعیتی تامین نشدن حقآبه آنها است.
به گفتهی ظفرنژاد برای حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۱۰۴ سد تعریف شده بود که از این تعداد ۵۶ سد در دست بهرهبرداری است و حقآبه مورد نیاز دریاچه در پشت این سدها ذخیره میشود.
استانهای اطراف دریاچه ارومیه به لحاظ تراکم سدسازی از مناطق پیشتاز ایران محسوب میشوند. شرکتهای آب منطقهای در این استانها در مجموع ۲۳۵ سد در دست مطالعه، اجرا یا بهرهبرداری دارند.
بر اساس آمار شرکت مدیریت منابع آب ایران در حال حاضر ۱۰۶ سد در این سه استان به بهرهبرداری رسیدهاند. این وضعیت به تناسب شمار آبریزهای دیگر تالابها و دریاچهها در مناطق مختلف متفاوت است.
بیشتر بخوانید: هشدار کارشناسان: دریاچه ارومیه تا شهریور ۹۵ خشک میشود
۲۴ سد در مسیر آبریزهای کارون
ظفرنژاد با اشاره به وجود ۸۲ سد در حوضه آبریز تالاب انزلی خاطرنشان کرد که این امر موجب شده ارتفاع کنونی آب در این تالاب یک تا دو متر کاهش یابد.
این کارشناس آب و توسعه پایدار در ادامه گفت: «همچنین حدود ۶ سد در حوزه آبریز تالاب گاوخونی احداث شد که این مسئله خشک شدن تالاب را به دنبال داشت، و روی حوضه آبریز تالاب بختگان نیز سه سد احداث شد که بیش از یک میلیارد متر مکعب حقآبه این تالاب را در خود ذخیره کرده است.»
یکی دیگر از قربانیان سدسازیهای بیرویه رودخانه کارون است که زمانی تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران محسوب میشد و اکنون با احداث ۲۴ سد در مسیر آبریزهای آن در شرایط بحرانی قرار دارد.
مطابق آمار رسمی اکنون در ایران از ۶۴۷ سد بهرهبرداری میشود و احداث ۶۸۳ سد دیگر در دست مطالعه یا اجراست.
حجم آب ذخیره شده در پشت مهمترین سدهای ایران به دلیل خسکسالیهای پیاپی و برداشت بیش از حد به حدود ۳۰ درصد کاهش یافته و آب قابل برداشت در برخی از سدها تقریبا رو به اتمام است.
خشک شدن دو سد مهم تهران
مهمترین سدهایی که برداشت از آن به سرعت کاهش مییابد دو سد لار و لتیان، به عنوان تامینکنندگان اصلی آب پایتخت هستند. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور روز گذشته هشدار داد که این دو سد برای چند روز بیشتر آب ندارند.
یکی از پیامدهای سیاستگذاریهای نادرست، کوتاهی و غفلت مسئولان در بهینهسازی مصرف آب در فعالیتهای کشاورزی است.
به گزارش "خبرآنلاین"، ۹۲ درصد منابع آب در ایران صرف فعالیتهای کشاورزی میشود که بازدهی آن حدود ۳۶ درصد برآورده شده است.
وزیر نیرو، حمید چیتچیان اسفند ماه گذشته با اشاره به این که حجم مخزن سدهای ایران یک و نیم برابر موجودی آب رودخانههای کشور است تاکید کرده بود که ظرفیت سدسازی اشباع شده و باید مدیریت منابع را جایگزین آن کرد.
از سوی دیگر ایران یکی از مناطق خشک و کمآب جهان محسوب میشود که با رشد جمعیت سرانه آب تجدیدشونده آن به ازای هر نفر رو به کاهش رفته است.
بیشتر بخوانید: طرح افزایش جمعیت در کنار کمآبی و گسترش حاشیهنشینی
فرمان افزایش باروری در روزگار کمآبی
در سال ۱۳۰۰ خورشیدی که جمعیت ایران حدود ده میلیون نفر بود سرانه آب در کشور به ۱۳ هزار متر مکعب میرسید و این میزان با جمعیت نزدیک به ۷۸ میلیونی کنونی ۱۵۵۰ مترمکعب به ازای هر شهروند برآورد میشود.
وزیر نیرو با توجه به این آمار گفته است: «هر کشوری در دنیا که کمتر از ۶ هزار و ۷۰۰ مترمکعب آب به ازای هر نفر داشته باشد، در بحران آب قرار دارد و ما باید این واقعیت را به مردم بگوییم تا چارهاندیشی شود و ما را همراهی کنند.»
بهرغم این، رهبر جمهوری اسلامی علی خامنهای خرداد ماه امسال برای افزایش جمعیت یک ابلاغیهی ۱۴ مادهای صادر کرد که بند نخست آن فرمانی برای افزایش میزان باروری است.
فاطمه ظفرنژاد در کنگره صلح سبز با تاکید بر ضرورت تغییر نگاه مسئولان و دستاندرکاران بخش مدیریت آب گفت: «مهمترین راهکار تغییر سامانه دانش و بازبینی اساسی در سیاستگذاریهای کلان کشور است و باید برنامهریزیها براساس شرایط اکولوژیک منطقه و بوم شناختی آن تدوین شود.»